چاپ    ارسال به دوست

 

 

وقف ماندگار بانوی خیر سبزواری به حوزه سلامت؛

معلمی که در کلاس زندگی، مشقِ ایثار کرد

در میان دل مشغولی‌های ریز و درشت زندگی، شنیدن برخی اتفاقات آنهم از جنس مهربانی و بخشندگی حس خوبی به انسان می دهد اتفاق های خوشایندی که در لحظه اول فکر آدم را مشغول به سوالات بعضاً مبهمی می کند که چطور و چگونه چنین شده است .

 

به گزارش وبدا/ موضوع گزارش ما به ایثار و گذشت و مهربانی مادری بر می گردد که سالهاست در کسوت معلمی از جان و دل برای فرزندان این مرز و بوم تلاش کرده، او با عشق این کار ارزشمند را انتخاب کرده است به قول شهید رجایی «معلمي شغل نيست، معلمي عشق است، اگر به عنوان شغل انتخابش كرده‌اي، رهايش كن و اگر عشق توست مباركت باد».  

گزارش زیر روایتی از سخاوت بزرگ بانوی نیکوکاری است که با اینکه طعم سخت بیماری را می چشد اما حاضر شده یک سوم کلیه اموال و دارایی های خود را پس از مرگ در قالب وصیت ،  وقف حوزه سلامت نماید، معلمی بازنشسته که 30 سال از جان و دل برای آموزش و پرورش نسل های گذشته وقت گذاشته و عاشقانه معلمی کرده است . 

مهین اسراری  این معلم بازنشسته که 75 سال از بهار زندگی خود را می گذراند می گوید: از همان اوایل جوانی دوست داشتم که اموالم را صرف امور خیریه کنم و چون اطرافیانم از نیتم باخبر بودند پیشنهادات مختلفی را مطرح می کردند .با اینکه همه پیشنهادات خوب بود اما دلم قانع نمی شد. سالها گذشت تا اینکه به سن بازنشستگی رسیدم اما این نیت همچنان در دلم ریشه می زد و ثانیه‌ای از آن غافل نمی شدم.

خانم اسراری سالهاست که با بیماری جسمی دست و پنجه نرم می کند اما روحیه شاد و انگیزه بسیار بالایش نگذاشته بیماری زمین گیرش کند.

با دعوت خانم اسراری مهمان خانه‌اش شدم. در یک گوشه اتاق تصویر حاج ملاهادی سبزواری بر روی دیوار نصب بود. در ابتدا فکر کردم که قاب حکیم بر دیوار خانه‌اش به لحاظ عرقی است که معمولا همه ما سبزواری ها به بزرگان خود داریم، اما وقتی شجره نامه خود را با افتخار نشانم داد فهمیدم که از نوادگان حکیم سبزواری است. او گفت:  از احفاد و نوادگان پسری نسل پنجم فیلسوف بزرگ قرن حکیم حاج ملاهادی سبزواری است.

طبع شعر، بزرگ منشی، فروتنی و مهمان نوازی ویژگی هایی است که حکیم  سبزواری بعد از دو قرن در بین فرزندان خود به یادگار گذاشته است. قرار بود این مصاحبه در کمتر از نیم ساعت بسته شود اما زبان گرم این بانوی خیر سالخورده سبب شده تا ساعت ها بدون کوچکترین خستگی گوش به حرف هایش بسپارم. 

خانم اسراری از فراق و دوری پسرش گفت که سالهاست جهت ادامه تحصیل در خارج از کشور بسر می برد و مشکلات عدیده ای که علیرغم تنهایی با آن دست وپنجه نرم می کند، اما به گفته خودش هیچ چیز نتوانسته او را از هدف اصلیش که وقف  است، منصرف سازد.  

بالاخره بعد از سالها سر درگمی و ترس از اینکه مبادا عمرم تمام شود و نیتم بر زمین بماند یک شب در ناامیدی با خداوند به درد و دل نشستم و گفتم بارالها این اموال نزد من امانت است از سردرگمی نجاتم بده عمر من رو به پایان است، مکان وقف را خودت نشانم بده...    

تا اینکه بالاخره  مکانی که به روحیاتم نزدیک بود به من‌ معرفی شد. با پیگیری آدرس مکان فوق را پیدا کردم، "مجمع خیرین سلامت سبزوار"   

تصمیم نهایی را گرفتم و با توجه به اهمیت حوزه سلامت و به امید باز کردن گره ای از مشکلات نیازمندان و بیماران یک سوم کلیه اموال منقول و غیر منقول، سپرده های بانکی، سهام عدالت، بیمه عمر و هر آنچه که داشتم را وقف حوزه سلامت نمودم تا  طبق مفاد وصیت بخشی از آن  اموال جهت تهیه اقلام و لوازم ضروری و مورد نیاز بیماران و بخشی به منظور درمان بیماران نیاز‌مند هزینه شود و امیدوارم این اقدام ادامه دار باشد ...

خانم اسراری ادامه می دهد کار باید برای خدا باشد، بعد از اینکه نیتم را به انجام رساندم انگار بار سنگینی از دوشم برداشته شد مثل پروانه سبک بال و خیالم راحت از اینکه اگر امروز آخرین روز از زندگیم باشد دیگر هیچ غصه ای نخواهم داشت.

در لابه لای صحبت هایش طبع ادبی به وضوح مشخص بود وقتی از طبع شعریش از  او پرسیدم گفت: معتقدم از جد بزرگوارم  حکیم سبزواری برایم  به ارث رسیده ، خواستم یکی از سروده هایش را برایم بخواند و او این شعر زیبا را خواند .

شب تاریک مرا صبح نمایان آمد   رنجم آخرشد و اندوه به پایان آمد 

نفس باد صبا باز مسیحائی کرد    خبرازغیب رسید؛از برجانان آمد

شکرایزد‌ که دگربارشدم زنده وشاد         حال دل خوب شد ومژده که جانان آمد 

عشق یلدا همگی خفته دراین ابیات است   مونس و یاور و ‌درمان غمش؛الله است

گفتگوی ما با خانم اسراری به انتها رسید گفتگویی که چند ساعتی طول کشید ، با خداحافظی منزل گرم و مهمان دوست این بانوی شیرین کلام را ترک کردم ، در آن لحظه بارها و بارها این سوال در ذهنم مرور شد که آدم چطور می تواند تا این حد بزرگ منش باشد که بعد از این همه سال رنج و مشقت ، امروز ثلث تمام آنچه را که دارد را وقف امورعام المنفعه حوزه سلامت نماید که البته پاسخ این سوال را خانم اسراری در صحبت هایش اشاره کرده بود. تمام آنچه که تا دیروز از من بود پس از مرگ  در اختیار حوزه سلامت است حتی این چادری که امروز بر سر من است... 

خوشا به روزگارت و خوشا به آرزوهایت .

الهام شبانی مقدم

 

تاریخ درج خبر: شنبه ١٧ تير ١٤٠٢    / شماره خبر:  ١٦٧٨٠  / تعداد بازدید:  1642

 


نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: