• 1394/10/29 - 07:46
  • - تعداد بازدید: 1031
  • - تعداد بازدیدکننده: 11
  • زمان مطالعه : 11 دقیقه

میلاد با سعادت امام حسن عسکری علیه السلام مبارک باد.

ImamAskari.jpg













چهل حديث از امام حسن عسکري (ع)
 

قال الاْمام الْعسْكرى(عليه السلام):



1- پرهيز از جدال و شوخى
«لا تمار فيذْهب بهاؤك و لا تمازحْ فيجْترأ عليْك.»:
جدال مكن كه ارزشت مىرود و شوخى مكن كه بر تو دلير شوند.
(تحف العقول ص 486)

2- تواضع در نشستن
«منْ رضى بدون الشّرف من الْمجْلس لمْ يزل اللّه و ملائكته يصلّون عليْه حتّى يقوم.»:
هر كه به پايين نشستن در مجلس خشنود باشد، پيوسته خدا و فرشته ها بر او رحمت فرستند تا برخيزد.

3- هلاكت در رياست و افشاگرى
«دعْ منْ ذهب يمينًا و شمالاً، فإنّ الرّاعى يجْمع غنمه جمْعها بأهْون سعْى و إيّاك و الاْذاعة و طلب الرّياسة، فإنّهما يدْعوان إلى الْهلكة.»:
آن كه را به راست و چپ رود واگذار! به راستى چوپان، گوسفندانش را به كمتر تلاشى گرد آورد. مبادا اسرار را فاش كرده و سخن پراكنى كنى و در پىرياست باشى، زيرا اين دو، آدمى را به هلاكت مىكشانند.

4- گناهى كه بخشوده نشود
«من الذّنوب الّتى لا تغْفر : ليْتنى لا أؤاخذ إلاّ بهذا. ثمّ قال: ألاْشْراك فى النّاس أخْفى منْ دبيب الّنمْل على الْمسْح الاْسْود فى اللّيْلة الْمظْلمة.»:
از جمله گنـاهانى كـه آمرزيده نشود ايـن است كه [آدمى ] بگويد: اى كاش مرا به غير از اين گناه مؤاخذه نكنند. سپس فرمود: شرك در ميان مردم از جنبش مورچه بر روپوش سياه در شب تار نهانتر است.

5- نزديكتر به اسم اعظم
«بسْم اللّه الرّحمن الرّحيم أقْرب إلى اسْم اللّه الاْعْظم منْ سواد الْعيْن إلى بياضها.»:
«بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» به اسم اعظم خدا، از سياهى چشم به سفيدىاش نزديكتر است.

6- دوستى نيكان و دشمنى بدان
«حبّ الاْبْرار للاْبْرار ثوابٌ للاْبْرار، و حبّ الْفجّار للاْبْرار فضيلةٌ للاْبْرار، و بغْض الْفجّار للاْبْرار زيْنٌ للاْبْرار، و بغْض الاْبْرار للْفجّار خزْىٌ على الْفجّار.»:
دوستى نيكان به نيكان، ثوابست براى نيكان. و دوستى بدان به نيكان، فضيلت است براى نيكان. و دشمنى بدان با نيكان، زينت است براى نيكان. و دشمنى نيكان با بدان، رسوايى است براى بدان.

7- سلام نشانه تواضع
«من التّواضع ألسّلام على كلّ منْ تمرّ به، و الْجلوس دون شرف الْمجْلس.»:
از جمله تواضع و فروتنى، سلام كردن بر هر كسى است كه بر او مىگذرى، و نشستن در پايين مجلس است.

8- خنده بيجا
«من الْجهْل ألضّحْك منْ غيْر عجب.»:
خنده بيجا از نادانى است.

9- همسايه بد
«من الْفواقر الّتى تقْصم الظّهْر جارٌ إنْ رأى حسنةً أطْفأها و إنْ رأى سيّئةً أفْشاها.»:
از بلاهاى كمرشكن، همسايه اى است كه اگر كردار خوبى را بيند نهانش سازد و اگر كردار بدى را بيند آشكارش نمايد.

10- پندى گويا و جامع
«أوصيكمْ بتقْوى اللّه و الْورع فى دينكمْ والاْجْتهاد للّه و صدْق الْحديث و أداء الأمانة إلى من ائْتمنكمْ منْ برٍّ أوْ فاجر و طول السّجود و حسْن الْجوار. فبهذا جاء محمّدٌ(صلى الله عليه وآله وسلم) صلّوا فى عشائرهمْ و اشْهدوا جنائزهمْ و عودوا مرْضاهمْ و أدّوا حقوقهمْ، فإنّ الرّجل منْكمْ إذا ورع فى دينه و صدق فى حديثه و أدّى الاْمانة و حسّن خلْقه مع النّاس قيل: هذا شيعىٌ فيسرّنى ذلك. إتّقوا اللّه و كونوا زيْنًا و لا تكونوا شيْنًا، جرّوا إليْنا كلّ مودّة و ادْفعوا عنّا كلّ قبيح، فإنّه ما قيل فينا منْ حسن فنحْن أهْله و ما قيل فينا منْ سوء فما نحْن كذلك.»:
لناحقٌّ فى كتاب اللّه و قرابةٌ منْ رسول اللّه و تطْهيرٌ من اللّه لا يدّعيه أحدٌ غيْرنا إلاّ كذّابٌ. أكْثروا ذكْر اللّه و ذكْر الْموْت و تلاوة الْقران و الصّلاة على النّبىّ(صلى الله عليه وآله وسلم)فإنّ الصّلاة على رسول اللّه عشْر حسنات، إحْفظواما وصّيْتكمْ به و أسْتوْدعكم اللّه و أقْرأ عليْكمْ السّلام.»:
شما را به تقواى الهى و پارسايى در دينتان و تلاش براى خدا و راستگويى و امانتدارى درباره كسى كه شما را امين دانسته ـ نيكوكار باشد يا بدكار ـ و طول سجود و حسن همسايگى سفارش مىكنم. محمّد(صلى الله عليه وآله وسلم)براى همين آمده است. در ميان جماعت هاى آنان نماز بخوانيد و بر سر جنازه آنها حاضر شويد و مريضانشان را عيادت كنيد. و حقوقشان را ادا نماييد، زيرا هر يك از شما چون در دينش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته مىشود: اين يك شيعه است، و اين كارهاست كه مرا خوشحال مىسازد. تقواى الهى داشته باشيد، مايه زينت باشيد نه زشتى، تمام دوستى خود را به سوى ما بكشانيد و همه زشتى را از ما بگردانيد، زيرا هر خوبى كه درباره ما گفته شود ما اهل آنيم و هر بدى درباره ما گفته شود ما از آن به دوريم. در كتاب خدا براى ما حقّى و قرابتى از پيامبر خداست و خداوند ما را پاك شمرده، احدى جز ما مدّعى اين مقام نيست، مگر آن كه دروغ مىگويد. زياد به ياد خدا باشيد و زياد ياد مرگ كنيد و زياد قرآن را تلاوت نماييد و زياد بر پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) سلام و تحيّت بفرستيد. زيرا صلوات بر پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) ده حسنه دارد. آنچه را به شما گفتم حفظ كنيد و شما را به خدا مىسپارم، و سلام بر شما.
 (بحارالانوار-جلد75-صحفه372باب29)

11- انديشه در كار خدا
«ليْست الْعبادة كثْرة الصّيام و الصّلوة و إنّما الْعبادة كثْرة التّفكّر فى أمْر اللّه.»:
عبادت كردن به زيادى روزه و نماز نيست، بلكه [حقيقت] عبادت، زياد در كار خدا انديشيدن است.


(تحف العقول، ص448)



12- پليدى خشم
«ألْغضب مفْتاح كلّ شرٍّ.»:
خشم و غضب، كليد هر گونه شرّ و بدى است.

13- ويژگى هاى شيعيان
«شيعتنا الْفئـة النّاجية والْفرْقة الزّاكية صاروا لنا رادئًا وصوْنًا و على الظّلمة ألبًّا و عوْنًا سيفْجر لهمْ ينابيع الْحيوان بعْد لظْى مجْتمع النّيران أمام الرّوْضة.»:
پيروان ما، گروه هاى نجات يابنده و فرقه هاى پاكى هستند كه حافظان [آيين] مايند، و ايشان در مقابل ستمكاران، سپر و كمككار ما [هستند]. به زودى چشمه هاى حيات [منجى بشريّت] بعد از گدازه توده هاى آتش! پيش از ظهور براى آنان خواهد جوشيد.

14- ناآرامى كينه توز 
«أقلّ النّاس راحةً ألْحقود.»:
كينه توز ، ناآرامترين مردمان است.

15- پارساترين مردم
«أوْرع النّاس منْ وقف عنْد الشّبْهة، أعْبد النّاس منْ أقام على الْفرائض أزْهد النّاس منْ ترك الْحرام، أشدّ النّاس اجْتهادًا منْ ترك الذّنوب.»:
پارساترين مردم كسى است كه در هنگام شبهه توقّف كند. عابدترين مردم كسى است كه واجبات را انجام دهد. زاهدترين مردم كسى است كه حرام را ترك نمايد. كوشننده ترين مردم كسى است كه گناهان را رها سازد.
(تحف العقول ، ص 489)

16- وجود مؤمن
«ألْمؤْمن بركةٌ على الْمؤْمن و حجّةٌ على الْكافر.»:
مؤمن براى مؤمن ،بركت و بر كافر، اتمام حجّت است.
(تحف العقول، ص489)

17- محصول اعمال
«إنّكمْ فى آجال منْقوصة و أيّام معْدودة و الْموْت يأْتى بغْتةً، منْ يزْرعْ خيْرًا يحْصد غبْطةً و منْ يزْرعْ شرًّا يحْصد ندامةً، لكلّ زارع ما زرع لا يسْبق بطىءٌ بحظّه، و لا يدْرك حريصٌ ما لمْ يقدّر له، منْ أعْطى خيْرًا فاللّه أعْطاه، و منْ وقى شرًّا فاللّه وقاه.»:
شما عمر كاهنده و روزهاى برشمرده اى داريد، و مرگ به ناگهان مىآيد، هر كس تخم خيرى بكارد به خوشى بدْرود، و هر كس تخم شرّى بكارد به پشيمانى بدْرود. هر كه هر چه بكارد همان براى اوست. كندكار را بهره از دست نرود و آزمند آنچه را مقدرّش نيست در نيابد، هر كه به خيرى رسد خدايش داده، و هر كه از شرّى رهد خدايش رهانده.

18- شناخت احمق و حكيم
«قلْب الأحْمق فى فمه و فم الْحكيم فى قلْبه.»:
قلب احمق در دهان او و دهان حكيم در قلب اوست.

19- تلاش براى رزق مقدّر
«لا يشْغلْك رزْقٌ مضْمونٌ عنْ عمل مفْروض.»:
رزق و روزى ضمانت شده، تو را از كار واجب باز ندارد.

20- عزّت حقگرايى
«ما ترك الْحقّ عزيزٌ إلاّ ذلّ، ولا أخذ به ذليلٌ إلاّ عزّ.»:
هيچ عزيزى حقّ را رها نكند، مگر آن كه ذليل گردد و هيچ ذليلى به حقّ نياويزد، مگر آن كه عزيز شود.

21- دوست نادان
«صديق الْجاهل تعبٌ.»:
دوست نادان، مايه رنج است.

22- بهترين خصلت
«خصْلتان ليْس فوْقهما شىْءٌ: ألاْيمان باللّه و نفْع الاْخْوان.»:
دو خصلت است كه بهتر و بالاتر از آنها چيزى نيست:ايمان به خدا و سود رساندن به برادران.

23- نتيجه جسارت بر پدر
«جرْأة الْولد على والده فى صغره تدْعوا إلى الْعقوق فى كبره.»:
جرأت و دليرى فرزند بر پدرش در كوچكى، سبب عاقّ و نارضايتى پدر در بزرگى مىشود.

24- بهتر از حيات و بدتر از مرگ
«خيْرٌ من الْحياة ما إذا فقدْته أبْغضْت الْحياة و شرّ من الْموْت ما إذا نزل بك أحْببْت الْموْت.»:
بهتر از زندگى چيزى است كه چون از دستش دهى، از زندگى بدت آيد، و بدتر از مرگ چيزى است كه چون به سرت آيد مرگ را دوست بدارى.

25- وابستگى و خوارى
«ما أقْبح بالْمؤْمن أنْ تكون له رغْبةٌ تذلّه.»:
چه زشت است براى مؤمن، دلبستگى به چيزى كه او را خوار دارد.

26- نعمت بلا
«ما منْ بليّة إلاّ و للّه فيها نعْمةٌ تحيط بها.»:
هيچ بلايى نيست، مگر اين كه در آن از طرف خدا نعمتى است.

27- اكرام بدون افراط
«لا تكْرم الرّجل بما يشقّ عليْه.»:
هيچ كس را طورى اكرام مكن كه بر او سخت گذرد.

28- ارزش پند پنهان
«منْ وعظ أخاه سرًّا فقدْ زانه، و منْ وعظه علانيةً فقدْ شانه.»:
هر كه در نهان، برادر خود را پند دهد او را آراسته، و هر كه آشكارا برادرش را پند دهد او را كاسته.

29- تواضع و فروتنى
«ألتّواضع نعْمةٌ لا يحْسد عليْها.»:
تواضع و فروتنى، نعمتى است كه بر آن حسد نبرند.


(تحف العقول، ص489)



30- سختى تربيت نادان
«رياضة الْجاهل و ردّ المعْتاد عنْ عادته كالْمعْجز.»:
پرورش دادن نادان و ترك دادن معتاد از عادتش، مانند معجزه است.

31- شادى بيجا
«ليْس من الأدب إظْهار الْفرح عنْد الْمحْزون.»:
اظهار شادى نزد غمديده، از بىادبى است.
(تحف العقول، ص489)

32- جمال ظاهر و باطن
«حسْن الصّورة جمال ظاهر، و حسْن الْعقْل جمال باطن.»:
صورت نيكو، زيبايى ظاهرى است،و عقل نيكو، زيبايى باطنى است.

33- كليد تمام گناهان
«جعلت الْخبائث فى بيْت و جعل مفْتاحه الْكذب.»:
تمام پليدى ها در خانه اى قرار داده شده و كليد آن دروغگويى است.


(بحار الانوار، ج78، ص377)

34- چشم پوشى از لغزش و يادآورى احسان
«خيْر إخْوانك منْ نسى ذنْبك و ذكر إحْسانك إليْه.»:
بهترين برادران تو كسى است كه خطايت را ناديده گيرد و احسانت را يادآور شود.

35- مدح نالايق
«منْ مدح غيْرالمسْتحقّ فقدْ قام مقام المتّهم.»:
هر كه نالايقى را ثنا گويد، خود در موضع اتّهام قرار گيرد.

36- راه دوست يابى
«منْ كان الْورع سجيّته، و الْكرم طبيعته، و الْحلْم خلّته كثر صديقه.»:
كسى كه پارسايى خوى او، و بخشندگى طبيعت او، و بردبارى خصلت او باشد دوستانش بسيار شوند.

37- انس با خدا
«منْ آنـس باللّه إسْتوْحش من النّاس.»:
كسى كه با خدا مأنوس باشد، از مردم گريزان گردد. 

(مسند الامام العسکري، ص287)


نکته: شايد برخي از خوانندگان برايشان سؤال (شبهه) پيش بيايد که چه طورممكنه كسي باايمان باشه وازمردم گريزان ، اگراين طوربود پيامبر بايد مردم گريزترين آدم روي زمين مي شد.


اين سؤال به طور تفصيل توسط علامه محمودي در كتاب « نهج السعادة في مستدرك نهج البلاغة »پاسخ داده شده است. وي در ذيل روايت امام عسكري عليه السلام كه فرمودند «منْ آنـس باللّه إسْتوْحش من النّاس.»:كسى كه با خدا مأنوس باشد، از مردم گريزان گردد. مي گويد: بحث انزوا و دوري و وحشت از مردم، ناظر به مجالس باطل، صرف اوقات در لهو و لعب، غفلت، جهالت و غيبت و كارهاي حرام ديگر است . ايشان كلامي از ابن ميثم بحراني شارح نهج البلاغه در اين باره مي آورد كه سودمند است. نهج السعادة في مستدرك نهج البلاغة ج 8 ص 107


38- خرابى مناره ها و كاخ ها
«إذا قام الْقائم أمر بهدْم الْمنائر و الْمقاصير الّتى فى الْمساجد.»:
هنگامى كه قائم(عليه السلام) قيام كند، دستور به خرابى مناره ها و كاخ هاى مساجد دهد.

39- نماز شب، سير شبانه
«إنّ الْوصول إلى اللّه عزّوجلّ سفرٌ لا يدْرك إلاّ بامْتطاء اللّيْل.»:
وصول به خداوند عزّوجلّ، سفرى است كه جز با عبادت در شب حاصل نگردد.

(مسند الامام العسکري، ص290)

 

40- ادبى بسنده
«كفاك أدبًا تجنّبك ما تكْره منْ غيْرك.»:
در مقام ادب براى تو همين بس كه آنچه براى ديگران نميپسندى، خود، از آن دورى كنى.

 (مسند الامام العسکري، ص288)


 

 

منبع: كتاب شريف تحف العقول‏ ، ابن شعبه حران، ناشر: جامعه مدرسين‏ ص 486 

همچنين كتاب بحارالانوار نيز موجود است

  • گروه خبری : صفحه اصلی
  • کد خبر : 3352
  • لینک کوتاه : https://medsab.ac.ir/ZN47
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

آدرس دانشگاه

سبزوار، خیابان اسدآبادی، سازمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی

شماره تماس

051-44011000

کدپستی

9613873137

پست الکترونیک

info@medsab.ac.ir

سامانه پیامکی

500044011078

بازدید این صفحه: 10
بازدید امروز: 7458
کل بازدید: 1450268
بازدید کنندگان آنلاین: 14
آخرین بروزرسانی: 1404/08/28 12:47