دوشنبه ٠٥ آذر ١٤٠٣


 چاپ    ارسال به دوست

 

 

ولادت باسعادت حضرت امام حسن عسکری(علیه السلام)برهمگان مبارک باد

.

فضائل و کرامات امام عسکری (ع)

عیادت در زندان

شيخ مفيد به سند خود از محمد بن اسماعيل بن ابراهيم بن موسي بن جعفر روايت کرده که:

«زماني که ابومحمد عليه ‏السلام زنداني بود، عباسيان نزد صالح بن وصيف آمده و بدو گفتند: بر او [امام] سخت‏گيري کن.  

صالح بدانان گفت: با او چگونه رفتار نمايم، در حالي که دو تن از بد نهادترين انسان‏هايي را که سراغ داشته ‏ام بر او گماشته‏ ام، ولي آن دو به عبادت و نماز و روزه رو آورده ‏اند و در حد عالي بدان پاي‏بند هستند. سپس دستور داد آن مأموران را احضار کردند و به آنان گفت: واي بر شما، چرا با اين مرد با مهرباني رفتار مي‏ کنيد؟  

گفتند: درباره‏ ي مردي که روزها را روزه مي‏ گيرد و تمام شب را به عبادت مي‏ پردازد چه بگوييم. او خموشي گزيده و به عبادت مشغول است. هرگاه بدو مي‏ نگريم لرزه بر انداممان مي‏ افتد و از خود بي‏ خود مي ‏شويم.  

عباسيان که اين سخنان را شنيدند، نااميد شده باز گشتند» [ارشاد،ص344؛اثبات الهداه،ج3،ص406،بحار،ج50،ص308] .

منبع: با خورشد سامرا،تحلیلی از زندگانی امام حسن عسگری علیه السلام ،محمد جواد طبرسی،دفتر تبلیغات اسلامی،1379،صص114.

 

ترس از خدا

از جمله صفات برجسته و بارز آن حضرت شدت بيم و ترس او از خداي - عز و جل - در کودکي بود، هر چند ممکن است خواننده، از مطالبي که در اين زمينه مطالعه مي‏کند شگفت‏ زده شود که چگونه امام هرگاه به هيزم و آتش مي‏نگريست از ترس خدا گريه مي‏کرد و سپس بيهوش مي‏شد در حالي که کودکي بيش نبود. البته اين حالت از اهل‏بيت عصمت و طهارت شگفت‏ آور نيست.  

شبلنجي از کتاب درة الاصداف نقل مي‏کند: «روزي بهلول، [امام عسکري] را - که کودکي بيش نبود - گريان ديد و ديگر کودکان مشغول بازي بودند. بهلول تصور کرد او در آرزوي داشتن وسايلي است که کودکان براي بازي در اختيار دارند، لذا بدو گفت: آيا دوست داري برايت وسيله‏ ي بازي بخرم؟ 

- اي کم خرد، ما براي بازي آفريده نشده ‏ايم!  

- پس براي چه آفريده شده ‏ايم؟  

- براي کسب دانش و عبادت.  

- اين را از کجا مي‏گويي؟  

- از فرموده ‏ي خداي متعال (أفحسبتم أنما خلقناکم عبثاً و أنکم الينا لا ترجعون) [1] ؛ (آيا مي‏پنداريد که شما را بيهوده آفريده ‏ايم و به سوي ما باز نخواهيد گشت؟).  بهلول از او خواست وي را پندي دهد. کودک با اشعاري او را پند داد و سپس از هوش رفت. آنگاه که به هوش آمد، بهلول به وي گفت: اين چه حالتي بود که بر تو رفت در حالي که تو کودکي بي‏گناه هستي؟  

فرمود: اي بهلول، بدان من با چشم خود ديدم مادرم آتشي را با هيزم‏هاي بزرگ برافروخت که بر فروزنده‏ي آنها هيزم‏هاي کوچک بود و من بيم آن دارم که از هيزم‏هاي کوچک جهنم باشم» [نور البصار،ص183 صواعق المحرقه،ص207] .  نيز در کتاب احقاق الحق به نقل از کتاب وسيلة المآل اشعاري را که شبلنجي ذکر نکرده، اضافه مي‏کند و مي‏گويد: «بهلول گفت: بدو گفتم: پسرکم، من تو را فرزانه‏ اي مي‏بينم. مرا پندي مختصر ده. وي اين اشعار را خواند:  

أري الدنيا تجهز بانطلاق‏ 

مشمرة علي قدم و ساق‏ 

- مي‏بينم دنيا با سرعت

مهياي گذشت و عبور شده است.

فلا الدنيا بباقية لحي‏ 

و لا حي علي الدنيا بباق‏ 

نه دنيا براي کسي باقي ماند

و نه کسي در دنيا جاودان خواهد ماند.  

کأن الموت و الحدثان فيها 

الي نفس الفتي فرسا سباق‏ 

گويي مرگ و پيش‏آمدهاي روزگار

چون دو اسب مسابقه‏اند که به سوي انسان مي‏تازند.

فيا مغرور بالدنيا رويداً 

و منها خذ لنفسک بالوثاق

- اي کسي که فريفته ‏ي دنيا شده ‏اي درنگ کن

و از آن براي خويشتن بهره ‏اي برگير. [احقاق الحق،ج12،ص473] . 

منبع: با خورشد سامرا،تحلیلی از زندگانی امام حسن عسگری علیه السلام ،محمد جواد طبرسی،دفتر تبلیغات اسلامی،1379،صص110-111.

 

جواب نامه ای که بدون مرکب نوشته شده بود

محمد بن عباس مي‏گويد: ما چند نفر کنار يکديگر در مورد مقامات امام حسن عسکري عليه ‏السلام صحبت مي‏ کرديم، يکي از ناصبي‏ها، گفتار ما را به مسخره گرفت و گفت: «من بدون مرکب، نوشته ‏اي را براي آن حضرت مي‏نويسم، اگر او پاسخ سؤالهاي مرا داد، حقانيت او را مي‏ پذيرم.»  

پس وي سؤالهاي خود را در نامه‏اي نوشت، ما نيز مسئله ‏هاي خود را در نامه ‏اي نوشتيم و به سوي آن حضرت فرستاديم. امام حسن عسکري عليه ‏السلام پاسخ مسائل همه ‏ي ما را در جواب نامه‏ اش داد و در نامه‏ ي مربوط به ناصبي، علاوه بر پاسخ به مسائل او، نام او و نام پدر او را نيز نوشته بود.  

وقتي که آن مرد ناصبي، جواب نامه‏اش را ديد، متعجب و حيرت‏زده گرديد به طوري که از هوش رفت.  

پس از به هوش آمدن، حقانيت امام حسن عسکري عليه ‏السلام را پذيرفت و جزو شيعيان آن حضرت گرديد. [1] .

(1)مناقب آل بی طالب.

منبع: عجایب و معجزات شگفت انگیزی از امام حسن عسگری (علیه السلام)،تهیه و تنظیم: واحد تحقیقاتی گل نرگس،چاپ چهارم،1386،صص503-504.

                                             منبع:سایت شهیدآوینی

 

تاریخ درج خبر: سه شنبه ٥ دی ١٣٩٦    / شماره خبر:  ٧٦٧٨  / تعداد بازدید:  1140

 


نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: