- بازديدکنندگان آنلاين44
- بازديد کنندگان اين صفحه29251
- بازديدکنندگان امروز25574
- کل بازديدکنندگان73876413
شبکه بهداشت و درمان شهرستان جغتای
پست الکترونیکی:Joghatai.N@medsab.ac.ir
تلفن: 45623814-8
چاپ ارسال به دوست
ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ (سلام الله علیها) ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﺎﺩ
.
چهل منقبت از سیدةالنساء (( خلقتها قبل الناس ،شان ابيها و بعلها و بنيها، و هم انوار يسبحون الله و يقد سوته و يهللونه و يكبرونه )) آفرينش زهرا سلام الله عليها قبل از خلقت ديگران ، همانند پدر و همسر و فرزندانش ، آن انوار مقدسى كه پيش از آفرينش كليه عوالم علوى و سفلى ، و خلقت بشر، در پيشگاه عرش عظمت حق تبارك و تعالى ، در حال تسبيح و تقديس و تهليل و تكبير خداى يكتا بوده ، و در عبادت استاد و آموزگار جبرئيل و ساير فرشتگان بوده اند. (( خلقها من نور عظمة الله تبارك و تعالى ، وهى ثلث النور المقسوم بينها و بين ابيها و بعلها )) آفرينش زهرا عليها سلام از نور عظمت حضرت حق تبارك و تعالى ، (( عليتها فى خلقه السماء والارض ، و الجنة النار، و العرش و الكرسى والملائكه و الانس و الجن ،شان ابيها و بعلها و بنيها )) فاطمه عليها سلام ، همتاى پدر و همسر و فرزندانش ، سبب آفرينش آسمانها و زمين ، بهشت و دوزخ ، عرش و كرسى و فرشتگان ، و انس و جن بوده است . (( تسميتها من عند رب العزة شان ابيها و بعلها و بنيها )) نامگذارى زهرا عليهاسلام است از طرف خداوند متعال همانند اسم گذارى محمد(ص )، و على و حسن و حسين عليهم السلام ، و همين مطلب دلالت دارد براى اينكه اين پنج نفر از خود هيچگونه اختيارى ندارند، و تمام امورشان حتى انتخاب نامشان مربوط به خداى تعالى بوده و به كسى در مورد آنان اجازه دخالت داده نشده است . (( اشتقاق اسمها من اسماء الله تبارك و تعالى ،شان ابيها و بعلها و بنيها )) (( نام فاطمه (ع ) از اسمائى خداى تبارك و تعالى مشتق شده است ، (( توسل الانبيا بها و باسمائهاشان ابيها و بعلها و بنيها )) تسول انبياء است به فاطمه عليهاسلام و نامهاى او، همتاى پدر و همسر و فرزندانش ، و تمسك به اوست كه وسيله نجات انبياء و اوصياء و ساير افراد بشر از مشكلات بوده است . (( كتابه اسمها على ساق العرش وابواب الجنة لدة ابيها و بعلها و بنيها )) نام فاطمه عليهاسلام ، همرديف پدر و همسر و فرزندانش ، بر ساق عرش و درهاى بهشت نوشته شده است . (( كونها شبحا عن يمنة العرش و صورة فى الجنه ، ردف اشباح ابيها و بعلها و بنيها و صورهم )) (( وجود شبح زهراسلام عليها در راستاى عرش الهى ، و تصويرش در بهشت ، همرديف اشباح و تصاوير پدر و همسر و فرزندانش )) (( اشتراكها فى الاهتداء، والاقتداء، و التمسك بها، ردف ابيها و بعلها و بنيها )) هر فرد مسلمان و مؤ منى كه با محمدبن عبدالله (ص ) بيعت كرده ، و به او ايمان آورده ، و رسالت و اطاعتش را پذيرفته ، و آن حضرت را پيام آور از جانب خداى خود مى داند، و پيشوايانش على (ع ) و اولاد على (ع ) هستند، ناگزير حضرت زهراسلام عليها (( وليه )) او، رهنماى او، و مرجع او، و در مشكلات (( همانند پدر و همسر و فرزندانش ) دستاويز و پناهگاه اوست . (( اشتراكها فى العصمة ، و دخولها فى آية التطهير )) اشتراك فاطمه عليهاسلام با پيامبراكرم (ص ) و اميرالمؤ منين (ع ) و حسين (ع ) در مقام عصمت و طهارت ، كه او نيز عصمت الله و مورد خطاب آيه تطهير مى باشد. (( كونها من الامانة المعروضة على السموات و الارض و الجبال )) ان امانيت كه از جانب خداى تعالى بر آسمانها و زمين كوهها عرضه شد، و آنها زير بار آن امانت وزين (و مسئوليت سنگين ) نرفته ، و از قبولش امتناع نمودند ولى بشر آنرا پذيرا شد، همانا ولايت پنج تن عليهم السلام بوده است ، و وجود مقدس زهراسلام الله عليها ولية الله و جزء امانت معروضه مى باشد. (( اشتراكها مع رسول الله فى الركنية لعلى ابن ابيطالب )) فاطمه عليها سلام ، در مقام ركن بودن نسبت به اميرالمؤ منين عليه السلام با پيامبر اكرم (ص ) همسان و همتا بوده است ، و اين منقبت منحصر است به رسول خدا(ص ) و صديقه زهرا(ع ) و مقصود از (ركنيت ) در ذيل روايات مربوطه اش به طور تفصيل بيان گرديد. (( اشتراكها فى تطهير مسجد رسول الله لها نظير ابيها و بعلها و بنيها )) اشتراك فاطمه سلام الله عليها با پدر و همسر و فرزندانش در مجاز بودن به ورود به مسجد پيغمبراكرم (ص ) و پاك بودنش در هر زمان و در هر حال . (( كونها محدثة كالائمة ، امير المؤ منين و اولاده )) (محدثه ) بودن فاطمه عليهاسلام است ، به اين معنى كه فرشتگان با او سخن مى گفتند، و اين مقام شئون اميرالمؤ منين (ع ) و يازده اولاد معصوم اوست ، و با وجود اينكه حضرت زهرا(ع ) منصب امامت نداشت ، هم صحبت ملائك بوده است . (( اشتراكها مع اميرالمؤ منين و اولاده فى التبشير بشيعتها و محبيها )) چنانكه رسول اكرم (ص ) به شيعيان و دوستان امير المؤ منين (ع ) و يازده اولادش ، مژده رستگارى داده است ، در موارد بسيار به شيعيان و محبان فاطمه عليهاسلام نيز بشارت نجات و رهائى از عذاب داده است ، و اين خود از شئون مخصوص صاحبان ولايت است . (( ركوبها يوم القايمة كبايها و بعلها و بنيها )) سواره محشور شدن زهرا عليهاسلام ، همانند پدر و همسر و فرزندانش . رسول اكرم (ص ) مى فرمايد: در روز قيامت من دست به دامان جبرئيل مى شوم (گويا مقصود پيامبر(ص ) اين باشد كه جبرئيل نماينده خداى متعال است و من متمسك به دامان رحمت الهى هستم )، سپس در ادامه سخن چنين مى فرمايد: دخترم زهرا(ع ) دست به دامان من ، و على ابن ابيطالب متمسك به فاطمه عليهاسلام است ، و يازده فرزندش دست به دامان على (ع ) هستند. (( كانت تحدث امها و هى فى بطنها، و تصبرها )) سخن گفتن فاطمه عليهاسلام با مادرش ، آنگاه كه در رحم مادر بود، و او را به شكيبائى دعوت مى فرمود، و اين خود از نشانه هاى مقام ولايت مى باشد. (( تكلمها بالشهاد تين حين الولادة و بذكر امير المؤ منين و اولاده الاسباط كاالائمة )) حضرت صديقه زهراسلام الله عليها نيز همانند اميرالمؤ منين (ع ) و فرزندان معصومش ، در هنگام ولادت لب به شهادتين گشوده است ، و اين خود از شئون مخصوص صاحبان ولايت است . (( اشتراكها مع ابيها و بعلها و بنيها فى العلم بما كان و ما يكون و ما لم يكن الى يوم القيامة )) اشتراك فاطمه عليهاسلام با پدر و همسر و فرزندانش در علم به آنچه در گذشته واقع شده است و آنچه در آينده بوقوع خواهد پيوست ، و آنچه تا روز قيامت واقع شدنى نيست و اين دانش نيز مخصوص اولياء خداست و دارا بودن چنين علمى از نشانه هاى مقام ولايت مى باشد. (( ولادتها طاهرة مطهرة زكية ، ميمونة تقية ، كما يعتقد فى الائمة الاطهار )) فاطمه عليهاسلام همانند ائمه اطهار(ع ) مبارك و با طهارت و پاك و پاكيزه از مادر تولد يافته است . (( نموها فى اليوم و الشهر مثل ما جاء فى نمو الائمة الاطهار )) رشد حضرت صديقه زهرا عليها السلام ، همسان با ائمه اطهار(ع ) در هر ماه به قدر يكماه ، و در هر ماه به اندازه يكسال . (( دخول نورها حين ولدت بيوتات مكه كولاده ابيها )) هنگام ولادت فاطمه عليهاسلام نور او تمام خانه هاى مكه ، شرق و غرب را فرا گرفت چنان كه در تولد پيامبر اكرم (ص ) نيز تمام جهان از نور مباركش روشن شد، گوئى با نور افشانى اين موجود مقدس ، خداى تعالى به اهل آسمان و زمين ، به فرشتگان و تمام مخلوقات اعلام مى فرمايد: اينك تولد يافت ، آن ، بشرى كه نور جهانيان از اوست ، و سبب خلقت علميان و علت آفرينش تمام مخلوقات بوده است ، آن وجود مقدسى كه باعث شد موجودات از ظلمات عدم به عالم نور ظهور چشم گشايند و به لباس آفرينش مزين گردند. (( تبشير اهل السماء بعضهم فعضا كما فى رسول الله و الائمه )) در آن هنگام كه حضرت زهراسلام الله عليها از جانب خديجه عليهاسلام ولادت يافت ، فرشتگان ميلاد او را به يكديگر بشارت مى دادند و تهنيت مى گفتند، چنانكه در تولد پيامبر اكرم (ص ) و ائمه اطهار نيز ملائك مقدم مباركشان را به يكديگر مژده مى دادند، و بايد اين چنين باشد، زيرا فاطمه عليهاسلام يكى از اسباب آفرينش و علت العلل بوده است ، و فرشتگان نيز همانند ساير موجودات در سايه خلقت او و از يمن وجودش آفريده شده اند. (( فى وجوب حبها كحب بعلها و بينها اجرا للرسالة الخاتمه )) حب فاطمه عليهاسلام همانند حب همسر و فرزندان معصومش (كه اجر رسالت خاتم الانبياء است ) بر همگان واجب است حتى به رسول خدا(ص ). (( اشتراكها مع ابيها و بعلها و بنيها فى درجة الوسيلة فى الجنة )) اشتراك زهراسلام الله عليها و همرديف و همدرجه بودن اوست ، با پدر و همسر و فرزندانش در قبد الوسيله يا درجة الوسيله بهشت ، آنجا كه پايتخت (عظمت ) حضرت حق تبارك و تعالى است وجز پنج تن عليهم السلام از انبياء و مرسيلن و صالحين و فرشتگان مقرب كسى را به آن مقام والا راه نيست . (( اشتراكها مع ابيها و بعلها و بنيها يوم القيامة فى قبة تحت العرش )) اشتراك فاطمه عليهاسلام با پدر و همسر و فرزندانش در قبه اى از نور كه زير عرش بر پا مى شود و جز پنج تن عليهم السلام كسى را به آن رتبه والا راه نيست ، و اين مقام غير از (( درجه الوسيه )) است كه قبلا بيان شد. (( فى الدخول الى الجنة قبل الناس مع ابيها و بعلها و بنيها و هى قبل الجميع )) ورود پنج تن عليهم السلام به بهشت قبل از همه ، درحالى كه فاطمه عليهاسلام در پيشاپيش پدر و همسر و فرزندانش ، نخستين كسى است كه وارد بهشت مى شود. (( فى انها من الكمات التى تلقيهاآدم بها ابراهيم ربه )) فاطمه عليهاسلام يكى از كلماتى است كه حضرت آدم (ع ) فراگرفت ، و حضرت ابراهيم نيز با همان كلمات امتحان شد، يعنى با كلمات : محمد، على ، فاطمه ، حسن ، و حسين عليهم السلام . (( دخولها فى اية المباهلة بين ابنائنا و انفسنا )) فاطمه عليهاسلام يكى از افرادى است كه آيه مباهله درشان آنها نازل شده است و آن وجود مقدس ، بين چهار معصوم قرار گرفته است يعنى انفسنا محمد(ص) و على (ع ) و ابنائنا حسن (ع ) و حسين (ع ) )) (( وحدتها مع رسول الله و على و بنيه فى حكم الحب و البعض والولاء و العداء و فى حكم السلم و الحرب و فى السب والاذى )) سنى و شيعه و اين موضوع متفق القول و هم عقيده هستند: احكامى كه در اسلام در مورد محبت و يا عاوت ، صلح و يا جنگ ، دشنام دادن و اذيت كردن نسبت به پيامبر اكرم (ص ) جارى است ، عينا نسبت به زهرا اسلام الله عليها نيز معتبر و واجب الاجر است ، يعنى اگر كسى نسبت به رسول خدا(ص ) دشمنى ورزد و يا آن حضرت را بيازارد، و يا دشنام دهد چنان كه مجازاتش حد زدن بر او و يا كشتن او، و يا موجب كفر اوست ، عينا در اين موارد حضرت زهرا (ع ) با پيامبر اكرم (ص ) يكسان و برابر است . (( فى كفويتها مع على فى الملكات و النفسانيات ن ولو لم يخلق على لم يكن لها كفو من آدم و من دونه )) همتا بودن فاطمه عليهاسلام با على عليه السلام در صفات و ارزشهاى معنوى . (( كفر من ابغض فاطمه كابيها و بعلها )) حكماء ودانشمندان چنين فتوى داده اند كه هر كس پيامبر اكرم (ص ) و يا على (ع ) را دشمن بدارد كافر است ، فاطمه عليهاسلام نيز در اين مورد با پدر و همسرش شريك است و مشمول اين حكم مى شود، آيا چگونه ممكن است بشرى صاحب مقاوم ولايت نباشد، و دشمنى با او موجب كفر گردد؟ (( فى الامر بالتوسل اليها كابيها و بعلها و بنيها فى الحوائج و عند كل مسئلة و الامر بحبها والصلوة عليها و زيارتها )) چنانكه پيامبر اكرم (ص ) و امير المومنين (ع ) و فرزندان معصوم او ملجا و مرجع توسل جميع انبياء بوده اند، بشر از آدم تا خاتم مامور به توسل به حضرت صديقه زهرا عليهاسلام بوده است . (( دخولها فى فضل سورة هل اتى ، مع بعلها و بنيها )) فاطمه زهرا سلام الله عليها همسان با اميرالمؤ منين و حسنين عليهم السلام در فضيلت سوره (( هلى اتى )) شريك و سهيم است . (( عرفانها رسل اليها عند ولادتها والتسليم عليها باسمائها )) فاطمه عليهالسلام در هنگام ولادتش حورالعين و بانوان عاليمقامى را كه از جانب خداى متعال به نزد آن حضرت ارسال شده بودند كه كاملا مى شناخت ، و قبل از سلام و احوالپرسى با ذكر نام ، يك يك آنان را مخاطب قرار داد: (( اطلاع الله على الارض و اختيارها على نساء العالمين كاطلاعه على الارض و اختيار ابيها و بعلمها و ولدها الائمة )) پيامبر اكرم (ص ) با كمال صراحت مى فرمايد: خداى تبارك و تعالى يك بار بر زمين نظر افكند و از اولين و آخرين مرا برگزيد، و دفعه دوم على (ع ) را، و در سومين نظر، اولاد معصوم او را، و در چهارمين بار زهرا(ع ) را از ميان جميع زنان عالم و از اولين و آخرين انتخاب فرمود. (( كونها شفيعة كبرى يوم القيامة لشيعتها و محبيها كابيها و بعلها و بنيها )) بزرگترين مقام شفاعت را در روز قيامت حضرت صديقه سلام الله عليها همسان با پيامبر اكرم (ص ) و اميرالمؤ منين (ع ) حائز مى باشد، بلكه مى توان گفت آن حضرت را در اين رتبه و مقام امتيازاتى است مخصوص به خود و بى نظير. (( يعرف الله قدرها كما يعرف قدر ابيها و بعلها و بنيها يوم القيامة )) در روز قيامت از نور بر پا مى شود كه پيامبر اكرم (ص ) بر آن جلوس مى نمايد، در حالى كه جبرئيل و انبياء و اولياء گرد آمده اند خداوند تبارك و تعالى مقام و منزلت زهرا سلام الله عليها و پدر و همسر و فرزندان معصومش را به اهل محشر معرفى مى فرمايد، و هنگام ورود فاطمه عليهالسلام به صحنه محشر از جانب حضرت حق تبارك و تعالى ندا مى شود: (( فى افضليتها على الملائكة والجن والانس كابيها و بعلها وبنيها )) چنانكه برترى رسول اكرم (ص ) بر انبيا و مرسلين و ملائكه ، با تفحص و تحقيق در روايات معتبر، ثابت شده است ، به همان طريق افضليت زهرا سلام الله عليها نيز بر جميع مخلوقات از انس و جن و ملك ، منصوص و مسلم است . الحمدلله رب العالمين منبع:سایت شهیدآوینی
نتيجه و خلاصه آنچه در پانزده موضوع بيان داشتيم ، چهل منقبت و يا چهل مطلب است كه بسيارى از آنها از شئون ولايت و از خصوصيات ولى الله است ، و اينكه حضرت صديقه زهرا سلام عليها در اين چهل منقبت با پدر و همسر و فرزندانش سهيم و شريك و همسان و كاملا برابر با آنها مى باشد، خود حاكى از مقام والاى (( ولية الهى )) آن حضرت است حاصل گفتار و نتيجه بحث ما، همين چهل منقبت است كه به ترتيب و بطور اختصار يك به يك اشاره مى كنيم :منقبت اول
منقبت دوم
همان نور واحدى كه حضرت رسول اكرم (ص ) و على ابن ابيطالب (ع ) نيز از آن آفريده شده اند، و مايه خلقت فاطمه عليها سلام يك سوم همان نور بوده است . و هو نور مخزون مكنون فى على الله .
نروى نهفته در خزينه علم خداى ، نور قدس ، نور جلال ، نور كمال ، و نور كبريائى الهى .منقبت سوم
وجود مقدس زهرا سلام عليها، يكى از پنج تن است ، همان كسانى كه علت آفرينش جهان ، و آدم و آدميان بوده اند اگر آنها نبودند انبياء و اولياء صديقين و شهداء ملك و ملكوت زمينها و آسمانها، نار و نور، بهشت و دوزخ ، و ساير مخلوقات جهان بوجود نمى آمدند، اگر حضرت زهراسلام عليها نبود، اثرى از آدم و اولاد آدم نبود، اگر او نبود موسى (ع ) و عيسى (ع ) و نوح (ع ) و ابراهيم (ع ) آفريده نمى شدند، اگر او نبود از اسلام و خداشناسى و توحيد خبرى نبود.منقبت چهارم
حضرت محمد بن عبدالله (ص ) هرگز مجاز نيست كه از جانب خدا فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را نامگذارى كند، همچنين در اسم گذارى على ابن ابيطالب كه مولود كعبه و خانه زاد، خداست ، پيامبر گرامى (ص ) و ابوطالب را اختيارى نيست .منقبت پنجم
همانند نام پدر و همسر و فرزندانش )) منقبت ششم
(( من امن بها فقد نجى و من لم يومن بها فقد هلك )) (( هر كس كه به او ايمان آورد، همانا رستگار شد، و هر كس به او اعتقاد نداشت به تحقيق هلاك گرديد )) منقبت هفتم
شگفتا...! اين چه مقام والائى است كه با وجود انبياء اوصياء مخلصون ، و فرشتگان مقرب نام هيچ موجودى بر عرش الهى ، آن پايتخت عظمت و جلال خدائى نگاشته شده است ، مگر اسامى مقدس پنج تن ، كه زينت بخش تمام مراكز معنوى ، و عالى ترين منازل اخروى است .منقبت هشتم
خداى تعالى ، نه تنها اسامى مقدس پنج تن زا زينت بخش عوالم بالا قرار داده است بلكه با اشباح و تصاوير نورانى آنان ، عرش عظمت خويش و بهشت رحمتش را مزين فرموده ، و يمين عرش برين را ميمنتى بيشتر بخشيده است .
لذا آدم عليه السلام هنگاميكه به عرش نظر مى افكند، اشباح پنج ترين را مى بيند، و چون به بهشت روى مى آورد، تصاوير زيباى آنان را مشاهده مى كند، و به هر جا كه مى نگرد آثار جلال و جمال آن اركان خلقت منظر چشمان اوست .منقبت نهم
منقبت دهم
منقبت يازدهم
منقبت دوازدهم
منقبت سيزدهم
منقبت چهاردهم
منقبت پانزدهم
منقبت شانزدهم
منقبت هفدهم
منقبت هجدهم
منقبت نوزدهم
منقبت بيست
منقبت بيست و يكم
منقبت بيست و دوم
ممكن است در اينجا مقصود نمو معنوى و روحى باشد نه رشد جسمانى ، در هر حال و به هر معناى كه درباره ائمه اطهار عليهم السلام متصور است عينا در فاطمه عليهاسلام نيز آن چنان است .منقبت بيست و سوم
منقبت بيست و چهارم
منقبت بيست و پنجم
پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد: خداى تعالى مرا به دوستى اين چهار نفر فرمان داده است : على (ع )، فاطمه (ع )، حسن (ع ) و حسين (ع ).
البته وجوب دوستى و محبت آنان نه به انى جهت است كه آن چهار نفر داماد و دختر و فرزندان پيامبرند بلكه رسول خدا نيز همانند ساير بندگان مؤ من ، بايد معتقد و معترف به مقام ولايت فاطمه عليهاسلام بوده و به اين امر شهادت دهد.منقبت بيست و ششم
منقبت بيست و هفتم
منقبت بيست و هشتم
منقبت بيست و نهم
منقبت سى ام
منقبت سى و يكم
منقبت سى و دوم
پيامبر اكرم (ص ) مى فرمايد: اگر فاطمه (ع ) آفريده نمى شد، هرگز براى على (ع ) همتائى وجود نداشت ، همچنين اگر على (ع ) خلق نمى شد، فاطمه را در جهان نظير و مانندى نبود، سپس براى روشن شدن مطلب ، و رفع اين اشتباه احتمالى كه مبادا تصور شود مقصود پيامبر اكرم (ص ) اين بوده است : ديگران كه خواستار همسرى با فاطمه (ع ) شدند، كفو و هم شان او نبودند، رسول خدا (ص ) تصريح مى فرمايند، نه تنها فاطمه (ع ) را در زمان حاضر جز على (ع ) نظير و مانندى نيست ، بلكه از آدم و اولاد آدم (يعنى انبياء (( جز پيامبر اسلام )) اوصياء، اولياء، صديقون ، علماء و حكماء) هرگز كسى همتاى زهرا(ع ) نيست ، و تنها على (ع ) است كه كفو و همانند اوست ، على (ع ) كه چون فاطمه (ع ) بى نظير است ، و بشرى در ملكات فاضله و مقامات عاليه برابر او نيست و اين دو وجود مقدس در اين منقبت بطور يكسان شريكند.
اگر بجز اين فرمايش از جانب پيامبر اكرم (ص ) تصريحى در اين مورد در دسترس ما نبود (با اينكه وجود دارد) همين حديث شريف براى اثبات برترى حضرت صديقه زهرا(ع ) بر جميع انبياء (جز پدر بزرگوارش )، كافى بود.منقبت سى و سوم
منقبت سى و چهارم
از همان وقتى كه آدم عليه السلام آفريده شد، و براى استجابت دعا و رفع مشكلاتش توسل به پنج تن عليهم السلام و شفيع قرار دادن آنها در پيشگاه پروردگار بى همتا توسط جبرئيل به او آموخته شد تكليف بنى آدم روشن گرديد.
انسان كه در جهانى پر از شدائد و مشكلات قدم مى نهد، دنيائى كه دائما در آغوش امواج بلا و گرداب حوادث عظيمه است ، رحمت بى كران الهى ايجاب مى كند كه دست آويزهاى محكم و عروة الوثقاى ناگستنى در اختيار اين بشر سرگردان قرار دهد تا در مسير ناهموار زندگانيش ، اميد گاهى خداپسند، و پناهگاهى دور از گزند داشته باشد و با توسل و تمسك و چنگ زدن به ريسمان رحمت واسعه الهى ، فرزندان آدم نيز همانند حضرت آدم (ع ) به ساحل نجات دست يابند.
اكنون با قلبى سرشار از خلوص ، و اميدوار (همانگونه كه خداوند يكتا به پيامبرانش راه نجات را نشان داده است و به آنها طريق دعاى خداپسند را آموخته است ) ما نيز به درگاه (( الله )) روى نياز مى آوريم ، و وجود مقدس آبرومند زهرا(ع ) را شفيع و راه گشا و واسطه فيض خدائى قرار مى دهيم و عرضه مى داريم : يا فاطمة اغيثينى ، يا فاطمة اغيثينى ...
چنان كه به صلوات بر پيامبر اكرم (ص ) و ائمه اطهار(ع ) و زيارت آنان به عنوان يك فرمان الهى و امر اسلامى دستور داده است ، عينا به صلوات بر فاطمه عليهالسلام و زيارتش تصريح و تاكيد گرديده است .منقبت سى و پنجم
منقبت سى و ششم
(( يا ساره السلام عليك ، يا مريم السلام عليك ... )) از اين مطلب معلوم مى شود كه ملاقات و آشنائى زهرا(ع ) با آنان بى سابقه نبوده ، و آن وجود مقدس قبلا عوالمى را طى كرده است كه در مسير ملكوتى خويش آن فرستادگان آسمانى را ديده و شناخته است ، و بايد اينچنين باشد، زيرا مقام شامخ ولايت ايجاب مى كند كه هر ولى الله (يا ولية الله ) شيعيان خود را (با آگاهى خدادادش ) يك يك بشناسد.منقبت سى و هفتم
پس همانگونه كه پيامبر اكرم (ص ) مصطفى است ، و چنان كه على (ع ) مرتضى است ، و همان سان كه حسن (ع ) و حسين (ع ) برگزيده و مختارند، زهرا سلام الله عليها (همتاى آنان ) مصطفاة ، مرتضاة ، مختاره برگزيده خداوند تبارك و تعالى است .منقبت سى و هشتم
بزرگداشت تشريف فرمائى او به محشر و پيشگاه عرش الهى به نحوى است كه تمام توجهات بسوى آن وجود مقدس معطوف خواهد شد، و امام سلام الله عليه در اين باره مى فرمايد: مقام شامخ حضرت صديقه زهرا(ع ) در روز قيامت چنان است كه حتى از نظر يك نفر هم پنهان نمى ماند.منقبت سى و نهم
(( يا اهل المحشر غضوا ابصاركم حتى تجوز فاطمه )) اى اهل محشر نگاهتان را فرو افكنيد، تا فاطمه (ع ) عبور نمايد....منقبت چهلم
اين چهل منقبت فاطمه عليهالسلام ، خلاصه پانزده موضوع اين كتاب است ، كه با آيات قرآن ، و روايات معتبر مربوطه و با ذكر اسناد بسيار مدارك اطمينان بخش ، آنها را قبلا به طور بيان كرده بوديم .
اگر بخواهيم با قلبى حقيقت جو، منصفانه قضاوت نمائيم ، يقينا در مى يابيم ، كه اين چهل منقبت از شئون مخصوص صاحبان ولايت ، و لازم و ملزوم يكديگرند، مناقبى كه مبناى آنها آيات انكار ناپذير كلام الله ، و گفتار معصومين دل آگاه است . بشرى كه خداوند يكتا او را به اقتضاى حكمتش از ابتداء خلقت جهان تا برچيده شدن بساط آن ، در كنار سفره رحمت خويش نشانده ، و او را در مراحل مختلف و مواقف بسيار سير داده است ، منزلت والاى اين بانوى بانوان و خاتون دو جهان ، در عالم اظله اش ، در عالم ميثاقش ، در عالم خلقتش ، در عالم علوى و سفلى اش ، در عالم رحم مادرش ، در ولادت و روز قيامت و محشرش ، در ورود به جنتش ، همه و همه ، حاكى از مقام اعلاى (( ولية الله )) اوست .
هرگز معقول نيست كه موجودى داراى مقام ولايت كبرى نباشد، ولى علت آفرينش بوده ، و اعتقاد به قدر و مرتبه خداداد او از شرايط ايمان بشمار آيد و وجود مقدسش با پيامبر اكرم (ص ) در مناقب چهل گانه مذكور بطور همسان شريك و سهيم باشد.
اما قسمت دوم مناقب زهرا سلام الله عليها، احاديثى است كه مربوط و مخصوص است به خود آن حضرت ، درباره مكارم الاخلاقش ، زهدش ، عبادتش ، ايثارش ، پرورش فرزندانش شوهرداريش ، نگاهدارى از پدرش ، و كمالات و فضايل بى شمار ديگرش ، كه در كتب شيعه و سنى مسطور است ، كه در اينجا مورد بحث و بررسى ما نيست .
خداوند تعالى بحق محمد و آل محمد(ص ) ما را در سايه ولايت حضرت صديقه زهرا عليهالسلام محشور نمايد، و دستمان را از دامان ولاى اين خاتون دو جهان كوتاه نفرمايد، و از مؤ منين به رسول اكرم (ع ) و اولاد معصومش قرار دهد، خدا پدر شما را نيز بيامرزد، و انشاءالله عزيزتان بدارد، كه شما باب اين بحث را گشوديد.
تاریخ درج خبر: چهارشنبه ١١ اسفند ١٣٩٥ / شماره خبر: ٥٩٨٨ / تعداد بازدید: 1341
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |