چاپ    ارسال به دوست

 

 

ولادت باسعادت حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام)برهمگان مبارک باد

منشور الهی - سیاسی امام حسن عسگری (ع)  

  دعاهای مأثور از خاندان وحی علیه السلام، همواره به عنوان استراتژی مبارزه بر ضد تمام انواع فسادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... بوده است. دعا در نزد اهل بیت دایرة المعارفی است الهی و گنجی پرمایه و غنیمتی قیمتی که در آن آیات حکمت و شیوه های تربیت و آگاهیهای سیاسی و دیدگاههای فرهنگی را می توان پیدا کرد.

دعایی که امام حسن عسکری علیه السلام به اهل قم آموخت و همچون یک منشور سیاسی و سندی جهادی و استراتژیکی برای حرکت و شیوه ای مکتبی در آن بُرهه حساس منتشر شد، امروز از گنجینه های اهل بیت قلمداد می شود. امام علیه السلام در این دعا پس از ستایش خداوند و اظهار تواضع و خضوع در برابر حضرت حق، اجابت خواسته اش را می طلبد و آن گاه از فراگیری فتنه ها و حاكمیت باطل به درگاه احدیت شكایت می برد و برای نابودی آن و سپس برای آشكار شدن حق و استواری آن دعا می كند.

مضمون دعا به گونه ای است كه گذشت زمان، تأثیری در تازگی عبارات و مضامین آن ندارد و در هر زمانی كه فتنه و آشوب دامن گیر جوامع انسانی است، می توان با آن به درگاه احدیت متمسك شد، مخصوصاً كه در فرازهایی نیز برای ظهور امام زمان علیه السلام و برقراری عدل و قسط به دست آن بزرگوار دعا می فرماید. شایسته است كه در این دعا با تأمل و ژرف نگری بیندیشیم تا به شناخت، یقین و ثبات قدم بیشتری دست یابیم. و اینك ترجمه فرازهایی از متن دعا:

... خدایا! كژی فتنه ها، ما را در برگرفت و سرپوش حیرت بر ما چیره گشت و فرومایگان و حقیران، ما را درهم كوفتند و آنان كه در دین تو به ایشان، اطمینان نبود، بر ما حاكم شدند و آنكه حكم تو را معطل گذارد، كارهای ما را به ستم ربود و در نابودی بندگانت و تباه ساختن دیارت كوشید.

خدایا! او را به یاری خودت پشت گرم فرما و توانایی او را در آنچه از انجام آن بازمانده، مثل طرد آنان كه در حریم تو خیمه زده اند، بیفزای، و از تأیید خویش در نیرو و قدرت او توانایی قرار ده، و ما را از انس به او رمیده مكن، و او را پیش از رسیدن به آرمانش كه همان فراگیر كردن صلاح و راستی در هم كیشان خویش و ظاهر كردن عدل و داد در امتش می باشد، نمیران

معبودا! كِشت باطل درو شد و نهایت آن در رسید و ستون های آن استواری یافت و پاره هایش فراهم آمد و جوانه اش زود سر بزد و شاخه اش بالیدن گرفت.

خداندا! دروگری از حق برای او بیار تا تنه اش را در هم كوبد و ساقه اش را در هم شكند و كوهانش را از هم بدرد و بینی اش را برخاك مالد تا باطل با آن سیمای پلیدش نهان گردد و حق با آن زیور زیبایش پدیدار شود.

خدایا! برای ستم پشتوانه بر جای مگذار مگر كه ویرانش سازی، و سپری بر جای منه مگر كه آن را بدری، و وحدت كلمه ای قرار مده مگر كه پراكنده اش كنی، و لشكری مجهز برای آن مگذار مگر كه خوارش كنی، و ستونی بر قرار مدار مگر كه آن را فرو ریزی، و بالا برنده درفشی برای آن باقی مگذار مگر كه سرنگونش سازی، و سرسبزی قرار مده مگر كه خشكش گردانی.

خداوندا! حق را آشكاری ده، و تاریكی فراگیر ستم و سیاهی حیرت را به او روشن و نورانی كن.

خداوندا! دل های مرده را بدو جان بخش، و خواسته های گوناگون و آرای پراكنده را به او جمع كن، و حدود ضایع شده و احكام وانهاده دینت را بدو بر پای دار، و شكم های از گرسنگی برآمده را بدو سیر كن، و بدن های ناتوان و خسته را بدو راحتی بخش.

پروردگارا! بهترین یقین ها را درباره او برای ما (به ارمغان) آور، ای آنكه تحقق بخشنده گمان های نیكی و تصدیق كننده آرزوهای به تأخیر افتاده ای.

خدایا! آنكه به تو می خواند، و بنده تو كه به قسط قیام می كند (مهدی علیه السلام) محتاج رحمت توست و نیازمند یاری تو بر طاعت؛ چون آغاز نعمت خویش بودی بر او، و جامه های كرامت خویش را تو خود بر قامت او پوشاندی، و محبت طاعت خویش را بر او افكندی، و از محبت خود گام هایش را در دل ها استواری دادی، و او را بر كارهایی كه اهل زمانش از آنها چشم پوشیده، توفیق عمل ارزانی كردی، و او را فریادرس بندگان ستمدیده قرار دادی، و یاور كسانی كه جز تو یاری نیافتند و زنده كننده احكام وانهاده از كتابت و برافرازنده پرچم های دینت و سنّت های پیامبرت - كه سلام و صلوات و رحمت و بركات تو بر او و خاندانش باد - قرارش دادی.

پس خداوندا! او را از عذاب و بلای تجاوز گران در دژی استوار محافظت فرمای، و دل های پراكنده دین جویان را به نورش روشنایی بخش، و بهترین چیزی را كه به قیام كنندگان به عدل و دادت از پیروان پیامبران رساندی، به او نیز برسان.

بار الها! خوار كن به واسطه او كسی را كه در رجوع به محبت تو با او همكاری نمی كند و آن را كه به دشمنی با او برخاسته است، و با سنگ كوبنده خویش بر آنكه در صدد قیام علیه آئینت است، بكوب و آن را ذلیل و خوار گردان، و خشم گیر بر آنكه به خون خواهی او بر نمی خیزد و یاری نمی رساند؛ در حالی كه او به خاطر تو با خویشان و بیگانگان در ستیز و دشمنی می افتد كه البته این، منتی است از جانب تو بر او، نه از او بر تو .

خداوندا! حق را آشكاری ده، و تاریكی فراگیر ستم و سیاهی حیرت را به او روشن و نورانی كن. خداوندا! دل های مرده را بدو جان بخش، و خواسته های گوناگون و آرای پراكنده را به او جمع كن، و حدود ضایع شده و احكام وانهاده دینت را بدو بر پای دار

پس خدایا! او را به یاری خودت پشت گرم فرما و توانایی او را در آنچه از انجام آن بازمانده، مثل طرد آنان كه در حریم تو خیمه زده اند، بیفزای، و از تأیید خویش در نیرو و قدرت او توانایی قرار ده، و ما را از انس به او رمیده مكن، و او را پیش از رسیدن به آرمانش كه همان فراگیر كردن صلاح و راستی در هم كیشان خویش و ظاهر كردن عدل و داد در امتش می باشد، نمیران.

پروردگارا! به خاطر استقبالی كه از قیام به فرمان تو نشان داد، جایگاهش را در روز رستاخیز والا گردان و پیامبرت محمد صلی الله علیه و آله را به دیدارش و نیز دیدار كسانی كه از دعوت او پیروی كردند، شاد بدار و به خاطر آنچه از او دیدی، مثل قیام به فرمانت پاداش او را كامل عطا كن و او را در زندگی اش به خود مقرب فرما و به خواری ما به واسطه دوری او رحمت آور و اگر او را از دست دادیم، به ضعیفی ما در برابر كسانی كه به همراهی او (قائم)، آنها را سركوب كردیم و دست كسانی كه ما بر آنها چیره گشتیم تا از نافرمانی او دورشان سازیم، بر ما دراز گشت، رحم كن و به تفرقه ما پس از افت و وحدت در زیر سایه حمایت او رحم آر، و به حسرت ما هنگام فریادخواهی از او در جایی كه ما را از یاری او باز نشاندی، ترحم فرما .

پروردگارا! به واسطه آنها (قائم و یاوران او) سراسر آفاق و اقطار جهان را از عدل و داد و رحمت و فضیلت آكنده فرما و مطابق كرم و بخشش خود تلاش آنها را پاس بدار، از همان سپاسی كه به بندگانت كه به عدل و داد و قیام كردند، ارزانی داشتی و از پاداش خویش آن را برایشان ذخیره فرما تا به واسطه آن مراتبشان والا گردد كه تو هر كار كه خواهی و هر چه خواهی، حكم دهی... .  

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

فضائل و کرامات امام عسکری (ع)

عیادت در زندان

شيخ مفيد به سند خود از محمد بن اسماعيل بن ابراهيم بن موسي بن جعفر روايت کرده که:

«زماني که ابومحمد عليه ‏السلام زنداني بود، عباسيان نزد صالح بن وصيف آمده و بدو گفتند: بر او [امام] سخت‏گيري کن.  

صالح بدانان گفت: با او چگونه رفتار نمايم، در حالي که دو تن از بد نهادترين انسان‏هايي را که سراغ داشته ‏ام بر او گماشته‏ ام، ولي آن دو به عبادت و نماز و روزه رو آورده ‏اند و در حد عالي بدان پاي‏بند هستند. سپس دستور داد آن مأموران را احضار کردند و به آنان گفت: واي بر شما، چرا با اين مرد با مهرباني رفتار مي‏ کنيد؟  

گفتند: درباره‏ ي مردي که روزها را روزه مي‏ گيرد و تمام شب را به عبادت مي‏ پردازد چه بگوييم. او خموشي گزيده و به عبادت مشغول است. هرگاه بدو مي‏ نگريم لرزه بر انداممان مي‏ افتد و از خود بي‏ خود مي ‏شويم.  

عباسيان که اين سخنان را شنيدند، نااميد شده باز گشتند» [ارشاد،ص344؛اثبات الهداه،ج3،ص406،بحار،ج50،ص308] .

منبع: با خورشد سامرا،تحلیلی از زندگانی امام حسن عسگری علیه السلام ،محمد جواد طبرسی،دفتر تبلیغات اسلامی،1379،صص114.

 

ترس از خدا

از جمله صفات برجسته و بارز آن حضرت شدت بيم و ترس او از خداي - عز و جل - در کودکي بود، هر چند ممکن است خواننده، از مطالبي که در اين زمينه مطالعه مي‏کند شگفت‏ زده شود که چگونه امام هرگاه به هيزم و آتش مي ‏نگريست از ترس خدا گريه مي‏کرد و سپس بيهوش مي ‏شد در حالي که کودکي بيش نبود. البته اين حالت از اهل‏بيت عصمت و طهارت شگفت‏ آور نيست.  

شبلنجي از کتاب درة الاصداف نقل مي‏کند: «روزي بهلول، [امام عسکري] را - که کودکي بيش نبود - گريان ديد و ديگر کودکان مشغول بازي بودند. بهلول تصور کرد او در آرزوي داشتن وسايلي است که کودکان براي بازي در اختيار دارند، لذا بدو گفت: آيا دوست داري برايت وسيله‏ ي بازي بخرم؟ 

- اي کم خرد، ما براي بازي آفريده نشده ‏ايم!  

- پس براي چه آفريده شده ‏ايم؟  

- براي کسب دانش و عبادت.  

- اين را از کجا مي‏گويي؟  

- از فرموده ‏ي خداي متعال (أفحسبتم أنما خلقناکم عبثاً و أنکم الينا لا ترجعون) [1] ؛ (آيا مي‏پنداريد که شما را بيهوده آفريده ‏ايم و به سوي ما باز نخواهيد گشت؟).  بهلول از او خواست وي را پندي دهد. کودک با اشعاري او را پند داد و سپس از هوش رفت. آنگاه که به هوش آمد، بهلول به وي گفت: اين چه حالتي بود که بر تو رفت در حالي که تو کودکي بي‏گناه هستي؟  

فرمود: اي بهلول، بدان من با چشم خود ديدم مادرم آتشي را با هيزم‏هاي بزرگ برافروخت که بر فروزنده‏ي آنها هيزم‏هاي کوچک بود و من بيم آن دارم که از هيزم‏هاي کوچک جهنم باشم» [نور البصار،ص183 صواعق المحرقه،ص207] .  نيز در کتاب احقاق الحق به نقل از کتاب وسيلة المآل اشعاري را که شبلنجي ذکر نکرده، اضافه مي‏کند و مي‏گويد: «بهلول گفت: بدو گفتم: پسرکم، من تو را فرزانه‏ اي مي‏بينم. مرا پندي مختصر ده. وي اين اشعار را خواند:  

أري الدنيا تجهز بانطلاق‏ 

مشمرة علي قدم و ساق‏ 

- مي‏بينم دنيا با سرعت

مهياي گذشت و عبور شده است.

فلا الدنيا بباقية لحي‏ 

و لا حي علي الدنيا بباق‏ 

نه دنيا براي کسي باقي ماند

و نه کسي در دنيا جاودان خواهد ماند.  

کأن الموت و الحدثان فيها 

الي نفس الفتي فرسا سباق‏ 

گويي مرگ و پيش ‏آمدهاي روزگار

چون دو اسب مسابقه ‏اند که به سوي انسان مي‏ تازند.

فيا مغرور بالدنيا رويداً 

و منها خذ لنفسک بالوثاق

- اي کسي که فريفته ‏ي دنيا شده ‏اي درنگ کن

و از آن براي خويشتن بهره ‏اي برگير. [احقاق الحق،ج12،ص473] . 

منبع: با خورشد سامرا،تحلیلی از زندگانی امام حسن عسگری علیه السلام ،محمد جواد طبرسی،دفتر تبلیغات اسلامی،1379،صص110-111.

 

جواب نامه ای که بدون مرکب نوشته شده بود

محمد بن عباس مي‏گويد: ما چند نفر کنار يکديگر در مورد مقامات امام حسن عسکري عليه ‏السلام صحبت مي‏ کرديم، يکي از ناصبي‏ها، گفتار ما را به مسخره گرفت و گفت: «من بدون مرکب، نوشته ‏اي را براي آن حضرت مي‏نويسم، اگر او پاسخ سؤالهاي مرا داد، حقانيت او را مي‏ پذيرم.»  

پس وي سؤالهاي خود را در نامه‏اي نوشت، ما نيز مسئله ‏هاي خود را در نامه ‏اي نوشتيم و به سوي آن حضرت فرستاديم. امام حسن عسکري عليه ‏السلام پاسخ مسائل همه ‏ي ما را در جواب نامه‏ اش داد و در نامه‏ ي مربوط به ناصبي، علاوه بر پاسخ به مسائل او، نام او و نام پدر او را نيز نوشته بود.  

وقتي که آن مرد ناصبي، جواب نامه‏اش را ديد، متعجب و حيرت‏زده گرديد به طوري که از هوش رفت.  

پس از به هوش آمدن، حقانيت امام حسن عسکري عليه ‏السلام را پذيرفت و جزو شيعيان آن حضرت گرديد. [1] .

(1)مناقب آل بی طالب.

منبع: عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام حسن عسگری (علیه السلام)،تهیه و تنظیم: واحد تحقیقاتی گل نرگس،چاپ چهارم،1386،صص503-504.

                                             منبع:سایت شهیدآوینی

 

تاریخ درج خبر: جمعه ٢٠ مهر ١٤٠٣    / شماره خبر:  ١٢٤٤٠  / تعداد بازدید:  752

 


نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: