Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA
با پسرى دوست هستم كه به دليل نداشتن شرايط مناسب پسر براى ازدواج، نمىتوانيم با هم ازدواج كنيم و حدود چندماه است كه تلفنى با هم ارتباط داريم و شديدا نياز جنسى داريم، بايد چه كار كنيم؟
شرمندهام از اين سوال و متشكر مىشوم اگر جوابم را واضح بدهيد. در ضمن مىدانم كه فرمهاى صيغه موقت هم هست، ولى من نمىخواهم از اين فرمها استفاده كنم و از آبروريزى و يا خبردار شدن خانواده و اطرافيان مىترسم. خواهش مىكنم مرا راهنمايى كنيد.
محرميت با دختر نيز بنابر نظر اكثر مراجع تقليد، بدون اجازه پدر جايز نيست. علت ضرورت اجازه پدر، اهميت و ارجمندى آينده زندگى دختر است؛ زيرا به تجربه ثابت شده است كه بيشتر پسران لذت خود را مىبرند و هنگامى كه به طور جدى مسئله ازدواج مطرح مىشود، تمام وعدههاى قبلى را فراموش مىكنند!!
بنابراين در اين گونه روابط- به ويژه دختران- بسيار بايد احتياط كنند كه زندگى آينده آنان، به خطر نيفتد. موارد متعددى پيش آمده كه چنين دخترانى بعد كه ... گرفتار افسردگى شده و حتى خودكشى كردهاند.
جهت توضيح بيشتر در اين باره، بيان نكات زير مفيد و ضرورى است:
نيازهاى عاطفى و غرايز ديگر در ايام جوانى، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزيدن» سوق مىدهد. البته اين يك امر طبيعى و غريزى است و كمتر مىتوان راهى براى گريز از آن پيدا كرد.
آنچه در اين مقوله اهميت دارد، كنترل عقلايى بر احساسات و پرهيز از مخاطراتى است كه ممكن است فرد را به گرفتارىهاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.
قرآن به مردان سفارش مىكند: با دخترانى كه روابط دوستى مخفيانهاى با ديگران داشتهاند، ازدواج نكنند ... «فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ»[1]؛ «آنان را با اجازه خانوادههايشان به همسرى خود در آوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد؛ [به شرط آنكه] پاكدامن باشند و زناكار و دوست گيران پنهانى نباشند».
در آيه ديگر، مردان را به پاكدامنى سفارش كرده و از روابط پنهانى بازداشته است: «... وَ لا مُتَّخِذِي أَخْدانٍ ...»
اينكه قرآن يكى از شرايط ازدواج را همين قرار داده است، شايد بدين جهت باشد كه هر كدام كه قبل از ازدواج داراى چنين تجربياتى بوده و با فرد يا افراد ديگرى رابطه دوستى داشته است؛ مطمئنا پس از ازدواج و در روابط عاطفى و نزديك خود با همسرش، آن تجربيات را به ياد خواهد آورد. در اين صورت ويژگىهاى رفتارى، اخلاقى و شخصيتى دوست قبل از ازدواج به خاطرش آمده و به مقايسه بين همسر فعلى و دوست قبلىاش مىپردازد. حتّى ممكن است در بعضى موارد، به احساس شكست در اين ازدواج يا برتر بودن تجربه قبلى، نتيجهگيرى كند و اين بزرگترين لطمهاى است كه در همان اوايل ازدواج به خود وارد مىكند!! در حالى كه ازدواج بايد به آرامش بينجامد و اصلًا فلسفه ازدواج هم همين رسيدن به آرامش است كه قرآن نيز به آن اشاره مىكند؛ ولى وقتى چنين امورى پيش مىآيد، چگونه ازدواج مىتواند آرامش بخشباشد و زن و شوهر (زوجين) به تكميل و رشد همديگر بپردازند؟! اين آغاز «اضطراب» است؛ اضطرابى كه در تمام وجود و هستى آنها لانه مىكند و به جاى زندگى مشترك لذت بخش، تجربه احساسى و موقت گذشته را زنده مىكند. نتيجه اين هم افسوس و ناراحتى چيز ديگرى نيست.
علاوه بر اين چنين دختران و پسرانى كه به صورت نامشروع و غيرقانونى با يكديگر ارتباط برقرار مىكنند، بسيارى از انرژىهاى عاطفى خود را- كه خداوند به عنوان سرمايهاى بزرگ در وجود آنها به وديعه نهاده تا صرف همسر حقيقى خود و نيز تربيت فرزندان خود كنند- در اين دوران دوست بازى، از دست مىدهند و در فرداى زندگى خود، احساس گناه مىكنند.
بنابراين چه خوب است در اولين فرصت و با وجود امكانات و شرايط كافى و خواستگار مناسب و شايسته، اقدام به ازدواج كنيد. بدانيد كه ازدواج هم پاسخى به نياز تكوينى موجود در انسان است و هم مايه رشد، كمال، تكميل و آرامش يافتن او است.
اما مشكلى كه ممكن است در بين باشد، مشکلات اقتصادی طرفین و چگونگى يافتن همسر مناسب و شايسته است؟
درباره مشکلات اقتصادی باید گفت که راهکارها و مهارتها و مطالب بسیار پراهمیتی وجود دارد که در این نوشته نمیگنجد لذا این مطلب را در سوالات و فایلهای بعدی دنبال کنید.
اما نسبت به مشکلات دیگر در رسیدن طرفین به هم باید گفت:اگر خواستگار يا خواستگارانى داريد، به يكى از آنها- كه از شايستگى كافى برخوردار است- پاسخ مثبت دهيد. در غير اين صورت موضوع را با مراكز مشاوره ازدواج در دانشگاه يا در شهرستان محل سكونتتان، در ميان بگذاريد. آنان با حفظ و رعايت شأن دختر بودن، مقدمات معرفى و مراسم خواستگارى و غيره را فراهم مىنمايند.
در هر صورت تا قبل از ازدواج، شايسته است اين غريزه را به طور موقّت كنترل كرده و عفت و پاكى و پاكدامنى خود را همچون گذشته حفظ و حراست كنيد.
جهت كنترل اين غريزه، توجه شما را به راه كارهاى ذيل جلب مىكنيم:
1. پرهيز از فكر و ترسيم صحنههاى محرك در ذهن و خيال؛
عيسى به اصحاب خود گفت: ... موسى به شما دستور داد كه زنا نكنيد و من به شما دستور مىدهم كه فكر زنا هم در سر نپرورانيد تا چه رسد به اينكه زنا كنيد؛ زيرا كسى كه خيال زنا كند، مانند كسى است كه در خانهاى نقش و نگار شده، دود و آتش به پا كند. چنين كارى گرچه خانه را نمىسوزاند؛ ولى زينت و صفاى آن را مكدر كرده و فاسد مىكند»
2. دورى از نگاههاى نابجا و مناظر تحريكآميز؛
به مردان مومن بگو: ديدههايشان- را از نامحرمان- فرونشانند و نهانگاههاى خود را- از وقوع در حرام- نگه دارند
به زنان مؤمن بگو چشمهايشان را فرو گيرند و نهانگاههاى خويش را محافظت كنند».
جالب اين است كه در هر دو مورد، خداوند متعال نخست به مراقبت از نگاه محرّك و عفت چشم و آن گاه به حفاظت از عورت، فرمان داده است.
گوش از آنچه شنيده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه ديده است، مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد»
4. اجتناب شديد از نشستهاى غفلت انگیز و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريكآميز؛
5. اعتدال در خوردن؛
بىترديد پرخورى و بىنظمى در خوردن، در ذخيرهسازى و انباشتن مواد تحريكزا مؤثر است.
6. اشتغال، ورزش و سرگرمىهاى مفيد؛
با وجود فراغت، هم مواد غذايى در تقويت غريزه به مصرف مىرسد و همفكر و خيال مصروف چارهسازى براى پر كردن اوقات فراغت مىشود و لذا در روايات بر اشتغال و كار و پرهيز از فراغت، تأكيد بسيار شده است.
7. تلاوت قرآن؛
بىشك انس با قرآن، تلاوت و تدبّر و در مضامين آن، خود شفاى هر دردى است كه به سرعت كار هر پريشانى را رو به سامان مىبرد و زخمهاى پنهان را التيام مىدهد. همتها را تا آسمانها بالا مىبرد و بشر را از فرو رفتن در عالم حيوانات نجات مىبخشد.
خلاصه اينكه: راه حل دين در خصوص نوع مقابله و مواجهه با غريزه جنسى، نخست ازدواج و نكاح مشروع است و در صورت عدم امكان، كنترل مثبت است؛ ولى هيچگاه نبايد به بىبند و بارى، افسارگسيختگى و آلودگى به گناه رضايت داد! بنابراين اگر در تماسهاى تلفنى و ديگر روابط اجتماعى، فرد مورد نظر شرايط مناسب براى ازدواج را دارد؛ از او بخواهيد رسماً از شما خواستگارى كند و جهت فراهم شدن ديگر شرايط، خداوند به شما كمك خواهد كرد؛ زيرا او مىفرمايد: «كسى كه تقوا پيشه كند، راه نجات او را فراهم مىكنم»، از مشكلات ازدواج نهراسيد؛ زيرا مشكلات نيز بخشى از زندگى است و بايد براى رويارويى با آنها آماده شد:
براى اينكه مشكلات اقتصادى به يكباره هجوم نياورد، بهترين راه اين است كه جوان، فرد مناسب و سازگار با شرايط خود را انتخاب و عقد كند؛ ليكن مراسم عروسى را تا دو سه سال به تأخير اندازد. اين برنامه چند فايده دارد:
1. شخص مىتواند در حد نسبتاً محدودى به تأمين غريزه جنسى خود بپردازد.
2. از مزاياى شيرين دوران نامزدى- كه دلپذيرترين دوران زندگى است- بهرهمند شود.
3. در برخورد با مشكلات، به تدريج پختگى و توانايى لازم براى حل آنها را پيدا كند.
4. در كنار تحصيل، كمكم بر مشكلات اقتصادى غلبه پيدا كرده و براى تشكيل خانواده آماده شود.
انسان- تا پيش از حل مشكل تأمين جنسى- نبايد خود را دست كم گيرد و در برابر خواهشهاى نفس احساس ناتوانى كند! غريزه جنسى- آن هم در دوران جوانى- بسيار نيرومند و شكننده است، اما قدرت اراده و ايمان جوان برتر از آن است كه خود را تسليم غريزه جنسى كند. البته مقابله با غريزه جنسى، امرى دشوار، ولى شدنى است. در صورتى كه در شرايط بحران قرار گرفتيد و امكان ازدواج دائم نبود، به ازدواج موقّت تن در دهيد كه رابطه مشروع باشد و از عذاب وجدان روابط نامشروع در امان باشيد و پيامدهاى ناهنجار اينگونه روابط به حداقل برسد.
...............................................
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
و سوالات این هفته
۱:در ارتباط با جنس مقابل چه کنم که رابطه ام به انحراف یا وابستگی کشیده نشه که خدایی نکرده چشم بسته در مقابل یک کار انجام شده قرار نگیرم. ویا تن به یک ازدواج و یا خواسته های طرف مقابل ندهم؟
۲:نیاز جنسی به عنوان یک نیاز طبیعی انسان چرا باید آزاد باشه یا نه؟