• 1396/02/02 - 22:26
  • - تعداد بازدید: 558
  • - تعداد بازدیدکننده: 14
  • زمان مطالعه : 13 دقیقه

شهادت مظلومانه حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام)تسلیت باد

.

06.jpg

چهل حدیث از حضرت امام کاظم (ع)


قال الاْمام الْكاظم(علیه السلام):

1- تعقّل و معرفت

«ما بعث اللّه أنْبیاءه و رسله إلی عباده إلاّ لیعْقلوا عن اللّه، فأحْسنهم اسْتجابهً أحْسنهمْ معْرفةً للّه، و أعْلمهمْ بأمْر اللّه أحْسنهمْ عقْلاً و أعْقلهمْ أرْفعهمْ درجةً فی الدّنْیا و الاْخرة.»:

خداوند پیامبران و فرستادگانش را به سوی بندگانش بر نینگیخته، مگر آن كه از طرف خدا تعقّل كنند. پس نیكوترینشان از نظر پذیرش، بهترینشان از نظر معرفت به خداست، و داناترینشان به كار خدا، بهترینشان از نظر عقل است، و عاقلترین آنها، بلند پایه ترینشان در دنیا و آخرت است.




2- حجّت ظاهری و باطنی

«إنّ للّه علی النّاس حجّتین، حجّةً ظاهرةً و حجّةً باطنةً، فأمّا الظّاهرة فالرّسل و الاْنْبیاء و الاْئمّة و أمّا الْباطنة فالْعقول.»:

همانا برای خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشكار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشكار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانی عبارت است از عقول مردمان.




3- صبر و گوشه گیری از اهل دنیا

«ألصّبْر علی الْوحْدة علامة قوّة الْعقْل، فمنْ عقل عن اللّه تبارك و تعالی إعْتزل أهْل الدّنْیا و الرّاغبین فیها و رغب فیما عنْد ربّه و كان اللّه آنسه فی الْوحْشة و صاحبه فی الْوحْدة، و غناه فی الْعیلة و معزّه فی غیر عشیرة.»:

صبر بر تنهایی، نشانه قوّت عقل است، هر كه از طرف خداوند تبارك و تعالی تعقّل كند از اهل دنیا و راغبین در آن كناره گرفته و بدانچه نزد پروردگارش است رغبت نموده، و خداوند در وحشت انیس اوست و در تنهایی یار او، و توانگری اوست در نداری و عزّت اوست در بی تیره و تباری .




4- عاقلان آینده نگر

«إنّ الْعقلاء زهدوا فی الدّنْیا و رغبوا فیالاْخرة لانّهمْ علموا أنّ الدّنْیا طالبةٌ و مطْلوبةٌ و الاْخرة طالبةٌ و مطْلوبةٌ منْ طلب الاْخرة طلبتْه الدّنْیا حتّی یسْتوْفی منْها رزْقه، و منْ طلب الدّنْیا طلبتْه الاْخرة فیأْتیه الْموْت فیفْسد علیه دنْیاه و آخرته.»:

به راستی كه عاقلان، به دنیا بی رغبتند و به آخرت مشتاق; زیرا می دانند كه دنیا خواهانست و خواسته شده و آخرت هم خواهانست و خواسته شده، هر كه آخرت خواهد دنیا او را بخواهد تا روزی خود را از آن دریافت كند، و هر كه دنیا را خواهد آخرتش به دنبال است تا مرگش رسد و دنیا و آخرتش را بر او تباه كند.




5- تضرّع برای عقل

«منْ أراد الْغنی بلا مال و راحة الْقلْب من الْحسد و السّلامة فی الدّین فلْیتضّرعْ إلی اللّه فی مسْألته بأنْ یكْمل عقْله، فمنْ عقل قنع بما یكْفیه و منْ قنع بما یكْفیه اسْتغْنی و منْ لمْ یقْنعْ بما یكْفیه لمْ یدْرك الْغنی أبدًا.»:

هر كس بینیازی خواهد بدون دارایی، و آسایش دل خواهد بدون حسد، و سلامتی دین طلبد، باید به درگاه خدا زاری كند و بخواهد كه عقلش را كامل كند، هر كه خرد ورزد، بدانچه كفایتش كند قانع باشد. و هر كه بدانچه او را بس باشد قانع شود، بینیاز گردد. و هر كه بدانچه او را بس بود قانع نشود، هرگز به بینیازی نرسد.




6- دیدار با مؤمن برای خدا

«منْ زار أخاه الْمؤْمن للّه لا لغیره، لیطْلب به ثواب اللّه و تنجّز ما وعده اللّه عزّوجلّ وكّل اللّه عزّوجلّ به سبْعین ألْف ملك منْ حین یخْرج منْ منْزله حتّی یعود إلیه ینادونه: ألا طبْت و طابتْ لك الْجنّة، تبوّأْت من الْجنّة منْزلاً.»:

هر كس ـ فقط برای خدا نه چیز دیگر ـ به دیدن برادر مؤمنش رود تا به پاداش و وعده های الهی برسد، خداوند متعال، از وقت خروجش از منزل تا برگشتن او، هفتاد هزار فرشته بر او گمارد كه همه ندایش كنند: هان! پاك و خوش باش و بهشت برایت پاكیزه باد كه در آن جای گرفتی.




7- مروّت، عقل و بهای آدمی

«لا دین لمنْ لا مروّة له، و لا مروّة لمنْ لا عقْل له، و إنّ أعْظم النّاس قدْرًا الّذی لایری الدّنْیا لنفْسه خطرًا، أما إنّ أبْدانكمْ لیس لها ثمنٌ إلاّ الْجنّة، فلا تبیعوها بغیرها.

كسی كه جوانمردی ندارد، دین ندارد; و هر كه عقل ندارد، جوانمردی ندارد. به راستی كه باارزشترین مردم كسی است كه دنیا را بری خود مقامی نداند، بدانید كه بهای تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.





8- حفظ آبروی مردم

«منْ كفّ نفْسه عنْ أعْراض النّاس أقاله اللّه عثْرته یوْم الْقیمة و منْ كفّ غضبه عن النّاس كفّ اللّه عنْه غضبه یوْم الْقیمة.»:

هر كه خود را از ریختن آبروی مردم نگه دارد، خدا در روز قیامت از لغزشش می گذرد، و هر كه خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز دارد.




9- عوامل نزدیكی و دوری به خدا

«أفْضل ما یتقرّب به الْعبْد إلی اللّه بعْد الْمعْرفة به الصّلاة و برّ الْوالدین و ترْك الْحسد و الْعجْب و الْفخْر.»:

بهترین چیزی كه به وسیله آن بنده به خداوند تقرّب می جوید، بعد از شناختن او، نماز و نیكی به پدر و مادر و ترك حسد و خودبینی و نیز ترک به خود بالیدن است.




10- عاقل دروغ نمیگوید

«إنّ الْعاقل لا یكْذب و إنْ كان فیه هواه.»:

همانا كه عاقل دروغ نمی گوید، گرچه طبق میل و خواسته او باشد.





11- حكمت كم گویی و سكوت

«قلّة الْمنْطق حكْمٌ عظیمٌ، فعلیكمْ بالصّمْت، فإنّه دعةٌ حسنةٌ و قلّة وزْر، و خفّةٌ من الذّنوب.»:

كم گویی ، حكمت بزرگی است، بر شما باد به خموشی كه شیوه ی نیكو و سبك بار و سبب تخفیف گناه است.





12- هرزه گویی بی حیا

«إنّ اللّه حرّم الْجنّة علی كلّ فاحش قلیل الْحیاء لا یبالی ما قال و لا ما قیل له.»:

همانا خداوند بهشت را بر هر هرزه گو كم حیا كه باكی ندارد چه می گوید و یا به او چه گویند، حرام گردانیده است.




13- متكبّر، داخل بهشت نمیشود

«إیاك و الْكبْر، فإنّه لا یدْخل الْجنّة منْ كان فی قلْبه مثْقال حبّة منْ كبْر.»:

از كبر و خودخواهی بپرهیز، كه هر كسی در دلش به اندازه دانه ی كبر باشد، داخل بهشت نمی شود.





14- تقسیم كار در شبانه روز

«إجْتهدوا فی أنْ یكون زمانكمْ أرْبع ساعات:ساعةً لمناجاة الله، وساعةً لامْرالْمعاش، وساعةً لمعاشرة الاْخْوان والثّقاة الّذین یعرّفونكمْ عیوبكمْ ویخلّصون لكمْ فی الْباطن، وساعةً تخْلون فیها للذّاتكمْ فی غیر محرّم وبهذه السّاعة تقْدرون علی الثّلاث ساعات.»:

بكوشید كه اوقات شبانه روز شما چهار قسمت باشد:1 ـ قسمتی برای مناجات با خدا، 2 ـ قسمتی برای تهیه معاش، 3 ـ قسمتی برای معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد كه عیب های شما را به شما میفهمانند و در دل به شما اخلاص می ورزند، 4 ـ و قسمتی را هم در آن خلوت می كنید برای درك لذّت های حلال [و تفریحات سالم] و به وسیله انجام این قسمت است كه بر انجام وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید.




15- همنشینی با دیندار و عاقل خیرخواه

«مجالسة أهْل الدّین شرف الدّنْیا و الاْخرة، و مشاورة الْعاقل النّاصح یمْنٌ و بركةٌ و رشْدٌ و توْفیقٌ من اللّه، فإذا أشار علیك الْعاقل النّاصح فإیاك و الْخلاف فإنّ فی ذلك الْعطب.»:

همنشینی اهل دین، شرف دنیا و آخرت است، و مشورت با خردمند خیرخواه، یمن و بركت و رشد و توفیق از جانب خداست، چون خردمند خیرخواه به تو نظری داد، مبادا مخالفت كنی كه مخالفتش هلاكت بار است.




16- پرهیز از انس زیاد با مردم

«إیاك و مخالطة النّاس و الاْنْس بهمْ إلاّ أنْ تجد منْهمْ عاقلاً و مأْمونًا فآنسْ به و اهْربْ منْ سایرهمْ كهرْبك من السّباع الضّاریة.»:

بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان، مگر این كه خردمند و امانتداری در میان آنها بیابی كه [در این صورت] با او انس گیر و از دیگران بگریز، به مانند گریز تو از درنده های شكاری.




17- نتیجه حبّ دنیا

«منْ أحبّ الدّنْیا ذهب خوْف الاْخرة منْ قلْبه و ما أوتی عبْدٌ علْمًا فازْداد للدّنیا حبًّا إلاّ ازْداد من اللّه بعْدًا و ازْداد اللّه علیه غضبًا.»:

هر كه دنیا را دوست بدارد، خوف آخرت از دلش برود، و به بنده ای دانشی ندهند كه به دنیا علاقه مندتر شود، مگر آن كه از خدا دورتر و مورد خشم او قرار گیرد.




18- پرهیز از طمع و تكیه بر توكّل

«إیاك و الطّمع، و علیك بالْیأْس ممّا فی أیدی النّاس، و أمت الطّمع من الْمخْلوقین، فإنّ الطّمع مفْتاحٌ للذّلّ، و اخْتلاس الْعقْل واخْتلاق الْمروّات، و تدْنیس الْعرْض و الذّهاب بالْعلْم. و علیك بالاْعْتصام بربّك و التّوكّل علیه.

از طمع بپرهیز، و بر تو باد به ناامیدی از آنچه در دست مردم است، طمع را از مخلوقین ببر كه طمع، كلید خواری است، طمع، عقل را می رباید و مردانگی را نابود می كند و آبرو را می آلاید و دانش را از بین می برد. بر تو باد كه به پروردگارت پناه بری و بر او توكّل كنی.




19- نتایج امانتداری و راستگویی

«أداء الأمانة و الصّدْق یجْلبان الرّزْق، و الْخیانة و الْكذْب یجْلبان الْفقْر و النّفاق.»:

امانتداری و راستگویی، سبب جلب رزق و روزی اند، و خیانت و دروغگویی، سبب جلب فقر و دورویی.




20- سقوط برتری جوی

«إذا أراد اللّه بالذّرّة شرًّا أنْبت لها جناحین، فطارتْ فأكلها الطّیر.»:

هر گاه خداوند بدی مورچه را بخواهد، به او دو بال می دهد كه پرواز كند تا پرنده ها او را بخورند.




21- حقگویی و باطل ستیزی

«إتّق اللّه و قل الْحقّ و إنْ كان فیه هلاكك فإنّ فیه نجاتك إتّق اللّه ودع الْباطل و إنْ كان فیه نجاتك، فإنّ فیه هلاكك.»:

از خدا بترس و حقّ را بگو، اگرچه نابودی تو در آن باشد. زیرا كه در واقع، نجات تو در آن است.از خدا بترس و باطل را واگذار، اگرچه نجات تو در آن باشد، زیرا كه در واقع، نابودی تو در آن است.




22- تناسب بلا و ایمان

«ألْمؤْمن مثْل كفّتی الْمیزان كلّما زید فی إیمانه زید فی بلائه.»:

مؤمن همانند دو كفّه ترازوست، هر گاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش افزوده گردد.




23- كفّاره خدمت به حاكمان

«كفّارة عمل السّلْطان ألاْحْسان إلی الاْخْوان.»:

كفّاره كارمندی سلطان، احسان به برادران دینی است.




24- نافله و تقرّب

«صلاة النّوافل قرْبانٌ الی اللّه لكلّ مؤْمن... .»:

نماز نافله راه نزدیك شدن هر مؤمنی به خداوند است... .




25- اصلاح و گذشت

«ینادی مناد یوْم القیمة: ألا منْ كان له علی اللّه أجْرٌ فلْیقمْ، فلا یقوم إلاّ منْ عفی و أصْلح، فأجْره علی اللّه.»:

ندا كننده ای در روز قیامت ندا می كند:آگاه باشید، هر كه را بر خدا مزدی است برخیزد، و برنمی خیزد، مگر كسی كه گذشت كرده و اصلاح بین مردم نموده باشد، پس پاداشش با خدا خواهد بود.




26- بهترین صدقه

«عوْنك للضّعیف منْ أفْضل الصّدقة.»:

كمك كردنت به ناتوان از بهترین صدقه است.




27- سختی ناحقّ

«یعْرف شدّة الْجوْر منْ حكم به علیه.»:

سختی ناحقّ را آن كس شناسد كه بدان محكوم گردد.





28- گناهان تازه، بلاهای تازه

«كلّما أحْدث الناس من الذّنوب مالمْ یكونوا یعْملون أحْدث اللّه لهمْ من الْبلاء ما لمْ یكونوا یعدّون.»:

هر گاه مردم گناهان تازه كنند كه نمی كردند، خداوند بلاهایی تازه به آنها دهد كه به حساب نمی آوردند.





29- كلید بصیرت

«تفقّهوا فی دین اللّه فإنّ الْفقْه مفْتاح الْبصیرة، و تمام الْعبادة و السّبب إلی الْمنازل الرّفیعة و الرّتب الْجلیلة فی الدّین و الدّنْیا، و فضْل الْفقیه علی الْعابد كفضْل الشّمْس علی الْكواكب، و منْ لمْ یتفقّهْ فی دینه لمْ یرْض اللّه له عملاً.»:

در دین خدا دنبال فهم عمیق باشید، زیرا كه فهم عمیق دین، كلید بصیرت و بینایی و كمال عبادت و سبب تحصیل درجات بلند و مراتب بزرگ در امور دین و دنیاست.
و برتری فقیه بر عابد، مانند برتری آفتاب است بر كواكب، و كسی كه در دینش فهم عمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.




30- دنیا، بهترین وسیله

«إجْعلوا لانْفسكمْ حظًّا من الدّنْیا بإعْطائها ما تشْتهی من الْحلال و ما لا یثْلم الْمروّة و ما لا سرف فیه، و اسْتعینوا بذلك علی أمور الدّین، فإنّه روی «لیس منّا منْ ترك دنْیاه لدینه أوْ ترك دینه لدنْیاه».»:

برای خود بهره ی از دنیا برگیرید و آنچه خواهش حلال باشد و رخنه در جوانمردی ایجاد نكند و اسراف نباشد منظور دارید، و به این وسیله بری انجام امور دین یاری جویید. زیرا كه روایت شده است: «از ما نیست كسی كه دنیایش را برای دینش ترك گوید یا دینش را برای دنیایش رها سازد.»




31- انتظار فرج

«أفْضل الْعبادة بعْد الْمعْرفة إنْتظار الْفرج.»:

بهترین عبادت بعد از شناخت خداوند، انتظار فرج و گشایش است.




32- مهرورزی با مردم

«ألتّودّد إلی النّاس نصْف الْعقْل.»:

مهرورزی و دوستی با مردم، نصف عقل است.




33- پرهیز از خشم

«منْ كفّ غضبه عن النّاس كفّ اللّه عنْه عذاب یوْم الْقیمة.»:

هر كه خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب روز قیامت را از او باز می دارد.




34- قویترین مردم

«منْ أراد أنْ یكون أقْوی النّاس فلْیتوكّلْ علی اللّه.»:

هر كه می خواهد كه قویترین مردم باشد بر خدا توكّل نماید.




35- ترقّی، نه درجا زدن

«من اسْتوی یوْماه فهو مغْبونٌ، و منْ كان آخر یوْمیه شرّهما فهو ملْعونٌ و منْ لمْ یعْرف الزّیادة فی نفْسه فهو فی نقْصان، و منْ كان إلی النّقْصان فالْموْت خیرٌ له من الْحیاة.»:

كسی كه دو روزش مساوی باشد، مغبون است، و كسی كه دومین روزش، بدتر از روز اوّلش باشد ملعون است، و كسی كه در خودش افزایش نبیند در نقصان است، و كسی كه در نقصان است مرگ برای او بهتر از زندگی است.




36- خیر رسانی به دیگران

«إنّ منْ أوْجب حقّ أخیك أنْ لا تكْتمه شیئًا ینْفعه لامْر دنْیاه و لامْر آخرته.»:

همانا واجبترین حقّ برادرت بر تو آن است كه چیزی را كه سبب نفع دنیا و آخرت اوست، از او پنهان و پوشیده نداری.




37- پرهیز از شوخی

«إیاك و الْمزاح فإنّه یذْهب بنور إیمانك.»:

از شوخی [بی مورد] بپرهیز، زیرا كه شوخی، نور ایمان تو را می برد.




38- پند پدیده ها

«ما منْ شیء تراه عیناك إلاّ و فیه موْعظةٌ.»:

چیزی نیست كه چشمانت آن را بنگرد، مگر آن كه در آن پند و اندرزی است.




39- رنج نادیده، نیكی را نمی فهمد

«منْ لمْ یجدْ للاْساءة مضضًا لمْ یكنْ عنْده للاْحْسان موْقعٌ.»:

كسی كه مزه رنج و سختی را نچشیده، نیكی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.




40- محاسبه اعمال

«لیس منّا منْ لمْ یحاسبْ نفْسه فی كلّ یوْم فإنْ عمل حسنـًا اسْتزاد اللّه و إنْ عمل سیئًا اسْتغْفر اللّه منْه و تاب إلیه.»:

از ما نیست كسی كه هر روز حساب خود را نكند، پس اگر كار نیكی كرده است از خدا زیادی آن را بخواهد، و اگر در آن كار بدی كرده، ازخدا آمرزش طلب نموده و به سوی او توبه نماید.


                                                                                          منبع:سایت شهیدآوینی

  • گروه خبری : بیمارستان ولی عصر جغتای
  • کد خبر : 6263
  • لینک کوتاه : https://medsab.ac.ir/ZSd7
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

آدرس دانشگاه

سبزوار، خیابان اسدآبادی، سازمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی

شماره تماس

051-44011000

کدپستی

9613873137

پست الکترونیک

info@medsab.ac.ir

سامانه پیامکی

500044011078

بازدید این صفحه: 13
بازدید امروز: 5538
کل بازدید: 1431355
بازدید کنندگان آنلاین: 18
آخرین بروزرسانی: 1404/08/28 12:47