دانستنی های پزشکی
گرد آوری:حسین خسروجردی سوپروایزرآموزشی بیمارستان امداد شهید دکتر بهشتی سبزوار
- شوری اشک
- نوشيدن آب سرد بعد از غذا خطرناك است؟؟؟؟ ميتوانيد باور كنيد؟؟؟؟
- سندرم کارپال تونل
- حذف گوشت از رژيم غذايي ممكن نيست
- چند راه عجیب برای سرما نخوردن!
- چگونهكودك خود را از شير بگيريد؟
- جراحی زیبایی بینی یا رینوپلاستی
- ارتودنسي، درماني بدون محدوديت سني
- هموروئيد را بهتر بشناسيم
- وقتي رودهها پيچ ميخورد
- نفوذ خزنده مرگ در سلولهاي عصبي
- كبد چرب رهاورد زندگي كمتحرك
- علل بوي بد دهان و شيوههاي پيشگيري از آن
- چرا چشم و دهانم خشك ميشود؟
- آسم را بهتر بشناسيم
- آشنايي با علائم و نشانههاي پوكي استخوان و شيوههاي مقابله با آن
- آرتروز را به زانو در بياوريم
- 3 ادويه شفابخش براي پيشگيري از سرطان وآلزايمر
- سياهي دور چشم
- راهنماي انواع درماتيت و روشهاي درماني آنها
- وقتی نفس خون بند می آید.
- روش طبيعي براي مرطوب نگه داشتن پوست
- درمان آرتروز با تزریق پلاسما
- کیست درموئید
- خنده بر هر درد بی درمان دواست
- بررسي راههاي پيشگيري و درمان سرطان سينه
- افسردگي از نوع مردانه
- آمبوليزاسيون؛ بستن شريان رحمي
- شوک(گردآوری:خانم فاطمه امیریان,سوپروایزر آموزشی بیمارستان مبینی)
شوري اشك
آيا ميدانيد چرا با وجود شور بودن اشك چشم ،چشم هنگام گريه كردن نمي سوز د؟
جالب است بدانيد ، وقتي كمي از آب شور دريا به چشم ما ميخورد ، چشم ما ميسوزد ، اما هنگام گريه اين طور نمي شود. دليل اين اتفاق چيست؟ دليل يك اصل علمي است .
هر گاه دو مايع ، مقدار نمك يا به اصطلاح شوري يكسان نداشته باشند ، به محض اينكه با يكديگر برخورد ميكنند مايعي كه نمكش كمتر است سعي ميكند ، به طرف مايعي كه نمك بيشتري دارد حركت كند .
آب دريا در حدود شش برابر شورتر از آب موجود در سلولهاي چشم است ، وقتي آب شور دريا به چشم ما مي خورد آب درون سلولهاي چشم به طرف آب شور دريا حركت و به بيرون تراوش ميكنند .
بنابراين سلولهاي چشم خشك ميشوند و يا احساس سوزش چشم ميكني�%8% ، اما هنگام گريستن اين اتفاق نمي افتد چون مقدار نمك اشك ، درست به اندازه نمك آب سلولهايي چشم است و آب درون سلولها سر جايشان باقي مي مانند و چشم ما دچار سوزش نمي شود .
نوشيدن آب سرد بعد از غذا خطرناك است؟؟؟؟ ميتوانيد باور كنيد؟؟؟؟
شايد نوشيدن يك ليوان آب سرد بعد از غذا ، بسيار لذت بخش است اما آب سرد ، مواد روغني كه در آن لحظه مصرف كرده ايدرا سفت و روند هضم غذا را كند ميكند.
زماني كه اين رسوب ها با اسيد واكنش نشان مي دهند ، شكسشته ميشوند ،سريع تر از غذاهاي جامد ، توسط روده
جذب ميشوند كه اين امر مو جب چاقي و سپس سرطان ميشود .
بهتر است كه بعد از غذا سوپ گرم يا آب ولرم مصرف كنيد .
سندرم کارپال تونل
شایعترین نوروپاتی به دام افتادن عصب میباشد که در نتیجه فشردگی عصب مدین در ناحیه مچ دست ایجاد میشود. (عصب میانی Median Nerve ) در ناحیه مچ دست از زیر بافت همبندی مچ دست (لیگامان عرضی مچ یا فلکسور رتیناکولوم )و از روی استخوانهای مچ عبور میکنند ، اگر به دلیلی این فضا تنگ شده باشد به این عصب فشار وارد شده ما اختلالات حسی و حرکتی در انگشتان دست داریم که به این بیماری سندرم کارپال تونل میگوییم.
شیوع این بیماری در خانمهای خانه دار میانسال، کاربران کامپیوتر، نجاران، تصویرگران، کارگران، قصابها و مکانیکهای خودرو و رانندگان ماشینهای سنگین بیشتر است .
علل بیماری : ۱. علل آناتومیک : شکستگیها ،در رفتگیها ،استئوفیتهای استخوانهای مچ ،تومورها،کیستها ، سینوویوم تکثیر یافته ، آرتروز و...
۲.علل التهابی و یا نوروپاتیک : دیابت و الکلیسم (این دو عروق و یا سلولهای پوششی عصب را درگیر میسازند) ، بارداری و اختلالات تیروئید (با تغییر تعادل مایعات والکترولیتها و ادم احتمالی)
۳.علل مکانیکی : حرکات تکراری مچ و انگشتان ،ارتعاش (مانند آب میوه گیری یا دریل کاری ) بویژه در کارگران دستی و کاربران کامپیوتر .
تظاهرات بالینی : بیمار معمولا با کرختی (Numbness )،درد ، گزگز ( Paraesthesia ) در محل توزیع عصب مدین (انگشتان شست ، اشاره ، میانی )مراجعه میکند، این علائم اغلب شبها تشدید شده و با حرکات تکراری و قوی دست بدتر میشود.در برخی موارد صاف کردن یا تکان دادن دست باعث بهبودی علائم میشود.گاه عدم توان انجام حرکات دقیق انگشتان ( مانند سوزن دوزی ) و ضعف حرکتی نیز گزارش میشود .
تستهای تشخیصی : ۱. تینل : در این مانور ضربات ملایم روی عصب مدین بر سطح مچ زده میشود.اگر این مانور علائم درد تیر کشنده و سوزشی ایجاد کرد یعنی تست مثبت است.
۲. فالن : بیمار ساعدش را بطور افقی در هوا نگه داشته یا از پشت دو دست را به هم میچسباند بگونهای که مچ در فلکسیون کامل قرار گیرد،این وضعیت را ۶۰ ثانیه نگه میدارد اگر کرختی و پارستزی ایجاد شد تست مثبت است.
تشخیص قطعی با انجام مطالعات الکترودیاگنوستیک (EMG) و مطالعات هدایت عصبی اندامهای فوقانی میباشد که در این بیماران تأخیر هدایتی حسی و حرکتی اعصاب مدین در ناحیه مچ دست را داریم .
درمان : این سندرم بسته به شدت درگیری عصب شامل ۳ مرحله ی اولیه ، متوسط و نهایی میباشد .
۱.مرحله اولیه یا حاد سندرم : ۳ تا ۴ ماه اول که فرد در فاز حاد مراجعه میکند. این مرحله بهترین زمان برای درمان نگهدارنده (Conservative ) است که شامل : الف) آتل بندی ( Splinting) در وضعیت نوترال ( بدون زاویه مچ) یا اکستانسیون جزئی
ب) اغلب داروهای ضدالتهاب غیراستروئیدی ( مانند آسپرین ، بروفن و...)برای کاهش ادم و التهاب اطراف عصب و درد تجویز میشود .اقدام تهاجمی تر تزریق کورتیکواستروئید به درون تونل کارپ است . بعد از تزریق، ۳تا۴ هفته دست در آتل مچی بصورت تمام وقت و سپس به مدت ۳ تا ۸ هفته دیگر فقط بصورت شبانه میماند.
ج) حرکات فیزیوتراپی و تمرینات ورزشی Tendon.gliding.exe ( برای درمان نگهدارنده یا بعد از عمل جراحی )
د) ارزیابی وضعیتی مربوط به محیط کار و تغییراتی در محیط کار در صورت لزوم
اقدامات درماني فوق در بيش از نيمي از موارد میتواند باعث تخفیف علائم شود. مصرف ویتامین ب ۶ نیز ممکن است مفید باشد .
۲.مرحله میانی سندرم: بیماران این گروه اغلب کرختی و پارستزی را گزارش میکنند و کاندید عمل جراحی Decompression (برداشتن فشار عصب با برش تاندون فلکسور)هستند. در این مرحله هنوز آسیب عصب دائمی نشدهاست .
۳.مرحله نهایی یا شدید سندرم: این گروه اغلب علائم طولانی مدت دارند ،به دلیل آسیب دایمی عصب حتی بعد از برداشتن فشار ممکن است برای همیشه آسیب حسی و ضعف عضلاتThenar ( کف دست ) باقی بماند.
جراحی ( Surgery ) : وقتی اقدامات کنسرواتیو در کاهش علائم سودمند واقع نشدند ( کمتر از نیمی از بیماران ) جراحی برای برداشتن فشار از عصب تجویز میشود. هدف جراحی افزایش ابعاد تونل ک�%Aرپال بوسیله آزاد سازی لیگامان عرضی مچ و فاسیای اکستانسور آن میباشد. جراحی تا ۹۰٪ موفقیت آمیز است اما بهبود کامل چند ماه طول میکشد. امروزه جراحی به روش آندوسکوپیک نیز صورت میگیرد .
حذف گوشت از رژيم غذايي ممكن نيست
در علم تغذيه، هرمي غذايي وجود دارد كه نشان ميدهد، روزانه از هر نوع ماده غذايي به چه ميزان بايد استفاده كرد. حذف كامل يكي از اين گروهها از سبد غذايي، لطمه جبرانناپذيري به سلامتمان وارد ميكند. يكي از باارزشترين مواد غذايي كه متاسفانه به دليل گراني از سبد غذايي برخي خانوادهها كم كم كنار گذاشته ميشود، گوشت است؛ البته گوشت، تنها به دليل گران بودن نسبت به ساير مواد غذايي كنار گذاشته نميشود و اصولا برخي افراد تمايلي به خوردن آن ندارند؛ از جمله اين افراد گياهخواران هستند كه معتقدند، گوشتها براي سلامت زيانآور هستند و كمبودشان در بدن مشكلي براي سلامت افراد ايجاد نميكند. اينكه نقش گوشت در سلامت افراد به چه ميزان است و نبود آن در برنامه غذايي روزانه، چه خطراتي را متوجه سلامت افراد ميكند.
با مصرف گوشت، چه املاح و ويتامينهايي به بدن ما ميرسد؟
همانطور كه ميدانيد، گوشتها به دو نوع قرمز و سفيد تقسيم ميشوند؛ هر دو نوع، آهن بدن افراد را تامين ميكند و ميتوان گفت، گوشتها يكي از منابع غني آهن هستند؛ به طوري كه اگر بخواهيد از طريق سبزيجات و غلات آهن بدنتان را تامين كنيد، تنها 2 تا 4 درصد آهن اين گروههاي غذايي قابل جذب است؛ در حالي كه 40 درصد آهن موجود در گوشتها قابل جذب است. دومين ماده موجود در گوشتها اعم از قرمز و سفيد ويتامين ب12 است؛ به كمك اين ويتامين، آهن و اسيد فوليك بدن ما قادر به خونسازي ميشود و همچنين سيستم اعصاب و سلولها نيز سالم ميماند. كسي كه اين ويتامين را به حد كافي دريافت نكند، دچار كمخوني شديد ميشود.
منبع اصلي اين ويتامين در غذاهاي حيواني است و به مقدار كمي در شير، لبنيات و تخممرغ وجود دارد. بعد از آهن و ويتامين ب12، پروتئين گوشتها نقش مهمي در تغذيه سالم ايفا ميكنند، البته پروتئين گوشتها از نظر اسيدهاي آمينه ناقص هستند و بهتر است آنها را در كنار ساير مواد غذايي نظير غلات مصرف كنيم. با اين روش پروتئين گوشتها كامل ميشود.
در غذاهاي دريايي علاوه بر ارزش بالاي آهن و ويتامين ب12 و پروتئين، سه ارزش ديگر غذايي وجود دارد. در اين گوشتها امگا3 وجود دارد. امگا3 اسيدهاي چرب درجه يكي است كه براي سلامت همه افراد بشدت ضروري است. همچنين براي سلامت سلولهاي عصبي و مغز مفيد است. ثابت شده است، افرادي كه به بيماريهاي اعصاب نظير افسردگي مبتلا هستند، به حد كافي اسيد چرب يا امگا3 مصرف نميكنند. پيري زودرس پوست هم از عوارض كمبود اين ويتامين در بدن است. توصيه ميشود، براي داشتن ذهن و بدن سالم از مصرف امگا3 غافل نشويد. منبع غني آن، گوشت انواع ماهي است.
افرادي كه كمخوني دارند، بهتر است از كدام گروه گوشتي استفاده كنند؟
اگر كسي كمخوني شديد داشته باشد و اين كمخوني ناشي از فقر آهن باشد، مصرف گوشتهاي قرمز كمك بيشتري به او ميكند؛ چراكه آهن اين گوشتها بيشتر است. كمخوني ناشي از كمبود ويتامين ب12 هم با مصرف برخي از انواع ماهي جبران ميشود، اما كمخوني ناشي از كمبود اسيد فوليك با مصرف گياهان برطرف ميشود. اين موضوع نشان ميدهد براي سالم ماندن بايد از تمام گروههاي غذايي به اندازه مصرف كرد.
مصرف زياد گوشت قرمز و سفيد چه مشكلاتي براي سلامت افراد ايجاد ميكند؟
ثابت شده است، مصرف بيش از اندازه گوشت قرمز، كلسترول خون را بالا ميبرد و به قلب و عروق لطمه ميزند. گوشتها علاوه بر منافعي كه دارند، اگر زياد از حد مصرف شوند، مضر هم هستند. گوشتهاي سفيد نظير ماهي اگر بياندازه مصر�%(1 شوند، به دليل وجود اسيد چرب امگا3 ممكن است سبب رقيق شدن بيش از حد خون و در نتيجه خونريزي داخلي شوند. لذا بهتر است ماهي در هفته دو تا سه بار مصرف شود نه بيشتر، البته بچههاي در حال رشد ميتوانند از گوشتها بيشتر استفاده كنند.
با توجه به گروههاي سني و تفاوت در نحوه مصرف مواد غذايي بين اين گروهها، مقدار مصرف اين گروه غذايي چقدر بايد باشد؟
در علم تغذيه، هرم غذايي وجود دارد كه نياز افراد را تعيين و مشخص ميكند، بيشترين نياز فرد از كدام گروه غذايي است. براي تمام سنين مقدار گوشتي كه روزانه نياز است، چيزي حدود دو تا سه واحد و حداكثر چهار واحد است، نه بيشتر. هر واحد گوشت به معني 30 گرم گوشت خالص در انواع گوشتهاست. به جاي يك واحد گوشت ميتوان يك عدد تخممرغ مصرف كرد يا يك واحد حبوبات كه برابر است با يكسوم ليوان عدس يا لوبيا.
آيا ميتوان مانند گياهخواران، قيد مصرف گوشت را زد و از گروههاي ديگر غذايي استفاده كرد؟
افرادي هستند كه بنا به دلايلي از مصرف گوشت خودداري ميكنند و گياهخوار ميشوند. اين افراد به سه گروه تقسيم ميشوند؛ گروهي كه فقط گياه ميخورند، گروهي كه علاوه بر گياهان شير هم ميخورند و دسته آخر علاوه بر اينها تخممرغ هم مصرف ميكنند. گروهي كه شير و تخممرغ را مصرف ميكنند، به دليل اينكه ويتامين ب12 را از اين طريق جذب و آهن را از برخي گياهان دريافت ميكنند، مشكل چنداني پيدا نميكنند و ميتوان املاح ديگر را با تجويز مكملها به بدنشان رساند، ولي دو دسته ديگر كه فقط گياهخوارند يا شير را علاوه بر گياهان مصرف ميكنند؛ در معرض كمبود ويتامينها و سوءتغذيه قرار دارند؛ البته اين كمبود بلافاصله عوارض خود را نشان نميدهد. به طور مثال كمبود برخي گروههاي غذايي، بلافاصله عوارض خود را نمايان ميكند. نان و غلات اگر حذف شوند، پس از يك هفته ريزش مو رخ ميدهد. واقعيت اين است كه حذف برخي گروههاي غذايي آسيب پنهاني ميرساند كه با مرور زمان عيان ميشود. سلولهاي عصبي و مغزي با حذف گوشت به مدت طولاني از بين ميروند، البته منظور تمامي گوشتهاست.
آيا ميتوان سويا را جايگزين گوشت كرد؟
همانطور كه گفتم از سه ارزشي كه گوشتها دارند؛ يك ارزش متعلق به پروتئين آنهاست. پروتئين گوشتها 16 تا 28 درصد است. به طور متوسط گوشت يك ماهي بين 22 تا 28 درصد پروتيين دارد يا مرغ بين 16 تا 28 درصد پروتئين دارد. گوشتهاي قرمز هم 16 تا 28 درصد پروتئين دارند. در حالي كه سويا 40 درصد پروتئين دارد و از تمام انواع گوشت پروتئين آن بيشتر است. سويا 20 درصد روغن و 40 درصد پروتئين دارد و اگر به طور مثال با آن آبگوشت بپزيد، بسيار چرب خواهد شد. به دليل خواص بالاي سويا توصيه ميشود از آن در رژيم غذايي خود استفاده كنيد.
چند راه عجیب برای سرما نخوردن!
یکی از راههایی که میتواند از گسترش سرماخوردگی در خانه جلوگیری کند، این است که اعضای خانواده مسواکهایشان را جدا از هم نگهداری کنند، یعنی طوری آنها را قرار دهید که با یکدیگر تماس نداشته باشند. پیشگیری واقعا بهتر از درمان است، بنابراین در اینجا چند راه حل عجیب برای جلوگیری از سرماخوردگی ذکر میکنیم:
1- دستهایتان را بشویید. هر بار که شما به دکمه آسانسور، دسته تردمیل، دستگیره دربها یا غیره دست میزنید، دستهایتان میلیونها میکروب به خود جذب میکنند. به همین دلیل است که متخصصان معتقدند شستن دستها بهترین راه برای جلوگیری از ابتلا به بیماری�%(7ای مختلف است. حداقل حدود 20 ثانیه دستهایتان را با آب و صابون بشویید و بین انگشتها و زیر ناخنهایتان را هم فراموش نکنید. اگر به آب و صابون دسترسی نداشتید، از ضدعفونی کنندههایی که در ترکیبات آنها الکل وجود دارد، استفاده کنید.
2- بیشتر معاشرت کنید.حتما میدانید که دوستیها و روابط اجتماعی گسترده و صحیح، اثرات مضر هورمونهای استرس را کم میکند. اما تحقیقات جدید نشان داده است که هرچه دوستان بیشتری داشته باشید، سالمتر خواهید بود. پزشکان به 83 دانشجوی سال اول دانشگاه، واکسن آنفلونزا تزریق کردند و متوجه شدند که تعداد آنتیبادیهای مبارزه با بیماری آنفلونزا در بدن افرادی که روابط اجتماعی بیشتری دارند، بیشتر از کسانی است که روابط محدوتری دارند.
3- مسواکهایتان را جداگانه نگهداری کنید. وقتی یکی از افرادی که در خانه شما زندگی میکند دچار سرماخوردگی میشود تقریبا جلوگیری از سرایت آن به افراد دیگری که در همان خانه زندگی میکنند، غیر ممکن است و احتمالا شما هم بعد از مدتی، سرفه کردن و عطسه کردن را آغاز میکنید. یکی از راههایی که میتواند از گسترش سرماخوردگی در خانه جلوگیری کند، این است که اعضای خانواده مسواکهایشان را جدا از هم نگهداری کنند، یعنی طوری آنها را قرار دهید که با یکدیگر تماس نداشته باشند.
4- به نظافت آشپزخانه بیشتر توجه کنید. هر روز حوله مخصوص خشک کردن ظروفتان را عوض کنید. هیچ وقت از حولهای که برای خشک کردن دستانتان استفاده کردهاید، برای خشک کردن ظرفها استفاده نکنید. بهتر است اجازه دهید ظرفها با جریان هوا خشک شوند. اسکاچ ظرفشویی را همیشه کاملا بشویید و اگر تا مدتی آنها را نمیخواهید (مثلا شب تا صبح) در جایی قرار دهید که خشک شوند. همچنین هر چند مدت یک بار، آنها را عوض کنید.
چگونهكودك خود را از شير بگيريد؟
از شير گرفتن كودك يكي از مراحل مهم در دوران كودكي محسوب ميشود، چرا كه اغلب كودكان شير دادن مادر را نه تنها منبع تغذيهاي، بلكه به عنوان فرصتي تلقي ميكنند كه مادر براي توجه بيشتر به آنها در نظر ميگيرد. به علاوه كودكان در اين مرحله از روند تكاملي خود لذت دهاني را تجربه ميكنند و از شير خوردن و مكيدن لذت ميبرند، بنابراين كاملا طبيعي است كه در برابر حذف آن بشدت نگران شده و مقاومت كنند. خيلي از مادران براي اين كه كودك تمايل خود را به شير خوردن از دست بدهد از ترساندن كودك و روشهاي نادرستي مثل رنگ كردن يا ماليدن مواد ترش و تلخ و تند يا باند پيچي كردن سينهها استفاده ميكنند.
اگرچه اين روشها ميتوانند موثر باشند، ولي اثرات روحي نامطلوبي در پي دارند. چرا كه اين اقدامات باعث ايجاد اين تصور در كودك ميشود كه منبع تغذيهاي و لذت دهاني وي آسيب ديده و در بسياري موارد غير طبيعي شدن ظاهر سينه و تغيير طعم شير براي كودك ناگوار است.
توصيههاي كاربردي براي از شير گرفتن كودك
مهمترين نكتهاي كه در شروع اين كار بايد به خاطر داشته باشيد اين است؛ هر مادري كه ميخواهد كودك خود را از شير بگيرد بايد از تصميم خود مطمئن بوده و قاطع عمل كند؛ چرا كه اين قطعيت به كودك نيز منتقل ميشود. اگر مادر در تصميم خود مردد باشد و با شروع اعتراض كودك هدف خود را فراموش كند، كودك هر بار با شدت بيشتري تقاضاي شير ميكند و كار را براي مادر سختتر خواهد كرد، بنابراين بهترين راهكار اين است كه مادر از همان ابتدا با قطعيت و آرامش عمل كرده و بدون پرخاشگري و عصبانيت مراحل از شير گرفتن كودك خود را طي كند.
مادر بايد توجه داشته باشد زماني را براي از شير گرفتن كودك انتخاب كند كه بيشترين فرصت را براي سرگرم كردن كودك خود دارد. به علاوه اين كار نبايد با اتفاقات تنشزاي ديگر مثل بازگشت مادر به سركار يا مسافرت و مسائلي از اين قبيل همراه باشد تا مادر و كودك هر دو بتوانند با تغييرات كنار بيايند.
در اين دوره بايد مادر آرامش بيشتري داشته باشد، صبورتر و ملايمتر باشد و با محبت بيشتري با كودك خود برخورد كند؛ چرا كه وقتي مادر در حال از شير گرفتن كودك است، مواجهه با بهانهجوييهاي كودكش كاملا طبيعي است و اگر مادر عصبي شود و برخورد تندي داشته باشد، كودك احساس ميكند ديگر مورد توجه مادر قرار ندارد و او را به اندازه گذشته دوست ندارد، بنابراين بر بيتابيها و بهانهجوييهاي او تا حد زيادي افزوده ميشود.
در اين حال از آنجا كه ممكن است كودكان نارس از نظر تكاملي و رشدي از كودكان هم سن و سال خود عقبتر باشند، بهتر است ديرتر از شير گرفته شوند و حتما از نظر رشد و سلامت تحت پيگيري مرتب قرار گيرند.
روش از شير گرفتن كودك
در ابتدا توجه كنيد براي از شير گرفتن كودك زمان مناسبي كه مورد تاييد تمامي پزشكان باشد مشخص نشده است. اين زمان به مسائل زيادي وابسته است و انتخاب آن كاملا به خود شما بستگي دارد. با وجود اين ممكن است بين يك تا 2 سالگي بهترين زمان براي اين كار باشد؛ چرا كه با افزايش سن كودك، قدرت تحليل وي بيشتر شده و در برابر اقدامات شما در جهت قطع شيردهي مقاومت بيشتري ميكند.از طرفي از 6 ماهگي تغذيه كمكي آغاز ميشود و در پايان يك سالگي كودك قادر است تمامي مواد غذايي را بخورد.
اگر بخواهيد كودك را طي 3 ـ 2 روز از شير بگيريد بدون شك با اين كار به كودك خود آسيب روحي وارد كردهايد. با قطع ناگهاني شير، كودك دچار اضطراب و پريشاني ميشود و اين مساله ممكن است در مراحل بعدي زندگي وي اثرگذار باشد. بهترين روش، از شير گرفتن تدريجي كودك است. در اين شيوه مادر يك برنامهريزي منظم خواهد داشت و به طور قاطع تا انتهاي مسير خود به اين برنامه عمل ميكند. فواصل زماني مناسب براي حذف وعدههاي شيري يك هفته است و هر هفته يك وعده شير كودك حذف ميشود. البته بايد توجه داشته باشيد در مواقع خاص اين برنامه تغيير مييابد. براي مثال وقتي كودك بيمار است و به چيز ديگري جز شير مادر اشتها نشان نميدهد، نبايد از شير دادن به وي امتناع كرد. واكنش طبيعي برخي كودكان به قطع شير دادن مادر ممكن است افزايش درجه حرارت بدن و بروز تب باشد اما اين تب خفيف بوده و بتدريج كم ميشود.
اگر از شير گرفتن كودك در بازه زماني نسبتا طولاني مثل يك هفته صورت گيرد، مشكلات مادر و كودك كمتر خواهد بود؛ چرا كه هر دو فرصت تطابق بيشتري دارند
در هر صورت براي از شير گرفتن كودك بايد پاسخ به دو نياز اساسي او را همواره در نظر داشته باشيد؛ اين دو نياز كودك تامين مواد غذايي كافي و جايگزين روحي و عاطفي مناسب است. براي يافتن جايگزيني براي مكيدن ميتوانيد از شيشه پستانك استفاده كنيد هر چند بهتر است كه به او استفاده از استكان را بياموزيد.
اگر از شير گرفتن كودك در بازه زماني نسبتا طولاني مثل يك هفته صورت گيرد، مشكلات مادر و كودك كمتر خواهد بود؛ چرا كه هر دو فرصت تطابق بيشتري دارند و تغيير تدريجي از اثرات نا مطلوب روحي كودك و مشكلات عصبي و هورموني در مادر جلوگيري ميكند. با به كارگيري اين روش خود كودك به تدريج تمايل خود را براي شير خوردن از دست ميدهد.
البته اين كه كدام وعده در ابتدا حذف شود، به انتخاب مادر است. اما از آنجا كه كودك به وعدههاي پيش از خواب و اول صبح وابستگي بيشتري دارد، بهتر است حذف اين وعدهها آخر از همه صورت گيرد. در اين دوره همكاري پدر و اطرافيان، بسيار كمك كننده خواهد بود. اين افراد با در نظر گرفتن پيشرفتهاي مادر (هرچند جزئي باشد) و بيان آنها، به افزايش اعتماد به نفس وي كمك شاياني ميكنند. حذف شير صبح و قبل از ناهار در اوايل از شير گرفتن، ميتواند بهترين گزينه باشد، چراكه ميتوان مطمئن بود كودك غذاي كافي در دسترس دارد. براي اين كار وعدهاي را كه هر بار به كودك شير ميداديد با آبميوه و نوشيدنيهاي ديگر جايگزين كنيد.
براي كاهش ميل كودك به خوردن شير وقتي كودك غذا خورده و سير است اقدام به شيردهي نماييد. طي اين مدت كه به برنامه خود عمل ميكنيد، سعي كنيد حتما توجه و محبت بيشتري را جايگزين قطع وعدههاي شيردهي كنيد و صبور و آرام باشيد. در اوايل بهتر است مادر با لباس، كودك خود را حمام كند تا به اين طريق از تشويق كودك به شير خوردن پيشگيري كند. به علاوه پس از قطع شيردهي كودك را بيش از حد به سينه نچسبانيد تا كودك مجددا وسوسه نشود و درخواست شير نكند.
زماني اقدام به قطع وعدههاي شبانه كنيد كه مطمئن باشيد افرادي در دسترس هستند كه به جاي شما كودك را بخوابانند و با اين شيوه كودك مادر خود را موقع خواب نميبيند و كمتر از او درخواست شير ميكند. براي قطع وعده شبانه سعي كنيد تا جايي كه ميتوانيد به او شير ندهيد و از ليوان يا شيشه استفاده كنيد. اگر كودك نخوابيد از آهنگ و قصههاي كودكان استفاده كنيد يا در نهايت با تكان دادن او را بخوابانيد.
اگر مجبور هستيد به علت بارداري مجدد كودك خود را از شير بگيريد تا جايي كه ميتوانيد طي مدت طولانيتري اين كار را انجام داده و سعي كنيد از جايگزينهاي مناسب استفاده كنيد.
اگر طي زماني كه كودك خود را از شير ميگيريد مشكلي براي شما يا كودكتان ايجاد شد يا كودك شما واكنش غير طبيعي نشان داد حتما با يك پزشك مشورت كنيد تا اگر شيوه نادرستي را در پيش گرفتهايد بتوانيد آن را اصلاح نماييد.
جراحی زیبایی بینی یا رینوپلاستی علل بوي بد دهان و شيوههاي پيشگيري از آن
از بین تمام اعمال زیبائی، جراحی پلاستیك بینی كه اصطلاحاً ” رینوپلاستی ” نامیده میشود از ویژگیهای خاصی برخوردار است. این عمل چیزی بیشتر از مهارت جراحی است و در حقیقت تلفیقی از علم و هنر است. جراح زیبایی بینی قبل از هر چیز یك پزشك است و فاكتورهای پزشكی و روانی كه باعث شده یك فرد سالم با میل خودش برای انجام یك جراحی مراجعه كند را به خوبی درك میكند ضمناً او مثل میكل آنژ یك مجسمه تراش است. میكل آنژ تكه سنگی در اختیار داشت و با چشم بصیرت اثر خود را در لابلای آن میدید .وی با تراشیدن قسمتهای زاید سنگ اثر خود را در معرض دید دیگران قرار داد. جراح زیبایی بینی نیز با درنظرگرفتن شكل مناسب بینی برای هر صورت خاص، با برداشتن قسمتهای اضافی و حالت دادن به قسمتهای باقیمانده سعی میكند اثر هنری خود را در معرض دید قرار دهد. بدیهی است وی هیچگاه به بینی به طور منفرد نگاه نمیكند بلكه بینی را دركنار سایر اجزای صورت بیمارش میبیند. به عبارت بهتر نمیتوان با در نظر گرفتن یك بینی ایده ال به خلق آن پرداخت بلكه بهترین بینی نوعی است كه با سایر اجزاء صورت هماهنگی داشته باشد.
تصور و انتظارات غیر واقع بینانه درمورد جراحی پلاستیك بینی زیاد است. همیشه این امكان وجود ندارد كه بافت انسان را به گونه ای تغییر داد تا آنچه بیمار دلش میخواهد حاصل شود. هدف جراح این است كه ظاهر بیمار را در طی اعمالی كه به دقت برنامه ریزی شده اند زیباتر كند. اینكه او چگونه به این مهم دست مییابد به میزان زیادی بستگی به آموزش، تجربه، علم و مهارت او دارد و تمامیاین فاكتورها بسیار متغیر هستند. همكاری بیمار وواكنش های ناخواسته نیز نقش بسیاراساسی در نتیجه نهایی یك عمل جراحی دارد .جراح نمیتواند نتیجه نهایی عمل را تضمین كند بلكه قادر است تضمین كند كه تمامیتلاش خود را برای حصول نتیجه بهتر بكارخواهدبرد .
هر متقاضی جراحی پلاستیك بینی باید از حقایق زیرآگاه باشد:
هر متقاضی جراحی پلاستیك بینی باید از حقایق زیرآگاه باشد:
۱ - هدف هرعمل زیبایی بهبود بخشیدن به وضع ظاهری است نه رسیدن به زیبایی كامل و مطلق .
۲ – هر فردی كه متقاضی این عمل است ممكن است به دلایل مختلفی ازجمله نوع پوست كاندید خوبی برای جراحی نباشد لذا جراحی برای هرفرد متقاضی توصیه نمیشود .به طور مثال در بینی های گوشتی دست جراح در جمع کردن نوک بینی خیلی باز نیست .بینی گوشتی به دماغی گفته میشود که پوست آن ضخیم و غضرو فهای نوک بینی ضغیف است. غدد چربی پوست این بینی ها معمولا زیاد است و نفود این غدد در لابلای پوست باعث ضخیم شدن پوست شده است. جراح در طی عمل زیبائی بینی نمیتواند جنس پوست را تغییر دهد و عمده کارهائی که وی انجام میدهد بر روی غضروف و استخوان بینی است. لذا نوک بینی کسانی که بینی آنها گوشتی است بعد از عمل خیلی جمع نمیشود و ممکن است بعد از عمل، فرد عمل شده از جمع نشدن نوک بینی اش ناراضی باشد. پزشک ،ضمن بررسی کلیه جوانب ،در صورت لزوم در مورد وضعیت پوست فرد نیز به وی توضیح خواهد داد.لازم به ذکر است که اکثر افرادی که نوک بینی خیلی بزرگی دارند فکر میکنند بینی آنها گوشتی است در صورتیکه همانطورکه قبلا هم توضیح دادم اگر بزرگ بودن نوک بینی بدلیل ضخامت پوست باشد ما با محدودیت های فوق الذکر مواجهیم اما اگر بزرگی نوک بینی بدلیل بزرگ بودن غضروفهای نوک بینی باشد ،این بینی گوشتی نیست و برای عمل کردن مشکلی ندارد لذا اگر در مورد جنس پوست بینی خودتان و گوشتی بودن یا نبودن آن ابهامیدارید توصیه میکنم حضورا مراجعه کنید تا از نزدیک بینی شما معاینه شود.
۳ - در بچه ها محدودیت های مشخصی وجود دارد كه مانع از جراحی پلاستیك بینی قبل از بلوغ كامل میشود. اغلب دختران درپایان ۱۶سالگی و پسرها در پایان ۱۸ سالگی به بلوغ كامل رسیده اند و میتوانند تحت عمل رینوپلاستی قرار گیرند. اصلاح عیوب بینی دراین سن باعث میشود اعتمادبه نفس نوجوان در یك زمان طلایی از زندگی وی بیشتر شود و نباید فراموش كنیم كه در این زمان است كه نوجوان نه تنها خودش را میشناسد بلكه احتمالاً آینده اش را پایه ریزی خواهدكرد. از طرف دیگر امروزه تعداد قابل توجهی از متقاضیان رینوپلاستی افراد بالای ۴۰ سال هستند. بسیاری از آنها اظهار میكنند كه در زندگیشان از شكل بینی خودشان رضایت نداشته اند و در نهایت برای رینوپلاستی مراجعه كرده اند. چنانچه وضعیت عمومیوسلامتی فرد خوب باشد هیچ وقت برای رینوپلاستی دیر نیست. دراین مواردمعمولا رینوپلاستی همراه با سایراعمال زیبایی صورت مثل كشیدن پوست صورت و … .. به طور همزمان انجام میگیرد .
۴ – چنانچه بیمار مبتلا به انحراف بینی است باید همزمان با جراحی پلاستیك و یا قبل از آن ، انحراف تیغه بینی وی اصلاح شود: میدانیم كه دو حفره بینی توسط تیغه بینی ازیكدیگر جدا میشوند. ایده آل این است كه این تیغه درخط وسط باشد ولی عملا تیغه بینی اكثر افراد درخط وسط نیست و اصطلاحاً مبتلا به انحراف تیغه بینی هستند. چنانچه این انحراف كم باشد و باعث انسداد راه هوایی و عوارض ناشی از آن نشده باشد احتیاج به عمل جراحی ندارد ولی در مواردی كه مسئله ساز شده باشد باید با عمل جراحی اصلاح شود. باید توجه كنیم در كسانی كه كاندید عمل جراحی پلاستیك بینی هستند و مبتلا به انحراف تیغه بینی ( هر چند مختصر ) نیز میباشند حتما باید این انحراف اصلاح شود چرا كه بعد از عمل رینوپلاستی معمولا سوراخها یا حفرات بینی كوچك میشوند لذا انحراف مختصر تیغ? بینی كه قبل از عمل رینوپلاستی مشكلی را ایجادنكرده است میتواند بعد از عمل رینوپلاستی باعث انسداد راه هوایی شود. پس برای اجتناب از انسداد بعدی بینی، چنانچه انحراف تیغه بینی نیز وجود داشته باشد حتما باید هنگام رینوپلاستی اصلاح گردد .
۵ - اگر چنانچه به هر دلیلی انسداد بینی داشته باشیم مثل بزرگی شاخك های داخل بینی و یا پولیپ بینی باید به طور همزمان با جراحی پلاستیك بینی عوامل انسداد بینی را نیز برطرف كرد .
۶ - لیزر در بسیاری از اعمال جراحی کاربرد مهمیدارد اما در عمل زیبائی بینی کاربردی ندارد و فقط برای برش اولیه به جای تیغ جراحی میتوان از برش لیزری استفاده کرد اما برش لیزری هیچ ارجحیتی از نظر درد بعد از عمل یا نتیجه بعد از عمل و یا جای بخیه و … بر تیغ جراحی ندارد.
۷– عمل جراحی بینی باعث بهبود و یا تشدید علائم حساسیت بینی نمیشود. مبتلایان به آلرژی بینی هم میتوانند تحت عمل جراحی قرار گیرند اما لازم است این افراد از قبل از عمل تا مدتی بعد از عمل تحت درمان با داروهای ضد حساسیت قرار گیرند .
۸- جراحی بینی روی دید و حالت چشم اثری ندارد اما از آنجائیکه تا مدتی بعد از عمل نمیت�%8(انید از عینک استفاده کنید ،اگر تصمیم دارید لیزیک هم انجام دهید بهتر است ابتدا عمل لیزیک چشم را انجام دهید تا بعد از عمل بینی نیاز به عینک نداشته باشید.جراحی بینی روی دید و حالت چشم اثری ندارد اما از آنجائیکه تا مدتی بعد از عمل نمیتوانید از عینک استفاده کنید ،اگر تصمیم دارید لیزیک هم انجام دهید بهتر است ابتدا عمل لیزیک چشم را انجام دهید تا بعد از عمل بینی نیاز به عینک نداشته باشید.
۹ - وجود پلاکهای ارتودنسی مانعی برای عمل بینی نیست و مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
۱۰ - با توجه به اینکه امروزه در مراکز جراحی خصوصی کمتر از هالوتان وسایر گازهای بیهوشی دهنده استنشاقی استفاده میشود و داروهای جدید بیهوشی اثرات کبدی یا ندارند و یا اگر هم داشته باشند این تاثیر اندک است، لذا چنانچه در گذشته نزدیکی بیهوشی داشته اید، ضرورتی ندارد که از بیهوشی قبلی شما زمان زیادی گذشته باشد.
روش باز و بسته
11. برای انجام عمل زیبائی بینی دو تکنیک یا روش به نامهای روش باز و روش بسته وجود دارد. بعضی از جراحان روش بسته را و بعضی دیگر روش باز را ترجیح میدهند اما به طور کلی طرفداران عمل باز در حال افزایش هستند. استفاده کردن یک جراح از یک روش باز یا بسته فی نفسه امتیاز و یا اشکالی را متوجه وی نمیکند بلکه مهم این است که نتیجه نهائی مطلوب باشد. مواردی وجود دارد که غالب پزشکان روش باز را ترجیح میدهند که در این رابطه میتوان از موارد زیر نام برد : عمل جراحی مجدد، عمل بر روی بینی ای که در اثر تصادف قبلی دفرمه شده باشد، عمل زیبائی وقتی که با انحراف بینی شدیدی همراه باشد که شکل ظاهری را هم کاملا کج کرده باشد .
تنها تفاوت روش باز با روش بسته در این است که در روش باز علاوه بر خط برشی که در روش بسته بکار میرود ، برش کوچکی نیز روی پوست کلوملا داده میشود. کلوملا همان قسمت میانی بین دو سوراخ بینی است که بطور معمول پائین تر از پره های بینی قرار میگیرد.شما میتوانید در عکس بالا محل این برش را که با مارکر مشخص شده است را مشاهده کنید. این برش این امکان را فراهم میکند که بتوان پوست بینی را بلند کرد و تمامیساختمانهای اصلی بینی که شامل قسمت استخوانی، قسمت غضروفی و بافت نرم است را دقیقا مشاهده کرد و عمل جراحی را زیر دید مستقیم انجام داد. محل جوش خوردن بخیه های این برش باقی نمیماند و جای نگرانی ندارد. نکته ای که لازم به یاددآوری است اینکه برش خوردن یا برش نخوردن گوشه های بینی یا اصطلاحا پره های بینی ارتباطی به روش باز یا بسته ندارد بلکه به اندازه سوراخ های بینی و پره های بینی بستگی دارد یعنی اینکه اگر سوراخهای بینی بزرگ باشند و لازم باشد که کوچک تر و جمع تر شوند هیچ راهی به جز برش خوردن کناره های ( پره های ) بینی نیست حتی اگر جراحی به طریقه بسته باشد.
مزایای روش بسته : * زمان عمل در این روش حدود یک ربع کمتر از روش باز است. * روی پوست کلوملا برشی وجود ندارد . * در این روش ورم نوک بینی کمتر ازروش باز است لذا ورم زودتر برطرف میشود.
مزایای روش باز:
* جراحی زیر دید مستقیم انجام میشود لذا احتمال غیر قرینگی کمتر میشود. * قدرت مانور جراح و فضا برای کار کردن وی بیشتر است.
12- در طی عمل رینوپلاستی اشکالات مختلف بینی را میتوان برطرف کرد که برای مثال به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
* بزرگ بودن اندازه بینی * قوزدار بودن بینی * * پهن بودن بینی * بزرگ بودن سوراخ های بینی * جعبه ای شكل بودن نوك بینی * زیاد بودن فاصله نوك بینی تا صورت * دررفتگی تیغه بینی وغیرقرینه بودن بینی * دو شاخه بودن نوك بینی * دماغ زین اسبی متعاقب ضربه های قبلی و یا عمل جراحی انحراف تیغه بینی * دفورمیتی های بعدازعمل جراحی
مراحل اقدام عملی برای رینوپلاستی
شما روز عمل درحالت ناشتا یك ساعت قبل از عمل در مركز جراحی حاضر خواهید شد. زمان عمل حدود یكساعت و نیم خواهد بود كه از یك ربع قبل از عمل تا یك ربع بعد از عمل همكاران بیهوشی بطور مستقیم ازشما مراقبت میكنند و بعد از آن هم حدود نیم ساعت در ریكاوری از شما دقیقا مراقبت خواهد شد. پس حدوداً از وقتی كه وارد اطاق عمل میشوید تا وقتی كه مجدداَ به بخش برمیگردید حدود دو ساعت و نیم به طول میانجامد .
در مورد نوع بیهوشی حتی الامکان نظر شما لحاظ خواهد شد. بیهوشی كامل و نیمه بیهوشی هر كدام مزایا و معایب مربوط به خود را داراست. اما به طور كلی و با توجه به سالها تجربه، ما بیهوشی كامل را بر نیمه بیهوشی ترجیح میدهیم چرا كه در بیهوشی كامل امكان كنترل فشار خون بیمار بیشتر است ،بیمار راحتتر است، متخصص بیهوشی بهتر و راحتتر میتواند از بیمار مراقبت كند و در حین عمل ترشحات وارد حلق و ریه بیمار نمیشود و لذا جراح نیز راحتتر است و نهایتا اینكه سرفه بعد از عمل در بیهوشی كامل كمتر است. البته در موارد معدودی نیمه بیهوشی ( كه اصطلاحا بی حسی موضعی گفته میشود ) بر بیهوشی عمومی ارجح است مثلا در بیم�%Aرانی كه مشكلات زمینه ای مثل ناراحتیهای قلبی عروقی و یا اختلالاتی دارند كه بیهوشی كامل برای آنان به صلاح نیست و یا در بیمارانیكه نگران بیهوشی كامل هستند میتوان عمل زیبائی بینی را تحت نیمه بیهوشی انجام داد كه در این روش نیز متخصص بیهوشی از ابتدای عمل تا انتهای آن از بیمار مراقبت میكند و با دادن داروهای ضد درد، آرامبخش و خوابآور امكان یك عمل كاملا بدون درد را فراهم مینماید .
حدود شش ساعت بعد از برگشتن به بخش از مركز جراحی مرخص میشوید. البته چنانچه خود شما مایل باشید میتوانید صبح روز بعد از عمل، مركز جراحی را ترك نمایید.
مراقبتهای بعد از عمل رینوپلاستی ۱ – حدوداً تا ۵ ساعت بعد از عمل نباید چیزی میل كنید چرا كه به دلیل داروهای بیهوشی حركات معده و روده شما كند است و چنانچه شما چیزی میل كنید باعث بروز حالت تهوع و استفراغ میشود. حدوداً ۵ ساعت بعد از عمل ابتدا كمیآب میآشامید اگر چنانچه مشكلی نداشتید یك ربع بعد مختصری آب میوه خواهید آشامید و بعداز آن میتوانید از غذاهای نرم استفاده كنید و از روز سوم به بعد هر چه خواستید میتوانید میل كنید .
۲ – باید تا ۲۴ ساعت از کمپرس سرد استفاده کنید. تا وقتی که در مركز جراحی بستری هستید پرستارها این كار را انجام خواهند داد. وقتی به منزل مراجعه كردید خودتان چند تكه یخ راخرد كرده و داخل كیسه فریزر ریخته و روی صورت، گونهها و لب بالا قرار دهید. این كار باعث میشود ورم و كبودی شما به حداقل برسد .
۳ – دراز كشیدن بعد از عمل باعث تورم بینی شما میشود لذا بعد از عمل فقط در حد معمول دراز بكشید .سر تخت بالا باشد و همراه داشته باشید . در صورت احساس جسم خارجی در حلق سریعا اطلاع بدهید
۴ – از روز سوم به بعد كارهای سبك مثل كارهای سبك منزل, كارهای اداری, كار با كامپیوتر و … .. بلامانع است.
5 – بعد از عمل، به هر دلیلی درد داشتید اعم از اینكه ارتباطی به عمل شما داشته باشد و یا خیر فقط از استامینوفن ساده یا كدئینه به عنوان مسكن استفاده نمایید و از خوردن داروهایی مثل بروفن، ایندومتاسین، آسپرین و …. اجتناب كنید .
6-درد، کبودی و خونریزی بعد از عمل به فاکتورهای متعددی وابسته است. یکی دو روز اول ممکن است بیماران کمیکبودی داشته باشند ولی معمولا تا روز برداشتن گچ بینی که حدود روز ششم بعد از عمل است کبودی برطرف شده است.
7 – بعد از عمل، زیر بینی شما گاز كوچكی گذاشته میشود كه چنانچه خونابهای از بینی شما خارج شود توسط این گاز جذب شود گاز جلوی بینی با چسب مخصوص توسط پرستار انجام گیرد .
8 - تا وقتیكه گچ را برنداشتهاید باید از لباسهایی استفاده كنید كه از جلو توسط دگمه یا زیپ باز میشوند و برای پوشیدن آن لازم نباشداز روی سركشیده شوند.
9– مادامیكه گچ روی بینی شما قرار دارد میتوانید از عینك استفاده كنید اما بعد از برداشتن گچ باید تا ۶ هفته به نحوی از عینك استفاده كنید كه وزن آن روی بینی شما نباشد بدین منظور میتوانید وسط عینك را با چسب به پیشانی خودبچسباند .
10– یك هفته بعد از عمل جهت برداشتن قالب روی بینی که اصطلاحاً به آن گچ طبی گفته میشود به مطب مراجعه خواهید كرد. باید مراقب باشید درطی این مدت پانسمان روی بینی شما خیس نشود لذا برای استحمام باید به وسیله دوش دستی از گردن به پایین را بشویید و بعد بخوابید تا شخص دیگری موهای شما را بشوید بدون اینكه پانسمان شما خیس شود .
11 - تا سه هفته بعد از برداشتن قالب روی بینی ( گچ طبی ) حدودا هر ۵ روز یکبار برای تعویض چسب به مطب مراجعه خواهید کرد.
12– شنا یا فعالیتهایی كه احتیاج به فعالیت زیاد دارد تا دو هفته ممنوع است. شیرجه و اسكی تا دو ماه مجاز نیست. ورزش هایی كه احتمال تصادم در آنها وجوددارند تا ۴ ماه نباید انجام شود .
ارتودنسي، درماني بدون محدوديت سني
موقعيت هريك از دندانها در فك بالا و پايين نقش مهمي در جويدن و خرد كردن غذايي كه ميخوريم، دارد و طبيعي است ايجاد هر گونه ناهنجاري يا انحراف دندانها نسبت به وضع طبيعي با مشكلاتي براي فرد همراه است كه برگرداندن موقعيت مناسب دندانها يا به اصطلاح رديف كردن آنها را ضروري ميسازد. اين كار از طريق ارتودنسي ميسر ميشود و ضرورت آن به اندازهاي است كه يك رشته تخصصي جداگانه در حوزه دندانپزشكي تحت عنوان ارتودنسي ايجاد شده كه شايد با توجه به ضرورت اين روش درماني براي افراد مبتلا به ناهنجاريهاي دنداني بتوان اين رشته را يكي از مهمترين رشتههاي دندانپزشكي تخصصي به شمار آورد. درباره ارتودنسي و علل ناهنجاريهاي دنداني با دكتر مهرداد فتحيان، متخصص ارتودنسي و ناهنجاريهاي ارتوپديك فك و صورت گفتوگو كردهايم.
اساسا ارتودنسي چيست و در چه زمينه درماني كاربرد دارد؟
ارتودنسي در واقع علمي گسترده است كه علاوه بر مرتب كردن دندانها، ناهنجاريهاي ارتوپديك فك را هم دربر ميگيرد. چنانچه فكها نسبت به سر و جمجمه در جاي مناسبي قرار نگرفته باشد نيز به اين روش قابل درمان است. يعني اساسا با اين روش، شكل ظاهري فرد از نظر ارتفاع صورت، پهناي صورت، شكل بيني و همچنين لبها اصلاح ميشود. در گذشته اين روش درماني تنها به جابهجايي دندانها محدود ميشد، اما امروزه درمان ارتودنسي شامل رفع ناهنجاريهاي موقعيتي فك و دندانها و درمان مفصل گيجگاهي ـ فكي ميشود و در واقع نسبت به گذشته گستردهتر شده است. علاوه بر اين، ارتودنسي ميتواند بعنوان يك روش تشخيصي براي بسياري از بيماريها مانند لوزه سوم نيز مورد استفاده قرار گيرد.
آيا براي درمان ارتودنسي محدوديت سني وجود دارد؟ مثلا بعضي از افراد در 35 سالگي دندانهايشان را ارتودنسي ميكنند. آيا درمان در اين گروه از افراد هم ميتواند موفقيتآميز باشد؟
در گذشته براي اين روش درماني محدوديت سني در نظر گرفته ميشد، اما در حال حاضر با توجه به پيشرفتهاي به دست آمده در اين حوزه هيچ محدوديت سني براي درمان وجود ندارد. البته به شرط اينكه وضع لثه فرد براي درمان مناسب باشد و در اين زمينه، محدوديتي وجود نداشته باشد.
بهترين سن براي موفقيت در درمان ارتودنسي چه سني است؟
نميتوان به طور قطع سن مشخصي را تعيين كرد. بهتر است بعضي ناهنجاريها در سنين خيلي پايين درمان شود. بعضي ديگر از ناهنجاريها در چهار تا پنج سالگي و بعضي ديگر نيز در هفت سالگي درمان ميشود. بهترين زمان براي درمان برخي ناهنجاريهاي دنداني نيز از ده سالگي به بعد است؛ اما به طور كلي از نظر آماري در 80ـ70 درصد بيماران بهتر است ارتودنسي براي پسرها از 5/12 سالگي و براي دخترها از 5/10 تا 11 سالگي انجام شود، اما به طور كلي هر درماني سن خاص خودش را دارد. حتي نوزاد ده روزه مبتلا به كام شكري نيز ميتواند به روش ارتودنسي و به همكاري متخصص ارتودنسي و جراح تحت درمان قرار گيرد. از هر 600 نفر يك نفر مبتلا به كام شكري است كه خوشبختانه ارتودنسي، امكان درمان اين افراد را فراهم كرده است.
نامرتببودن دندانها فقط جنبه ظاهري ندارد، بلكه ميتواند پيامدهاي مختلفي به همراه داشته باشد. حتي ميتواند شيوه صحبتكردن فرد را تحت تاثير قرار دهد معمولا طول درمان چقدر است و به چه عواملي بستگي دارد؟ خيلي از پدر و مادرها دوست دارند درمان ارتودنسي سريع باشد. آيا اين امكان وجود دارد كه بتوان طول درمان را كاهش داد؟
طول درمان به نوع ناهنجاري بستگي دارد و بنابراين براي همه ناهنجاريها الزاما طول درمان يكساني وجود ندارد. چنانچه دندانهاي دا%D(�مي درآمده باشد و ناهنجاري خيلي پيچيده نباشد، در اكثر موارد طول دوره درمان يك سال است. در گذشته معمولا درمانهاي ساده نيز دو سه سال به طول ميانجاميد. البته هنوز بعضي پزشكان دورههاي درمان طولاني براي بيماران در نظر ميگيرند، اما به طور كلي اين روزها در زمينه روشهاي درماني و طول دوره درمان شاهد پيشرفتهاي قابل توجهي هستيم.
چرا امروزه ناهنجاريهاي دنداني در مقايسه با گذشته شيوع بيشتري دارد؟
در 300 سال اخير صورتها در مقايسه كشيدهتر شده كه اين تغيير در شكل ظاهري صورت ميتواند در افزايش ناهنجاريها تاثيرگذار باشد، اما حقيقت اين است كه در سالهاي اخير توجه به مباحث زيباشناسي هم بيشتر شده و زيبايي ظاهري بعنوان مقوله مهمي مورد توجه قرار گرفته است. جايگزيني دندان از دست رفته در گذشته چندان مهم و مورد توجه نبود، اما در سالهاي اخير از نظر فرهنگي بستر مناسبي براي توجه به ناهنجاريهاي دنداني و به طور كلي تغييراتي كه ميتواند در شكل ظاهري افراد تاثيرگذار باشد، ايجاد شده و از اين رو مراجعه مردم براي درمان بيشتر شده است. به همين علت تصور ميشود از نظر آماري افراد بيشتري به ناهنجاريهاي دنداني و ارتوپديك فك مبتلا هستند، اما حقيقت اين است كه توجه به مقوله زيبايي موجب افزايش آماري مراجعه افراد به ارتودنتيستها شده است.
ناهنجاريهاي دنداني و نامرتب بودن دندانها صرفنظر از جنبه زيبايي چه عوارض ديگري را ميتواند به همراه داشته باشد؟
نامرتب بودن دندانها فقط جنبه ظاهري ندارد، بلكه ميتواند پيامدهاي مختلفي به همراه داشته باشد. حتي ميتواند شيوه صحبت كردن فرد را تحت تاثير قرار دهد. اگر فكها در وضع نامناسبي قرار گرفته باشد، تلفظ بعضي كلمات براي فرد مشكل ميشود. در ضمن نامرتب بودن دندانها احتمال ابتلا به بيماريهاي لثه را افزايش ميدهد. اگر فكها در جاي مناسبي قرار نداشته باشد، وضع تنفسي، شكل ظاهري چهره و حتي سلامت فرد در معرض خطر قرار ميگيرد.
مهمترين عامل بروز ناهنجاريهاي دنداني چيست؟
در 90ـ80 درصد موارد عوامل ژنتيك و در 20ـ10 درصد موارد عوامل محيطي در بروز ناهنجاريهاي دنداني نقش دارد. شما ميتوانيد فك را از پدر به ارث برده باشيد و دندانهايتان را از مادر يا اجدادتان. اينها مانند كفشها و پاهايي است كه به صو%D(�ت تصادفي انتخاب شده و با هم منطبق نيست. البته ممكن است اين كفش به صورت تصادفي اندازه پايتان باشد، اما در بيشتر مواقع چنين نيست. وقتي ژنها را از افراد مختلف به ارث ميبريد نيز اتفاق مشابهي را تجربه ميكنيد و نتيجه ناسازگاري بين دندانها و فكها از نظر اندازه و وضع به ناهنجاريهاي دنداني منجر ميشود.
آيا دندانهايي كه به روش ارتودنسي مرتب ميشود، پس از درمان به همين شكل باقي ميماند و هيچ تغييري در آنها ايجاد نميشود؟
اين موضوع تا حد زيادي به روش ارتودنسي بستگي دارد. اگر روش انتخاب شده براي درمان بيمار از ابتدا بر مبناي ثبات باشد، نتيجه ثابتتري به همراه خواهد داشت. البته بيمار نيز بايد براي افزايش موفقيت درمان مواردي را مورد توجه قرار دهد. در اينجا سهم پزشك 80 درصد و سهم بيمار 20 درصد است و همكاري آنها با هم احتمال موفقيت در درمان را افزايش ميدهد. اما امروزه بندرت پس از درمان بازگشت مجدد ناهنجاري را در بيمار مشاهده ميكنيم.
معمولا از دو روش ثابت و متحرك براي درمان استفاده ميشود. پروسه درماني هر بيمار بر چه اساسي تعريف ميشود؟
در گذشته در بسياري از موارد از پلاكهاي متحرك استفاده ميشد، اما در حال حاضر اين روش بندرت مورد استفاده قرار ميگيرد و تقريبا كنار گذاشته شده است. پلاكهاي متحرك نميتواند دندانها را در يك فضاي سهبعدي جابهجا كند؛ اما در درمان ثابت، امكان جابهجايي دندانها در يك فضاي سه بعدي وجود دارد. در روش درماني متحرك موفقيت تا حد زيادي به همكاري بيمار بستگي دارد. البته به اين معني نيست كه پلاكهاي متحرك در آينده كنار گذاشته ميشود، بلكه بمرور استفاده از آنها كمتر خواهد شد.
آيا استفاده از پلاكهاي ثابت ميتواند تهديدي براي سلامت دندانها باشد؟
برخلاف آنچه تصور ميشود، روش درماني ثابت كمتر به دندانها صدمه ميزند، چراكه دندان%"6zwnj;ها در جهت كنترل شده حركت ميكنند. اگر از پلاك متحرك استفاده شود، ريشه دندان در جهت نامناسبي حركت ميكند كه ممكن است به تحليل ريشه منتهي شود، اما به طور كلي عوارض جانبي ناشي از درمان تا حد زيادي به بهداشت فردي بيمار بستگي دارد.
هموروئيد را بهتر بشناسيم
هموروئيد، به تورم سياهرگها در كانال مقعدي گفته ميشود كه در اثر فشار زياد بر سياهرگهاي ناحيه لگن و مقعد به وجود ميآيد. در حالت عادي، بافت داخلي مقعد براي كمك به كنترل حركات رودهاي، پرخون ميشود. اگر هنگام تخليه مدفوع، فشار زيادي به مقعد وارد شود، رگهاي داخل اين بافت متورم و كشيده ميشوند.
چنانچه سياهرگهاي داخل كانال مقعدي متورم شوند، هموروئيد داخلي را ايجاد ميكنند و اگر در نزديكي شكاف مقعد متورم شوند باعث ايجاد هموروئيد خارجي ميشوند. اسهال يا يبوست مزمن ميتواند يكي از علل ايجاد هموروئيد باشد. البته ممكن است علت وراثتي نيز داشته باشد. زنان باردار ممكن است در 6 هفته آخر بارداري به علت فشار زياد به رگهاي خوني ناحيه لگن، فشار زياد هنگام زايمان، همچنين اضافه وزن مخصوصا در ناحيه شكمي و لگن نيز دچار هموروئيد شوند. در اين ميان، برخي از وضعيتهاي پزشكي مانند بيماري قلبي و كبدي دراز مدت باعث جمع شدن خون در ناحيه شكم و لگن و بزرگ شدن سياهرگها ميشود. لازم به ذكر است تق%D(�يبا نيمي از افراد بالاي 50 سال هموروئيد دارند. اين بيماري ممكن است دردناك باشد اما معمولا خطرناك نيست.
شايعترين علائم هموروئيد هم در نوع داخلي و خارجي آن عبارتند از: خونريزي هنگام حركات رودهاي و ديده شدن رگههاي خون قرمز روشن روي مدفوع يا كاسه توالت، خارش و درد در ناحيه مقعد. هموروئيد خارجي ميتواند زير پوست ملتهب و دَلَمه شده و باعث ايجاد يك برآمدگي بسيار دردناك شود كه در اين حالت هموروئيد ترومبوزي ناميده ميشود. در اين ميان، عواملي ممكن است باعث بدتر شدن هموروئيد شوند از جمله نشستن يا ايستادن طولاني مدت كه باعث تجمع خون در ناحيه معقدي و افزايش فشار به سياهرگها ميشود، همچنين بلند كردن مكرر بار سنگين بخصوص نگه داشتن نفس هنگام بلند كردن اشيا ميتواند باعث فشار زياد ناگهاني به رگهاي خوني شود. لازم به ذكر است برخي از بيماريها مانند سرطان كولون يا ركتوم (راست روده) و ساير بيماريها نيز ممكن است بسياري از علائم هموروئيد را به همراه داشته باشند، بنابراين در صورت وجود علائم ديگر بايد به پزشك مراجعه كرد، از جمله خونريزي مقعدي كه در اثر فشار براي تخليه مدفوع ايجاد نشده باشد و از قرمز روشن به قرمز تيره، تغيير رنگ دهد، مدفوع باريكتر از حد معمول (حتي باريكتر از يك مداد)، مشكل در تخليه مدفوع يا اسهال همراه با نفخ شكمي، مدفوع سياه يا قيرمانند، تب علاوه بر مدفوع خوني، درد شديد در ناحيه مقعد يا برآمدگي داخل مقعد يا شكاف مقعد كه با درد شديد همراه است و پس از 3 تا 7 روز درمان خانگي، به حالت طبيعي برنگشته باشد.
هموروئيد از تشخيص تا درمان
تشخيص هموروئيد براساس سابقه پزشكي و آزمايشهاي فيزيكي است. ابتدا يك آزمايش ديجيتال مقعدي و يك آندوسكوپي ممكن است تنها آزمايشهاي لازم باشد. براي اطمينان از اين كه بيماريهاي ديگري (مانند سرطان كولون) باعث ايجاد علائم نشده باشد، ممكن است آزمايشهاي ديگري مانند سيگموئيدوسكوپي (آندوسكوپي از كولون سيگموئيد) نيز مورد نياز باشد. اين آزمايش به پزشك امكان ميدهد. قسمتهاي داخلي مقعد، راستروده و كولون را براي بررسي موارد غيرطبيعي رؤيت كند. كولونوسكوپي و تنقيه باريوم نيز ميتوانند در اين زمينه كمككننده باشند. در مورد درمان هموروئيد بايد گفت بيشتر افراد هموروئيدي ميتوانند با تغييرات ساده رژيم غذايي و عادات صحيح حركات رودهاي بهبود يابند و نياز به جراحي يا ساير درمانها ندارند، مگر اين كه خيلي بزرگ و دردناك شده باشند. روشهاي درماني تثبيتكننده، روشهايي هستند كه مقدار خون را براي هموروئيد كاهش ميدهند تا كوچك شوند يا از بين بروند. باقي گذاشتن بافت زخم شده در جاي خود از پيشرفت همو�%B!وئيد جلوگيري ميكند. اين روشها شامل بستن هموروئيد با يك كش حلقهاي، استفاده از گرما، ليزرها يا جريان الكتريكي است. در روشي موسوم به اسكلروتراپي، با استفاده از تزريق يك ماده به هموروئيد به بهبود بيماري كمك ميشود.
يكي از روشهايي كه نوعي جراحي محسوب ميشود، گشاد كردن اسفنكتر مقعدي است كه با كشيدن كانال مقعد (با فرض اين كه افزايش فشار اسفنكتر علت هموروئيد است)، انجام ميشود.
البته از آنجا كه اين روش در بسياري از بيماران، باعث آسيب به اسفنكتر و غيرقابل كنترل شدن مدفوع ميشود، به ندرت صورت ميگيرد. در روش ديگري، از يك آندوسكوپ نوري و با بهكارگيري يك داپلر كاوشگر، براي سنجش جريان خون در شريان منفردي كه سياهرگهاي هموروئيدي را پر ميكند و پزشكان قادر به تشخيص آن نيستند، استفاده ميشود و سپس پزشك ميتواند شريان را ببندد. اين روش پرهزينه است و مزيت اندكي نسبت به روش «رگبندي با كش حلقهاي» دارد. از ساير روشهاي جراحي، ميتوان به اسنفكتروتومي اشاره كرد كه در آن قسمت داخلي اسفنكتر مقعدي بريده ميشود، در اين روش نيز، نگراني در مورد از دست دادن كنترل مدفوع، به عنوان يكي از عوارض بالقوه وجود دارد.
مشكلات پس از جراحي
برداشتن هموروئيد از طريق جراحي (هموروئيدكتومي) معمولا براي بيماري درجه 3 يا 4 استفاده ميشود. در اين ع�%(5ل، هموروئيد داخلي و خارجي بريده ميشوند. زخمهاي بهجامانده ممكن است بخيه شوند (در تكنيك بسته) يا بازبمانند (در تكنيك باز). درد پس از جراحي يك مساله مهم است و معمولا مخدرهاي ضددرد موردنياز است. بيماران ميتوانند 4 ـ 2 هفته بعد به سركارشان بازگردند.
از ديگر عوارض هموروئيدكتومي، مشكل ادرار كردن است كه در 5 درصد از بيماران اتفاق ميافتد و ممكن است براي تخليه مثانه، نياز به سوندگذاري باشد. در يك تا 2 درصد بيماران نيز خونريزي با تاخير (7ـ4 روز پس از جراحي) اتفاق ميافتد. همچنين ممكن است باريك شدن مقعد ناشي از اثر زخم، شكافها، عفونتها و لختههاي خون پس از جراحي (در هموروئيد خارجي) نيز رخ دهد. جديدترين تكنيك براي درمان هموروئيد، هموروئيدكتومي با روش دوختن است كه يك درمان سريع و كمدرد است و براي هموروئيدهاي درجه 3 (اصولا داخلي) استفاده ميشود. در اين روش، يك لوله حلقوي و توخالي را به كانال مقعد وارد ميكنند و از طريق اين لوله، هموروئيد داخلي، بخيه زده ميشود. عوارض آن مشابه هموروئيدكتومي معمول است.
به طور كلي درمانهاي غيرجراحي ترجيح داده ميشود. چرا كه با درد و عوارض كمتري همراه است. گاهي اوقات تركيبي از درمانها (مانند يك روش تثبيتكننده و يك هموروئيدكتومي) ميتواند موثرتر واقع شود، گرچه براي افراد بالاي 70 سال و كساني كه از سلامت كمي برخوردارند، روشهاي تثبيتكننده ترجيح داده ميشوند. برداشتن هموروئيد توسط ليزر نيز يكي از سالمترين و موثرترين روشهاي درماني شناخته شده، اما مانند هر روش ديگري، مزايا و معايبي دارد. از مزاياي آن، سرعت عمل و نا�%B!احتي كمتر است. ديگر اين كه پس از عمل، اثري از آن به جا نميماند. همچنين به دليل دقت بالاي عمل، بهبودي سريعتر صورت ميگيرد و ميزان خونريزي از زخم نيز معمولا اندك است و نيازي به بستري شدن بيماران در بيمارستان، حتي به مدت يك شب نيست. علاوه بر اين، بافتهاي اطراف هموروئيد، آسيب نميبينند.
از معايب اين عمل، پرهزينه بودن آن است و به دليل جديد بودن روش، ممكن است يافتن متخصصان و جراحان آموزش ديده در اين زمينه دشوار باشد. بهعلاوه جراحي با ليزر ممكن است با عوارض و عفونتهايي همراه باشد. از معايب ديگر عمل، اين است كه تنها هموروئيدهاي خارجي را درمان ميكند.
با خوردن مواد فيبردار از هموروئيد پيشگيري كنيد
يكي از راههاي پيشگيري از هموروئيد، جلوگيري از يبوست با خوردن مواد غذايي حاوي فيبر زياد از جمله ميوهها، سبزيجات، لوبياها و غلات سبوسدار است. همچنين نوشيدن آب فراوان نيز ميتواند كمككننده باشد، در صورت لزوم ميتوان از مكملهاي فيبري مانند سيتروسل يا متاموسيل استفاده كرد.
داشتن عادات سالم و منظم رودهاي و رفتن به دستشويي به محض احساس فشار براي اجابت مزاج و اجتناب از فشار آوردن زياد براي تخليه مدفوع نيز ميتواند از بروز هموروئيد جلوگيري كند. در اين مورد بهتر است راحت باشيد و به خودتان زمان بدهيد.
از نگه داشتن نفس و مطالعه نيز در اين حين خودداري كنيد و به محض اتمام حركات رودهاي، از جايتان بلند شويد. اگر باردار هستيد، روي پهلويتان بخوابيد تا فشار كمتري به رگهاي خوني لگنتان وارد بيايد و از بزرگتر شدن هموروئيد جلوگيري كند. همچنين ورزش روزانه و داشتن فعاليت متوسط حداقل 5/2 ساعت در هفته يا فعاليت شديد حداقل يك و يكچهارم ساعت در هفته ميتواند از ايجاد هموروئيد پيشگيري كند. درمانهاي خانگي ميتواند شامل استفاده از كرمهاي شيافي هموروئيد مانند هيدروكورتيزون يا پدهاي حاوي هامامليس (فرآوردهاي از برگ و پوست درخت هامامليس) يا يك عامل بيحسكننده باشد. ناحيه مقعد را 2 تا 3 بار در روز به مدت 15ـ 10 دقيقه در آب گرم قرار دهيد و اطراف آن را پاكيزه نگه داريد. استفاده از صابون ممكن است مشكل را بيشتر كند. بهتر است پس از توالت، ناحيه را با يك سشوار خشك كنيد و از دستمال توالت خشك استفاده نكنيد. استفاده از دستمالهاي مرطوب غيرعطري و بدون الكل بلامانع است. براي تسكين تورم مقعدتان ميتوانيد از كمپرسهاي سرد يا بستههاي يخ استفاده كنيد.
گفتني است كه هموروئيد ميتواند عوارضي مانند كمخوني را به دنبال داشته باشد، از طرفي از دست دادن مزمن خون، وقتي كه شما به اندازه كافي گلبول قرمز سالم براي حمل اكسيژن به سلولهايتان نداشته باشيد، منجر به خستگي و ضعف ميشود. در اين ميان، اگر خونرساني به يك هموروئيد داخلي قطع شود، هموروئيد ممكن است مختنق (دچار اختناق) شود كه منجر به درد زياد و قانقاريا (مرگ بافتي) ميشود.
وقتي رودهها پيچ ميخورد
سندرم روده تحريكپذير (IBS)، يكي از شايعترين بيماريهاي روده است و حدود 15 درصد از افراد به اين بيماري مبتلا هستند كه اغلب در زنان و پيش از 35 سالگي ديده ميشود. اصطلاحات ديگري كه براي اين بيماري استفاده ميشود، شامل كولون اسپاسمي، كوليت اسپاسمي و كوليت موكوسي (بلغمي) است. با اين حال، بهترين توصيف براي IBS، عنوان يك بيماري مختص به كار ارگان است.
اين اصطلاح براي كار ماهيچهها و اعصاب ارگانهايي مانند مري، معده، روده كوچك، كيسه صفرا و كولون به كار ميرود، به طوري كه كاركرد غيرطبيعي ماهيچهها و اعصاب، باعث عملكرد غيرطبيعي اين ارگانها ميشود. بيماريهاي كاركردي دستگاه گوارش نه ميتوانند مانند زخمهاي معده، با روشهاي خاص (آندوسكوپي يا اشعه ايكس) ديده و تشخيص داده شوند و نه مانند بيماري سلياك و كوليت كلاژني در زير ميكروسكوپ رويت شوند، بلكه تنها با انجام آزمايشهايي مانند بررسي تخليه معده يا حركت دئودنال (دوازدهه، اولين بخش روده كوچك) مشخص ميشوند.
كاهش وزن يكي از علائم روده تحريكپذير
در بيماريهاي مربوط به كار دستگاه گوارش از جمله IBS، عمليات نرم شدن، مخلوط شدن، هضم و جذب غذا، به ميزان كمي مختل ميشود و شايعترين عملكرد مورد تاثير در اين بيماريها نحوه انتقال و عبور مواد است كه يا انتقال مواد كند بوده و تهوع، استفراغ، يبوست، نفخ شكم (احساس پري معده) و تورم شكمي وجود دارد يا انتقال مواد سريع است، اسهال و حتي تخليه غيرطبيعي معده ديده ميشود. به گفته متخصصان از آنجا كه علائم بيماري اغلب به وسيله خوردن تحريك ميشود، بيماراني كه رژيمشان را تغيير ميدهند و كالري كمتري دريافت ميكنند، ممكن است دچار كاهش وزن شوند. همچنين اين بيماري اغلب با آرامش و فعاليتهاي روزانه فرد تداخل پيدا ميكند، به عنوان مثال بيماراني كه دچار اسهال هستند، ممكن است نتوانند خانه را ترك كنند يا بيماراني كه پس از غذا خوردن دچار درد ميشوند، ممكن است از غذا خوردن صرفنظر كنند. از طرفي در بيماراني كه با علائم مرتبط با مصرف غذاهاي خاصي مانند شير، چربي، روغن، سبزيجات و غيره مواجه هستند، حذف شير ميتواند باعث دريافت ناكافي كلسيم شود.
سندرم روده تحريكپذير از تشخيص تا درمان
از جمله معيارهايي كه توسط محققان در webmed براي تشخيص IBS در نظر گرفته شده، ناراحتيها و درد شكمي حداقل يك بار در هفته براي مدت حداقل 2 ماه است كه اين ناراحتيها بايد حداقل با 2 مورد از 3 ويژگي همراه باشند كه عبارتند از: تسكين يافتن با يك حركت رودهاي (تخليه)، شروع مرتبط با تغيير در تكرر حركات رودهاي و شروع مرتبط با تغيير در ظاهر مدفوع. در اين ميان براي حذف احتمال وجود ساير بيماريهاي دستگاه گوارش، آزمايشهايي براي تشخيص وجود دارد، به طوري كه تاريخچه كامل از بيمار و آزمايشهاي فيزيكي غالبا علت بيماري را نشان ميدهد، همچنين آزمايشهاي معمول غربالگري خون براي جستجوي علائم ساير بيماريها و نيز آزمايش مدفوع (از لحاظ علائم عفونت، التهاب يا وجود خون كه مشخصه بيماريهاي ديگري است) ميتواند بخشي از ارزيابي باشد، ضمن اينكه آزمايش حساسيت مدفوع (آنتيژن، آنتيبادي) براي عفونت انگلي ژيارديا نيز منطقي به نظر ميرسد. علاوه بر اين، بيوپسي دئودنوم براي تشخيص سلياك، عكسبرداري با اشعه ايكس و آندوسكوپي براي بيماريهاي آناتوميك، قسمتهاي بالايي دستگاه گوارش و انسداد روده و نيز مجموعه روده كوچك و تنقيه باريوم براي آزمايش ايلئوم (انتهاي روده كوچك) و كولون و كولونوسكوپي (براي تشخيص سرطان كولون) نيز ميتواند انجام شود.
در مورد درمان IBS بايد گفت از آنجا كه مكانيسمهاي ايجادكننده بيماري كاملا شناخته نشدهاند، در حال حاضر تعداد داروهاي موثر براي درمان اين بيماري اندك بوده و تاثير قابل ملاحظهاي نداشتهاند. آن طور كه در سايت medicinenet آمده يكي از علتها، تشابه علائم بيماري با ساير بيماريهاست. به عنوان مثال اسهال غالب يا يبوست غالب در بيماريهاي مختلف ديده ميشود و اين در حالي است كه هر دارو احتمالا تنها بر يك مكانيسم اثر ميگذارد. بنابر اين احتمال اثرگذاري يك دارو بر اغلب بيماران مبتلا به IBS، حتي با علائم مشابه كم است. ضمن اينكه تغيير علائم مانند تغيير دورههاي يبوستي به دورههاي اسهالي ممكن است درمان علائم را پيچيدهتر كند. در اين ميان، داروهاي ضدافسردگي و درمانهاي فيزيولوژيك (�%8%انند رفتاردرماني شناختي) نيز بيشتر علل هيپوتتيكال IBS (عملكرد غيرطبيعي اعصاب حسي و روان) را درمان ميكنند تا علائم را. از طرفي 20 تا 40 درصد از بيماران با دارونماها (داروهاي غيرفعال يا قرصهاي قندي) بهبود پيدا كردهاند. درمان يبوست در IBS كه ممكن است ناشي از عملكرد غيرطبيعي ماهيچههاي كولون يا آنوس (مقعد) باشد با امتحان كردن مكملها و داروهاي مختص درمان يبوست (به هر علتي) شروع ميشود. اولين داروي تاييدشده توسط FDA براي درمان دردهاي شكمي و يبوست، تگازود (زلنورم) بود كه عوارضي مانند خطر افزايش حملههاي قلبي را به همراه داشت. يكي از مواد شيميايي مهم در كنترل يبوست، سروتونين است كه توسط اعصاب در روده ساخته ميشود. اين ماده با پيوستن به برخي از گيرندهها باعث يبوست ميشود و با پيوستن به انواع ديگري از گيرندهها، از يبوست جلوگيري ميكند. دارويي كه براي درمان اسهال در IBS تجويز ميشود، لوپراميد (ايموديوم) است كه از انقباض ماهيچههاي روده كوچك و كولون جلوگيري كرده يا آن را آهسته ميكند. همچنين داروي آلوسترون (لاترونكس) نيز براي درمان اسهال و ناراحتيهاي شكمي موثر شناخته شده ولي به دليل داشتن عوارض جانبي زياد، تنها در موارد حاد اسهال تجويز ميشود.
از داروهاي هيوسيامين (مانند لوسين) و متزكوپالامين (مانند پامين) نيز براي درمان دردهاي شكمي استفاده ميشود كه اسپاسمهاي روده را كاهش ميدهد. از داروهاي ضدافسردگي متداول در IBS نيز ميتوان به تريسايكليك آميتريپتيلين، دزيپرامين و تريميپرامين اشاره كرد كه فعاليت اعصاب را تنظيم ميكنند و اثرات آنالژيتيك (بهبود درد) را نيز دارند.
در اين ميان، برخي از مبتلايان به IBS نيز با مصرف آنتيبيوتيكها و پروبيوتيكها (باكتريهاي مفيد) بهبود پيدا كردهاند؛ چراكه بيماري موسوم به SIBO كه در اثر افزايش رشد باكتريهاي روده كوچك ايجاد ميشود نيز علائمي مشابه IBS نشان ميدهد (كه با آزمايش تنفس غيرطبيعي هيدروژن مشخص ميشود.) از پروبيوتيكهاي موثر ميتوان به لاكتوباسيلها و بيفيدو باكتريها اشاره كرد كه باعث سركوبكردن باكتريهاي ايجادكننده علائم در روده ميشوند يا بر سيستم ايمني بيمار براي فرونشاندن التهاب تاثير ميگذارند. از انواع آنتيبيوتيكها نيز ميتوان به نئومايسين، لووفلوكساسين يا سيپروفلوكساسين و مترونيدازول (فلاژيل) اشاره كرد.
تاثير رژيم غذايي بر IBS
تاثير رژيم غذايي بر علائم IBS نامشخص است. اگرچه تا اندازهاي ميتوانيد با محدود كردن غذاهاي خاصي مانند سالاد، روغنها، شكلات، آشاميدنيهاي كربناتدار و كافئيندار، شير (در صورت نابردباري به لاكتوز)، شيرينكنندههاي بدون قند مانند سوربيتول يا مانيتول، غذاهاي مولد گاز مانند لوبيا، انواع كلم، غذاهاي چرب و نيز اجتناب از نوشيدن با ني و جويدن آدامس كه ممكن است باعث تشديد علائم شوند، به بهبودي علائم كمك كنيد.
همچنين افزايش تدريجي فيبر به غذا (براي كاهش يبوست)، خوردن وعدههاي كوچكتر و بيشتر (در صورت داشتن اسهال)، نوشيدن آب فراوان، ورزش منظم و كاهش افسردگي و استرس نيز تاثير بسزايي در كنترل علائم دارد.
نفوذ خزنده مرگ در سلولهاي عصبي
اي.ال.اس (اسكلروز آميوتروفيك جانبي) يا سندرم شاركو نوعي زوال پيشرونده سلولهاي عصبي مغز و طناب نخاعي است كه مسوول كنترل عضلات ارادي هستند. اين بيماري را بيشتر به افتخار لو گريك، بيسباليست معروف آمريكايي و عضو تيم يانكيهاي نيويورك كه سال 1939 از بيماري اي.ال.اس جان باخت، به نام بيماري لو گريك نيز ميشناسند.
در اين بيماري سلولهاي عصبي مبتلا تحليل رفته و ناپديد ميشوند بدون اينكه با علامت غيرطبيعي ديگري همراه باشند. عضلات هم در پي نابودي اعصاب تحريككننده آنها ضعيف و نحيف ميشوند. حدود 30 هزار آمريكايي اي.ال.اس دارند و در سراسر جهان گزارشهايي از ابتلا به اين بيماري وجود دارد و به نظر ميرسد زنان و مردان به يك نسبت به اين بيماري مبتلا ميشوند. در برخي موارد وراثتي اي.ال.اس، نوعي ژن معيوب شناسايي شده است. اين بيماري واگيردار نيست. بروز بيماري غالبا تدريجي است و عموما ضعف فزايندهاي در اندامها بويژه در يك دست ايجاد ميشود. بعداً ممكن است ساير اندامها هم مبتلا شوند. اين حادثه ممكن است با انقباض و گرفتگي عضلات همراه باشد. با پيشرفت اي.ال.اس احتمال ابتلاي عضلات بيشتر و به دنبال آن فلج كامل هم وجود دارد. اين بيماري درنهايت، عضلات نيمهارادي مثل عضلات مخصوص جويدن، بلع، تكلم و تنفس را نيز مبتلا ميسازد.
وقتي عصبها تحليل ميروند
فقدان تدريجي قدرت و هماهنگي عضلات يك يا چند اندام، انقباضات عضلاني، گامهايي كه رفتهرفته نرمي و ظرافت خود را از دست ميدهند و در نهايت مشكل بلع، تكلم يا تنفس از جمله علائم اين بيماري محسوب ميشوند.
متاسفانه اغلب پيش از مراجعه افراد به پزشك، بيماري بسيار پيشرفت كرده است. هنوز هيچ تست تشخيصي دقيقي براي تشخيص قطعي اين بيماري وجود ندارد. تخريب سلولهاي عصبي حتي در تصاوير ام.آر.آي هم ديده نميشوند (اگرچه ام.آر.آي و سي.تياسكن براي رد كردن بيماريهاي ديگر بايد انجام شود). EMG و NCV (تستهايي براي فعاليت الكتريكي عضلات و سرعت انتقال پيامهاي عصبي) هم ميتوانند تخريب سلولهاي عصبي حركتي را نشان بدهند. در كنار اينها، شرح حال دقيق، يك معاينه عصبي كامل و سنجش رفلكسها توسط متخصص مغز و اعصاب ميتواند تشخيص اي.ال.اس را ممكن سازد. اي.ال.اس نوعي بيماري اختلالگراي مزمن است كه رفتهرفته وخيمتر ميشود. اكثر افراد مبتلا به اي.ال.اس از نارسايي تنفسي ناشي از فلج عضلات تنفسي ميميرند. گاهي اوقات علت قطع تنفس در اين افراد فرو دادن (آسپيره كردن) ذرات غذا يا ترشحات دهاني به داخل ريههاست. به طور كلي مرگ در عرض 2 تا 10 سال پس از تشخيص روي ميدهد و از هر 5 بيمار مبتلا به اي.ال.اس، تنها يك نفر بيش از 5 سال زنده ميماند.
اين بيماري درمان ندارد
اي.ال.اس هيچ علاجي ندارد. درمانهاي مجزا و انفرادي براي حفظ عملكرد عضله و سلامت كلي در طول مراحل ابتدايي بيماري موثر واقع ميشود. اي.ال.اس بر ذهن افراد مبتلا تاثيري نميگذارد و امكان برخورداري از يك زندگي پر بار و لذتبخش حتي سالها پس از آغاز بيماري وجود دارد. از عوارض ناشي از فرو دادن غذا و بزاق به داخل ناي ميتوان با وارد كردن لولهاي به داخل معده از طريق ديواره شكم و تجويز غذاهاي مايع به اين وسيله جلوگيري كرد. سازمان غذا و داروي آمريكا (FDA) داروي ريلوزول (ريلوتك) را براي درمان اي.ال.اس تاييد كرده است استفاده از دستگاههاي كمككننده تنفس، گفتاردرماني، كاردرماني و استفاده از پرستار خانگي از درمانهاي جانبي اين بيماري است. حمايتهاي روحي و رواني از جانب خانواده و دوستان بسيار حائز اهميت است.
كبد چرب رهاورد زندگي كمتحرك
امروزه افزايش ميل افراد جامعه به استفاده از غذاهاي آماده از يك سو و تغيير الگوهاي زندگي به سمت كاهش تحرك و عادات نادرست از سوي ديگر علاوه بر افزايش ميزان كلسترول و تريگليسيريد خون و ابتلا به بيماري ديابت، باعث بروز سندرمي به نام كبد چرب در افراد ميشود. بيمارياي كه اگر بموقع درمان نشود، پيامدهاي جبرانناپذيري را به همراه خواهد داشت. اهميت اين موضوع باعث شد كه گفتوگويي با دكتر مجيد آزادگان، متخصص بيماريهاي گوارش و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي داشته باشيم تا بيشتر راجع به اين بيماري بدانيم.
شايد براي خيليها اين سوال پيش بيايد كه اصلا پديده كبد چرب چيست و به چه علتي رخ ميدهد؟
نفوذ و رسوب چربي به واحدهاي كبدي هپاتوسيت نام دارد كه باعث بروز و ظهور سندرمي به نام كبد چرب ميشود. اگرچه از اين سندرم به عنوان يك بيماري نام ميبريم، اما متاسفانه علامت باليني خاصي ندارد و تنها راه شناخت آن، مشاهده افزايش آنزيمهاي كبدي و بررسي اتفاقي از پارانشيمهاي كبدي با انجام سونوگرافي روتين است و اغلب اين بيماران با شكايت از بيماري گوارشي به پزشك مراجعه ميكنند و پزشك نيز به طور اتفاقي با مشاهده اين آزمايشها متوجه اين بيماري ميشود.
چه افرادي بيشتر مستعد ابتلا به اين بيماري هستند؟
معمولا افرادي با وزن بيش از حد معمولي يا توده بدني بالاتر از حد طبيعي يا افراد كمتحرك، اما افرادي نيز به دلايل مختلف همچون مراجعه به باشگاههاي بدنسازي و مصرف بيش از حد هورمونها در معرض ابتلا به اين بيماري هستند. همچنين بانواني كه از هورمونهاي استروژن و پروژسترون (هورمونهاي جلوگيري از بارداري) يا افرادي كه از فرآوردههاي كورتون براي درمان بيماري اوليهشان استفاده ميكنند، ميتوانند مبتلا به كبد چرب شوند. در ضمن كاهش شديد وزن بيماراني كه با انجام جراحيهاي گوناگون روي دستگاه گوارش تحت درمان هستند نيز ميتواند به ايجاد كبد چرب در افراد منجر شود.
بيشتر چه عواملي باعث افزايش اين بيماري ميشود؟
اگرچه امروزه نقش افزايش تريگليسيريد و كلسترول در ايجاد تصلب شرائين به اثبات رسيده است، اما افزايش چربي در ايجاد كبد چرب نيز نقش بسزايي دارد. آمارها نيز حاكي از افزايش افراد مبتلا به ديابت است. روزي اين بيمار ديابتي، مبتلا به مقاومت به انسولين در سطح بدن خواهد شد كه همين مقاومت زمينه بروز كبد چرب را در فرد فراهم خواهد كرد. متاسفانه امروزه افزايش �%(5يل افراد جامعه بخصوص كودكان و نوجوانان به استفاده از غذاهاي آماده و پركالري و همچنين بازيهاي كامپيوتري و نداشتن تحرك و فعاليتهاي ورزشي باعث افزايش تعداد افراد مبتلا به چاقي مفرط شده است. اين بيماري در افراد الكلي بيشتر است زيرا به ازاي هر يك گرم پروتئين، 4 كيلوكالري و به ازاي هر يك گرم چربي 7 تا 9 كيلوكالري و به ازاي هر يك گرم الكل 9 كالري انرژي در بدن توليد ميشود. پس جاي تعجب نيست كه الكل نهتنها التهاب پارانشيم كبدي يا بافت كبدي (هپاتيت الكلي) ايجاد ميكند بلكه در درازمدت باعث بروز سيروز كبدي نيز خواهد شد. بنابراين پيشبيني ميشود اگر اين روال ادامه يابد طي 10 تا 20 سال آينده اين سندرم، يكي از بيماريهاي شايع متابوليكي شود.
به چه علت گفته ميشود اين بيماري بين زنان بيش از مردان شايع است؟
به دليل اين كه افزايش تجمع چربي در شكم، ران و باسن خانمها بيشتر از مردان است و به مراتب تحرك و فعاليت بدني آنان نيز از مردان كمتر است. همچنين به علت مصرف هورمون پروژسترون و استروژن و حاملگي پياپي و نداشتن تحرك و ورزش كامل پس از هر زايمان اين بيماري در زنان شايعتر است.
آيا بيماري كبد چرب قابل درمان است؟
بله، امروزه براي كمك به درمان اين بيماري از ويتامين E، داروهاي پايين آورنده چربي خون، داروهاي تنظيمكننده كلسترول و تريگليسيريد خون و داروهاي سد مقاومت انسولين مانند گلوتازون و متفورمين استفاده ميشود.
چنانچه درمان بموقع صورت نگيرد، چه عوارضي متوجه بيمار خواهد شد؟
اگر اين سندرم در مرحله ابتدايي يا سير بيماري درمان نشود و بيمار هيچگونه تلاش و كوششي براي حفظ سلامتش نكند، اين بيماري مزمنتر خواهد شد. مزمنترشدن كبد چرب مساوي است با از بين رفتن فعاليتهاي سلولهاي كبدي كه نقش بسيار مهمي در بدن براي تصفيه داروها، متابوليسم داروها، چربيها و قند خون دارد، بنابراين چنانچه فرد مبتلا به كبد چرب رويه قبلي خود را ادامه دهد، بيماري او نهتنها مزمن شده است، بلكه به فيبروز كبدي و در نهايت سيروز كبدي منتهي خواهد شد.
براي پيشگيري از ابتلا به اين بيماري چه نكاتي را بايد رعايت كرد؟
مهمترين درمان كبد چرب، پيشگيري است. به همين دليل با انجام فعاليتهاي مستمر ورزشي به مدت 15 تا 20 دقيقه در روز كه متناسب با 4 فصل باشد مانند پيادهروي و همچنين با تغيير رويه زندگي و خوردن غذاهاي كمچرب و كمكالري و داشتن رژيم غذايي مناسب مانند استفاده كمتر از روغنهاي حيواني و مصرف بيشتر سبزيها و ويتامينها، ميتوان از بروز اين بيماري پيشگيري كرد. چهبسا افراد بيمار بايد براي پيشگيري بهتر و تدوين رژيم غذايي از متخصص تغذيه مشاوره بگيرند.
در حال حاضر آماري هم وجود دارد كه چند درصد از جامعه به اين عارضه مبتلا هستند؟
طبق آخرين بررسي كه از روي بيماران ديابتي و مبتلا به سندرم متابوليك كبد انجام شده است، هماكنون حدود 3 تا 20 درصد افراد جامعه فعلي ما مبتلا به كبد چرب هستند. همچنين براساس آمارها مشاهده شده كه اين بيماري در اقشار مرفه بيشتر است.
. گفتن اين موضوع غمانگيز است كه محصولات خوشبو کننده دهان هميشه در درمان كامل بوي بد دهان (هاليتوزيس) موفق نيستند يا تنها اثري موقت دارند. در حقيقت تاثير آنها ممكن است از شستشوي ساده دهان با آب و مسواك زدن و نخ دندان كشيدن كمتر باشد.
چه عواملي باعث بوي بد دهان ميشوند؟
بوي بد دهان علل بسياري دارد. اول از همه آنكه ممكن است خود دهان منشا آن باشد. تجزيه ذرات غذا و ساير مواد باقيمانده در دندانها يا اطراف آنها توسط باكتريها ميتواند بوي بدي توليد كند كه از تركيبات سولفور فرار ساخته شده است. حفرههاي عفوني همانند آنچه در التهاب بافت دور دندان ايجاد ميشوند يكي از علل بديهي بوي بد هستند. خشكي دهان مثل آنچه حين خواب رخ ميدهد يا در اثر مصرف داروها يا سيگار، باعث تجمع سلولهاي مرده روي زبان، لثهها و گونهها ميشود. اينها تجزيه شده و بو توليد ميكنند. ديگر علت بوي بد دهان، خوردن غذاهاي حاوي روغنهاي فرار با بوي تند و واضح است، پياز و سير آشناترين مثالها هستند، اما ساير سبزيها و ادويهها نيز ميتوانند باعث بوي بد دهان شوند. بعد از هضم اين نوع غذاها، مواد فرار موجود در آنها، جذب جريان خون شده و به ريهها منتقل ميشوند. در آنجا آنها از راه نفس فرد خارج ميشوند، الكل نيز به همين روش عمل ميكند؛ بنابراين اين امكان را فراهم ميآورد كه بتوان سطح الكل غذا را با آزمايش تنفس اندازهگيري كرد.
بيماريهاي ريه از جمله عفونتهاي مزمن ريه نيز باعث تنفس بدبو ميشوند. اگر عملكرد معده فرد كاهش يافته باشد (ضعف حركتي) ممكن است در اثر تخمير محتويات معده دچار بوي بد دهان شود. آروغ زدن اين بو را خارج ميكند. بيماري بازگشت اسيد از معده به مري نيز باعث بوي بد دهان ميشود. چند بيماري عمومي بدن نيز بوي تنفسي واضحي ايجاد ميكند. نارسايي كليه يك بوي شبيه ادرار و نارسايي كبد نيز بويي توليد ميكند كه گاهي به عنوان بوي ماهي توصيف ميشود. وجود استون در تنفس باعث توليد يك بوي بد ميوه مانند ميشود و گاهي در مبتلايان به ديابت هنگامي كه مقادير زيادي اسيد در خون آنها توليد ميشود (كتواسيدوز) يا در كودكاني كه چندين روز غذاي كمي خوردهاند، ايجاد ميشود.
پيشگيري از بوي بد دهان
در بيشتر افراد ميتوان با انجام اعمال زير بوي بد دهان را بهبود بخشيد:
ـ مسواك زدن دندانها بعد از هر وعده غذا
ـ مسواك زدن زبان به منظور برداشتن سلولهاي مرده
ـ كشيدن نخ دندان يك بار در روز براي خارج كردن ذرات غذا از بين دندانها
ـ نوشيدن مقادير فراوان آب (نه قهوه، نوشابهها يا الكل) براي مرطوب نگهداشتن دهان
ـ پرهيز از غذاهايي با بوي تند كه باعث بدبويي دهان ميشوند. مسواك زدن يا استفاده از دهانشويه تنها تا حدودي ميتواند بوي سير يا پياز را كه از ريههاي شما خارج ميشود، پنهان كند.
ـ تعويض مسواك هر 3 تا 4 ماه يكبار
ـ شستشوي دهان بعد از استفاده از داروهاي استنشاقي
در ساير موارد بوي بد دهان را ميتوان با درمان مشكلات زمينهاي از قبيل بيماري بازگشت اسيد معده (ريفلاكس)، بيماري ريه�%(C نارسايي كبد يا كليه از بين برد.
چرا چشم و دهانم خشك ميشود؟
سندرم شوگرن يك بيماري خود ايمني است كه با خشكي دهان و چشمها ظاهر ميشود. در بيماريهاي خود ايمني، توليد غيرطبيعي آنتيباديها در برابر بافتهاي بدن صورت ميگيرد و سيستم ايمني با متمايل شدن به مسيرهاي اشتباه خود ايمني، منجر به التهاب بافت&zgnj;ها ميشود.
در اين بيماري خود ايمني خاص، در غددي كه مسوول توليد اشك و بزاق هستند، التهاب رخ ميدهد، به طوري كه التهاب در غددي كه توليد اشك ميكنند، (غدد لاكريمال)، به كاهش توليد آب براي اشك و خشكي چشمها منجر ميشود و التهاب غدد ايجادكننده بزاق (ازجمله غدد پاروتيد)، به خشكي دهان و لبها ميانجامد. چنانچه سندرم شوگرن با بيماريهاي بافتي مرتبط ديگري همراه نباشد، به عنوان سندرم شوگرن اوليه ناميده ميشود و در صورتي كه با يك بيماري بافتي مرتبط مانند آرتريت روماتوئيد، لوپوس سيستماتيك، ارتيماتوزيا اسكلرودرما همراه باشد، به عنوان سندرم شوگرن ثانويه محسوب ميشود. خشكي چشم و دهان در بيماران مبتلا به سندرم شوگرن يا بدون آن، گاهي اوقات به نام سندرم سيكا نيز ناميده ميشود. در اين رابطه، خشكي چشم كه از نظر پزشكي گزروفتالمي ناميده ميشود، ميتواند بتدريج به خارش، احساس وجود شن يا چيزي مانند آن در چشم و حتي عفونت و خراشيدگي جدي قرنيه چشم و ترشح موكوس از چشمها منجر شود. هواي دود آلود، محيط بادي، قرار گرفتن در معرض هواي تهويههاي مطبوع، حساسيت به نور، تورم پلكها و سفرهاي هوايي ميتواند منجر به بدتر شدن علائم شود.
التهاب غدد بزاقي نيز ميتواند علاوه بر خشكي دهان و لبها، باعث مشكلات بلع، پوسيدگيهاي دنداني، بيماريهاي لثه، آماس و دردهاي دهاني، برفكهاي مكرر (عفونتهاي قارچي در دهان) و عفونت غده پاروتيد (داخل گونهها) شود. وضعيت خشكي دهان، در اصطلاح پزشكي، گزروكتومي ناميده ميشود. التهاب ساير غدد كه كمتر در سندرم شوگرن شايع است، مانند پوشش مجاري تنفسي، منجر به عفونتهاي ريه و واژن (باعث عفونتهاي مكرر واژينال) ميشود. از مشكلات خارج از غدد در سندرم شوگرن، ميتوان به خستگي، درد مفاصل يا آرتريت، پديده Raynaud (باريك شدن رگهاي خوني)، التهاب ريه، بزرگ شدن غدد لنفاوي، بيماريهاي كليوي، عصبي و ماهيچهاي اشاره كرد. يك عارضه نادر و خطرناك در سندرم شوگرن، التهاب رگهاي خوني است كه ميتواند به بافتهايي از بدن كه توسط اين رگها تامين ميشود، آسيب برساند. همچنين در برخي موارد، آنتيباديهايي كه ممكن است در خون وجود داشته باشند، در زنان باردار ميتواند باعث مشكلات قلبي در نوزادان شود. همچنين يك بيماري شايع ديگر كه با سندرم شوگرن همراه است، تيروئيد خود ايمني (تيروئيدهاشي موتو) است كه ميتواند به سطح غيرطبيعي هورمون تيروئيد بينجامد. سوزش سر معده و مشكل بلع نيز ممكن است از بيماري ريفلاكس معده و مري ناشي شود. در اين ميان، بيماري نادر و خطرناك سيروز صفراوي كه يك بيماري خود ايمني در كبد است نيز ميتواند به بافت كبد آسيب برساند. درصد كمي از بيماران مبتلا به سندرم شوگرن، سرطان غدد لنفاوي را نشان ميدهند كه معمولا پس از گذشت سالهاي زيادي از بيماري اتفاق ميافتد و با تورم غدد لنفاوي همراه است. علت دقيق سندرم شوگرن نامشخص است. در حالي كه تحقيقات علمي، بيشتر عوامل ژنتيكي را در بروز اين بيماري دخيل ميدانند، به نظر ميرسد علاوه بر زمينه ژنتيكي، مكانيسم تحريككننده مانند آلودگي به يك ويروس خاص يا گونهاي از باكتريها نيز براي ايجاد بيماري لازم است. همچنين شيوع آن در خانوادههايي كه اعضاي آن بيماريهاي خود ايمني ديگري مانند لوپوس اريتماتوزسيستميك، بيماري خود ايمني تيروئيد، ديابت نوع يك و... را دارند، بيشتر است. حدود 90 درصد از بيماران مبتلا به سندرم شوگرن، زن هستند و اكثر افراد در زمان تشخيص بيش از 40 سال دارند.
سندرم شوگرن از تشخيص تا درمان
خشكي چشم ميتواند با آزمايش توانايي چشم براي مرطوب شدن، با استفاده از يك نوار كاغذي كوچك كه زير پلك قرار ميگيرد، مشخص شود و التهاب غدد بزاقي ميتواند با اسكنهاي بزاق با استفاده از داروهاي راديولوژيك اتمي (راديواكتيوي) تشخيص داده شود و نيز كاهش توانايي غدد بزاقي براي توليد بزاق، با تست ترشح بزاق سنجيده ميشود. همچنين نمونه بيوپسي بافت غدد بزاقي (معمولا از لب زيرين)، موارد غيرطبيعي اين يافت را نشان ميدهد.
در اين رابطه، تصويربرداري خاصي به نام سيالوگرام (با استفاده از اشعه ايكس) نيز براي بررسي وضعيت غدد بزاقي به كار برده ميشود. با آزمايش خون نيز ميتوان آنتيباديهاي مترشحه عليه بافتهاي بدن از جمله RO)SS-A) و La)SS-B) را شناسايي كرد و موارد كاهش تعداد گلبولهاي قرمز خون (كمخوني) سطح غيرطبيعي گلوكز خون و نشانههاي التهاب (ميزان سديمانتاسيون و پروتئين راكتيو C) را مورد بررسي قرار داد. آزمايش ادرار نيز ممكن است براي بررسي تاثير سندرم شوگرن بر كليهها مورد استفاده قرار گيرد. همچنين از آنجا كه احتمال دارد اين بيماري باعث التهاب ريهها شود، ممكن است پزشك دستور يك X-Ray از سينه را نيز بدهد. درمان خاصي براي اين سندرم وجود ندارد، اما خشكي چشم ميتواند توسط اشك مصنوعي و پمادهاي نرمكننده چشم بهتر شود و در صورتي كه خشكي چشم شديدتر شود، متخصصان چشم ميتوانند مجراي اشكي چشم را مسدود كنند تا چشم مدت طولانيتري توسط اشك مرطوب بماند. همچنين قطره چشمي سيكلوسپورين (رستايس)، از قطرههاي تاييد شدهاي است كه ميتواند التهاب غدد اشكي را كاهش دهد. اضافه كردن روغن بذر كتان به رژيم غذايي نيز ممكن است براي خشكي چشم مفيد باشد. در اين ميان بعضي افراد ممكن است نياز به جراحي داشته باشند. در اين جراحي، مجراي اشكي كه اشك چشم را ميكشد (خشك ميكند)، بسته ميشود.
به اين ترتيب كه درپوشهاي كلاژني يا سيليكوني براي بستن موقت مجراها وارد آنها ميشوند. پوششهاي كلاژني در نهايت حل ميشوند، اما پوششهاي سيليكوني در محل ميمانند تا بيفتند يا از بين بروند. گاهي ممكن است پزشك به جاي آنها از ليزر براي بستن دائمي مجراي اشك استفاده كند. در مورد خشكي دهان ميتوان غدد بزاقي را با داروهاي تحريككننده بزاق مانند پيلوكارپين (سالاژن) و سوكويملين تحريك كرد، البته افراد مبتلا به بيماريهاي قلبي، آسم يا گلوكوم (آب سياه) بايد از مصرف اين داروها اجتناب كنند، ضمن اين كه استفاده از اين داروها ممكن است با درد شكمي، افزايش آب بدن و خارج شدن آن به صورت عرق و ادرار توام باشد. محصولات ديگر مانند خميردندان، آدامس، دهانشويه (بيوتن)، نئومايسين مايع و... نيز براي درمان خشكي دهان در دسترس هستند.
روغن ويتامين E نيز ميتواند تا اندازهاي مفيد باشد. در مورد عفونتهاي دهان و دندان نيز بايد براي جلوگيري از عوارض حادتر، هرچه زودتر به آنها رسيدگي شود. مراقبت دنداني مستمر بسيار حائز اهميت است، كمپرسهاي گرم و مرطوب ميتوانند براي كمك به تسكين ورم و درد غدد پاروتيد، استعمال شوند.
محلولهاي نمكي بيني نيز ميتوانند براي خشكي مجاري بيني مفيد باشند. همچنين هيدروكسي كلروكويين (پلاكونيل) براي علائم سندرم شوگرن، بخصوص خستگي و دردهاي عضلاني و مفاصل، تاثير بسزايي دارد. عوارض جديتر اين بيماري مانند تورم رگها، ميتواند با داروهاي بازدارنده سيستم ايمني مانند كورتيزون (پردنيزون) يا آزايتوپرين (ايموران) يا سيكلوفسفاميد (سيتوكزان) بهبود يابد. همچنين عفونتهايي كه ميتواند سندرم شوگرن را وخيمتر كند، با آنتيبيوتيكها مرتفع ميشود. سرطان غدد لنفاوي كه يكي از عوارض نادر اين بيماري است، به طور جداگانه مورد درمان قرار ميگيرد.
درمانهاي خانگي براي مبتلايان به سندرم شوگرن
بسياري از علائم سندرم شوگرن به اقدامات خود مراقبتي خوب پاسخ ميدهند. براي بهبود خشكي چشمها، علاوه بر استفاده از نرمكنندههاي چشمي و اشكهاي مصنوعي (بدون نگهدارنده)، ميتوانيد با افزايش رطوبت داخل خانه و قرار نگرفتن در معرض هواي بادي، فنها و تهويهها و نيز استفاده از عينكهاي ايمني يا پوششهاي محافظتي چشم (هنگامي كه خارج از منزل هستيد)، به حفاظت چشمهايتان كمك كنيد.
در مورد خشكي دهان، نوشيدن مايعات فراوان بخصوص آب، آدامسهاي بدون قند يا آبنباتهاي سخت و محلول آبليمو ميتوانند براي تحريك ترشح بزاق مفيد باشند. براي جلوگيري از پوسيدگيهاي دندان، از خوردن شيريني زياد بخصوص بين وعدهها خودداري كنيد و پس از هر وعده غذا، دندانها را مسواك و نخ دندان بزنيد. از درمانهاي خاص فلورايد و دهانشويههاي آنتيباكتريال استفاده كنيد. همچنين از آنجا كه خشكي پوست نيز در اين بيماري يك معضل است، براي حمام كردن از آب داغ استفاده نكنيد و در حالي كه هنوز پوستتان خيس است از كرمهاي مرطوبكننده استفاده كنيد و هنگام شستن ظرفها نيز دستكشهاي لاست�%(Aكي را مورد استفاده قرار دهيد.
آسم را بهتر بشناسيم
مطمئنا شما هم بارها با كساني روبهرو شدهايد كه در مواقع خاص دچار تنگي نفس ميشوند. شايد بارها از خود پرسيدهايد چطور اين بيماري را ميتوان درمان يا از آن پيشگيري كرد. اين بيماري بسيار شايع است و در خانمها بيشتر ديده ميشود. عوامل مختلفي در ايجاد و پايداري بيماري آسم نقش دارند. هر چند وراثت يكي از جنبههاي مهم آسم است، ولي اين بيماري محركهاي بيشماري در طبيعت دارد كه اگر آنها را نشناسيم، ميتوانند باعث ايجاد بيماري يا عود علائم آسم شوند. اين بيماري در كودكان شيوع بيشتري دارد و با افزايش سن شيوع آن كمتر ميشود.
آسم در واقع نوعي حساسيت راههاي هوايي است و كساني كه مبتلا به آسم هستند، مثل هر بيمار ديگري بايد آموزش ببينند تا علائم بيماري خود را به حداقل رسانده و رنج كمتري را متحمل شوند.
آسم نوعي بيماري دستگاه تنفسي است كه بر اثر التهاب و انقباض نابجا و گاه مداوم راههاي تنفسي ايجاد ميشود. اين بيماري در اصل نوعي التهاب است كه بر اثر تماس با مواد و آلرژنهاي مختلف ايجاد ميشود. سيستم ايمني افراد مبتلا، در مقابل يك سري مواد خاص واكنشي شديدتر از معمول نشان ميدهد و باعث بروز علائم التهابي شديد در مجاري تنفسي ميشود. وقتي افراد مستعد يا مبتلا در يك محيط آلوده يا محرك تنفس ميكنند، سيستم دفاعي بدن آنها شروع به فعاليت كرده و مولكولي به نام IgE ميسازد. اين مولكول در برخورد با مواد خاص باعث آزادسازي يكسري مولكولها در بدن ميشود كه به تنگي نفس، سرفه و خسخس سينه ميانجامد.
با آنكه بيماري آسم نوعي بيماري افزايش حساسيتي محسوب ميشود، ولي بايد توجه داشت همه افراد مبتلا به آلرژي به آسم مبتلا نميشوند و همه مبتلايان آسم نيز الزاما آلرژي �%
آشنايي با علائم و نشانههاي پوكي استخوان و شيوههاي مقابله با آن
استخوانها با بافت كلسيم و فسفر، زنده و در حال تغيير هستند و مغز آنها، سلولهاي خوني توليد ميكند. بعضي بيماريهاي استخوان نظير استئوپروز (پوكي استخوان) شايع و بقيه نادر هستند. مجمع ملي استئوپروز تخمينزده است كه حدود 44 ميليون نفر بالاي 50 سال در ايالات متحده آمريكا به پوكي استخوان مبتلا هستند يا در معرض ابتلا به آن قرار دارند. اگرچه 68 درصد اين افراد را زنان تشكيل ميدهند، اما اين تعداد هم در زنان و هم در مردان در حال افزايش است.
براساس آنچه در وبسايت webmedآمده ويژگي استئوپروز يا پوكي استخوان، كاهش تراكم و مقاومت استخوانهاست كه با شكستگي آنها همراه ميشود. در عمل، استئوپروز موجب ميشود استخوانها به ظاهر سوراخ سوراخ (اسفنجي) به نظر رسيده و از استحكام و قوام آنها كاسته شده و در نتيجه نتوانند فشارهاي وارد بر خود را تحمل كنند. شكستگيها ميتوانند به صورت تركخوردگي (مانند شكستگي گردن استخوان ران) يا خردشدگي (مانند خردشدگيهاي مهرههاي ستون فقرات در نتيجه تحمل وزن) باشند. ستون فقرات، سر و گردن استخوان ران، دندهها و مچ دستها از جمله مكانهاي شايع اينگونه شكستگيها به شمار ميروند. با اين حال، چنين شكستگيهايي در هر نقطه ديگري از بدن نيز ميتوانند پيش آيند. چنين است كه بدون بروز علامتي همچون درد، ممكن است بيمار سالها از وضعيت خود بيخبر باقي بماند. شكستگي در مهرهها ميتواند درد خنجر مانندي را موجب شود كه از وسط و پشت به اطراف تير ميكشد. با گذشت زمان، درد مداوم در ناحيه كمر و لگن جاي دردهاي لحظهاي را گرفته، از بلندي مهرهها كاسته شده و در نهايت كمر، شكل كماني به خود ميگيرد (قوز پشت كه بيشتر در خانمهاي مسن ديده ميشود.)
پوك شدن استخوان
ممكن است بيماري، سالها بدون علامت و خود بيمار از آن بيخبر باشد، زيرا تا زماني كه شكستگي در استخوانها ظاهر نشده باشد، علامتي نيز وجود نخواهد داشت. از سوي ديگر، بسياري از تركهاي بسيار ريز (به اصطلاح مويي) بدون درد است و از نظر پنهان ميمانند. علاوه بر درد كه علامت شايع بيماري است، به جريان افتادن لختههاي خون در سياهرگهاي بزرگ اندامهاي تحتاني (بيشتر نزد 30 درصدي كه به دليل ادامه بيماري تا سنين بالا سرانجام وابسته به تخت ميشوند) نيز موجب آمبولي ريه (به دام افتادن لختهها در وريدهاي ريز ريهها كه عواقب و عوارض مهمي را به دنبال دارند) ميشود. تقريبا در 20 درصد بانوان سالمندي كه دچار شكستگي مهرههاي ستون فقرات شدهاند، شكستگي ديگري را نيز شاهد خواهيم بود.
پوكي استخوان چرا مهم است؟
از هر دو خانم، يك نفر سرانجام دچار شكستگي استخوان به خاطر پوكي استخوان خواهد شد. هزينه درمان جمعيتي چنين بالا، بسيار زياد است و تنها در ايالات متحده هزينه درمان مستقيم اين بيماران (صرفنظر از هزينههاي غيرمستقيم مانند غيبت از كار و عدم كارآمدي) به بيش از يك ميليارد دلار در سال ميرسد. بد نيست اشاره كنيم كه تقريبا يك سوم كساني كه دچار شكستگي سر و گردن استخوان ران ميشوند، هيچگاه از بستر برنميخيزند و تنها يك سوم آنها به زندگي عادي و فعال گذشته بازميگردند. با مسنتر شدن جمعيت، ضايعات ناشي از استئوپروز نيز افزايشي تصاعدي خواهد يافت. روشن است كه آثار و زيان اقتصادي ناشي از اين بيماري در آينده ابعاد غولآسايي پيدا خواهد كرد.
عوامل موثر بر استحكام استخوانها
به طور كلي، هر چه تراكم استخوان بيشتر باشد، از استحكام بيشتري برخوردار خواهد بود. عوامل ژنتيكي نقش تعيينكنندهاي در استحكام استخوانها دارند، اما خود نيز از عوامل محيطي و داروها تاثير ميپذيرند.
براي جلوگيري از پيشرفت پوكي استخوان علاوه بر تغذيه، شيوه زندگي و عادات روزمره ميبايست از كلسيم خوراكي و داروهايي كه مانع از كاهش تراكم استخوان و بروز شكستگيها ميشوند، استفاده كرد
به عنوان مثال، استخوانهاي مردان و سياهپوستان محكمتر از زنان و سفيدپوستان هستند. تراكم استخواني در دوران كودكي شكل گرفته و اين فرآيند تا حدود 25 سالگي به اوج خود ميرسد. طي 10 سال آينده، اين وضعيت حفظ ميشود، اما پس از 35 سالگي، استخوانها به طور طبيعي سالانه 3 تا 5 درصد از تراكم خود را از دست ميدهند. در خانمها، استروژن نقش بسيار مهمي در حفظ تراكم استخوانها دارد و هم از اينروست كه پس از يائسگي و افت سطح استروژن بدن، كاهش تراكم استخوانها نيز شدت مييابد. در اين زمان، خانمها سالانه 2 تا 4 درصد تراكم استخوانهايشان را از دست ميدهند! به اين ترتيب، در يك دوره 10 ساله، 25 تا 30 درصد از تراكم استخوانها كاسته شده و اين خود عامل مهمي در بروز بيشتر استئوپروز نزد خانمهاي مسن به شمار ميرود. علاوه بر اينها، عوامل رفتاري همچون اعتياد به سيگار، شيوه زندگي توام با بيحركتي، مصرف غذاهاي كم كلسيم و به طور كلي بدغذايي و سوءتغذيه نيز از عواملي هستند كه فرآيند بروز بيماري را تسريع ميكنند. در مردان نيز، افت سطح تستوسترون (يا هورمون مردانگي كه در برخي بيماريها و يا اعمال جراحي به خاطر برخي سرطانها پيش ميآيد) همين ضايعات را به دنبال دارد. تشخيص بيماري استئوپروز با روش تصويربرداري تحت عنوان اسكن تمام استخوانها با عكسهاي راديولوژي تاييد ميشود.
از پيشرفت بيماري جلوگيري كنيد
جلوگيري از پيشرفت بيماري، به 3 روش صورت ميگيرد. نخست به بيمار توصيه ميشود حتيالمقدور شيوه زندگي و عادات روزمره خود را تغيير دهد؛ مثلا سيگار را كنار گذارد، روزانه به ميزان معيني ورزش كند، از برخي غذاهاي مفيد بيشتر استفاده كند و... قدم دوم، تجويز كلسيم خوراكي (روزانه 1000 ميليگرم براي مردان و زنان در سنين پيش از يائسگي و نيز خانمهايي كه در دوران يائسگي از استروژن استفاده ميكنند و 1500 ميليگرم براي خانمهاي يائسهاي كه از استروژن استفاده نميكنند)، ويتامين D (مثلا روزانه يك يا 2 قرص يا كپسول از مولتيويتامينهاي موجود كه اكثرا داراي ويتامين D هستند) و استروژن است كه همه نقش حمايتي و كاستن از سرعت پيشرفت بيماري را دارند. قدم بعد، استفاده از داروهايي است كه مانع از كاهش تراكم استخوان و بروز شكستگيها ميشوند. از جمله اين داروها ميتوان Risedronate (با نام تجاري Actonel،( Ibandronate (با نام تجاري Boniva) يا Zoledronate با نام تجاري (Reclast) را نام برد كه جملگي مانع كنده شدن كلسيم از بدنه استخوان ميشوند. گروه ديگر داروها همچون Raloxifene (با نام تجاري Evista) ، با تقليد از استروژن، آثار مفيد آن را عايد بدن ميكنند، در حالي كه زياني از آن نصيب بدن نميشود. كلسيتونين (با اسامي تجاري Calcimar يا Miacalcin) وTeriparatide (با نام تجاري Forteo كه شكل ساخته شده هورمون پاراتيروئيد در آزمايشگاه است) نيز در درمان استئوپروز كاربرد دارند.
آرتروز را به زانو در بياوريم
آرتروز زانو از عوامل شايع ايجاد درد در افراد بالاتر از 40 سال است. آرتروز مفصل زانو، شايعترين بيماري تخريبي ميان مفاصل بدن است و ميزان ابتلا در خانمها نسبت به آقايان بيشتر است.
آرتروز يك بيماري تخريبي در مفصل است كه ازآن به بيماري مفصلي پيشرونده ياد ميشود. از اين بيماري به نامهاي استئوآرتريت و استئوآرتروز نيز ياد ميكنند. تخريب پيشرونده مفصل در جامعه ما به نام آرتروز معروف است. با توجه به اينكه بيماري با افزايش سن پيشرفت ميكند، به آرتريت پيري نيز معروف است. علاوه بر سن، علل ژنتيكي، نوع شغل و حرفه، چاقي، عوامل هورموني و نژاد نيز ميتواند در بروز اين بيماري دخيل باشد.
بهطور كلي آرتروز به چه دلايلي ايجاد ميشود و چه اتفاقاتي باعث بروز اين بيماري در ناحيه زانو ميشود؟
بافتها و اندامهاي مختلف بدن در مسير رشد مراحل گوناگوني را طي ميكنند. عمر مفيد و كار%D(�مدي اندامهاي مختلف بدن، در شرايط مختلف متفاوت است. يكي از تغييرات فيزيولوژيك بافتها تحليل و تخريب تدريجي بافت بهدنبال افزايش عمر و فرآيند افزايش سن است. شايعترين سيستم بدن كه در فرآيند افزايش سن دچار تحليل ميشود، سيستم اسكلتي عضلاني و به صورت مشخص بافت غضروف و استخوان است. تحليل تدريجي بافت استخوان تحت عنوان پوكي استخوان (استئوپروز) و بافت غضروفي تحت عنوان ساييدگي مفصل (آرتروز) شناخته ميشود.
آرتروز شايعترين و مهمترين بيماري مفاصل و مفصل زانو شايعترين مفصل مبتلا در آرتروز مفاصل است.
علت يا علل اصلي ايجاد آرتروز زانو چيست؟
مفصل زانو به عنوان بزرگترين مفصل بدن از عناصر مختلف شامل سطوح مفصلي، غضروف مفصل، پرده سينوويال فسيك و رباطهاي قدامي و خلفي تشكيل شده است.
پيادهروي يكي از مناسبترين ورزشها در مبتلايان به آرتروز زانو است اما بايد از حركت روي سطوح شيبدار بويژه سرپاييني پرهيز شود
به مرور زمان يا به علت ضربه، تصادف و بيماريهاي مفصلي از ضخامت سطح غضروفي استخوانهاي مفصل كاسته ميشود. كاهش ميزان عناصر قابل انعطاف تشكيلدهنده غضروف و از بين رفتن كارايي سلولهاي غضروفي زمينهساز كم شدن ضخامت مفصل و انعطافپذيري آن است. در بيشتر موارد آرتروز زانو بهصورت اوليه يا وابسته به سن بروز ميكند. جنس، نژاد، وراثت و عوامل محيطي هم ميتوانند در ايجاد آرتروز زانو موثر باشند.
چه علائمي را بايد از نشانههاي بروز آرتروز زانو به حساب آورد؟
شايعترين علامت آرتروز زانو، خشكي مفصل هنگام حركت و درد است. درد آرتروز زانو عمدتا هنگام فعاليت مثل راه رفتن در سطوح شيبدار و خم و راست كردن زانو هنگام انجام فعاليتهاي روزمره بروز ميكند. معمولا درد آرتروز زانو هنگام استراحت كاهش مييابد. در مراحل پيشرفته آرتروز زانو علاوه بر درد، تغيير شكل مفصل بهصورت تورم اطراف مفصل و انحراف پرانتزي زانوها و لنگيدن هنگام راه رفتن مشاهده ميشود.
براي تشخيص ابتلا به اين نوع آرتروز چه روشهايي وجود دارد؟
مهمترين و قابل اع%D(�مادترين روش، تشخيص معاينه باليني و شرح حال توسط پزشك متخصص است. روشهاي تصويربرداري مثل راديولوژي ساده و در مواردي آزمايش خون يا بررسي مايع مفصلي نيز كمككننده است. در بيشتر موارد معاينات تكميلي راديولوژيك و آزمايشگاهي براي رد كردن ساير بيماريهاي مفصلي است.
آيا درماني هم براي اين بيماران وجود دارد؟ علم جديد چه درمانهايي را به اين بيماران ارائه كرده است؟
شايعترين و مقرون به صرفهترين روش درمان آرتروز زانو، روشهاي متنوع طب فيزيكي است. اين روشها شامل كاهش وزن بدن، عدم انجام فعاليت بدني مثل راه رفتن طولاني در سطوح شيبدار، حركت دادن مفصل در تمام دامنه حركتي طي فعاليت روزانه، تقويت عضلات مفصل با انجام ورزشهاي منظم و تجويز شده، استفاده از كفش يا بريس مناسب و در مواردي تجويز مداليتههاي طب فيزيكي و روشهاي فيزيوتراپي است. استفاده از داروهاي خوراكي و تزريق درون مفصلي از روشهاي تكميلي درمان است. داروهاي خوراكي و تزريقي بهصورت قطعي مانع پيشرفت فرآيند آرتروز نميشود. داروهاي مسكن به منظور كاهش درد مورد استفاده قرار ميگيرد و سادهترين و كم ضررترين آنها استامينوفن است. تزريقات داخل مفصل شامل استروئيد، مواد افزايشدهنده غلظت مفصل مثل هيالورونيك اسيد و استفاده از پلاكتهاي فعال شده بيمار (PRP)نيز در جايگاه خود براساس تجويز پزشك ميتواند مورد استفاده قرار گيرد.
آيا آرتروز زانو به جراحي نياز دارد؟
جراحي، درمان مراحل اوليه آرتروز زانو نيست. در صورتي كه آرتروز زانو باعث ايجاد انحراف در زانو و ايجاد حالت پرانتزي و همچنين محدوديت دامنه حركت مفصل زانو شود و درد مانع انجام فعاليت بيمار شود، جراحي زانو ضروري است. سن مناسب عمل جراحي زانو بعد از 60 تا 65 سالگي است. در جراحي زانو مفاصل تخريب شده بعلت آرتروز با مفاصل مصنوعي تعويض ميشوند. اين عمل آرتروپلاستي نام دارد. بهتر است پيش از انجام جراحي وزن بيمار كم شود و آموزش و ورزشهاي لازم براي تقويت عضلات و افزايش توان قلبي، عروقي صورت گيرد.
براي اينكه به مشكلات ناشي از آرتروز زانو مبتلا نشويم، چه روشهاي پيشگيري را پيشنهاد ميكنيد؟
رژيم غذايي مناسب شامل مواد معدني، پروتئين، ويتامين و اجتناب از مصرف مواد پر كالري، ورزش مناسب براي تقويت عضلات و ايجاد تعادل هنگام راه رفتن، كاهش وزن و رعايت وضعيتهاي مناسب، انجام فعاليتهاي روزمره زندگي است.
در مورد ترتيب استفاده از درمانهاي غير جراحي و جايگاه آنها در درمان آرتروز زانو هنوز اتفاق نظر كلي وجود ندارد، اما در اين ميان اثرات كاهش وزن در افراد چاق، انجام ورزشهاي هوازي (آيروبيك)، ورزشهاي آبي و تمرينات مقاومتي و تقويتي كاملا ثابت شده است و در افراد مبتلا به آرتروز توصيه ميشود.
انواع مختلف ورزش هم از ميزان درد ميكاهند و هم سبب بهبود حركت و عملكرد مفاصل آرتروزي ميشوند. نكته مهم اين است كه ورزش درماني براي هر فرد متناسب با شرايط سني و جسمي، بيماريهاي همراه، شدت آتروز و معاينات فيزيكي وي تجويز ميشود. درست مثل هر نسخه دارويي كه در آن شكل دارو، دوز، زمان استفاده و ملاحظات و احتياطات حين مصرف دارو مشخص است، تجويز ورزش در بيماران نيز بايد توسط پزشك انجام شود و در هرنسخه ورزشي نوع ورزش، شدت، طول مدت هر جلسه و تعداد جلسات در روز و هفته و احتياطات حين ورزش مشخص باشد.
از يكسو آرتروز زانو سبب ميشود به دليل كم تحركي ناشي از درد، قدرت عضلات پيرامون زانو كاهش يابد، از طرف ديگر كاهش قدرت عضلات خود سبب ايجاد و افزايش شدت آرتروز ميشود. همچنين در بسياري از بيماران عدمتناسب بين قدرت و انعطافپذيري عضلات سبب تشديد آرتروز ميشود. بنابراين علاوه بر ورزشهاي تقويتي عضلات بويژه عضله چهار سر و نزديككنندههاي ران، تمرينات كششي براي افزايش انعطافپذيري عضلات پشت و كنار ران و حتي تمرينات تعادلي ميتواند مفيد واقع باشد.
پيادهروي يكي از مناسبترين ورزشها در مبتلايان به آرتروز زانو است، اما بايد از حركت روي سطوح شيبدار بويژه سرپاييني پرهيز شود. اين در حالي است كه در مقايسه دوچرخه ثابت با ارتفاع بلند صندلي به دليل اينكه بخشي از وزن بيمار توسط صندلي دوچرخه تحمل ميشود و از فشار بر زانوها ميكاهد بويژه در افراد چاق مناسبتر است.
وسايل ورزشي و تجهيزاتي كه قابليت تنظيم براساس شرايط فيزيكي بيماران را ندارند مانند وسايل نصب شده در پاركها ممكن است به سلامت سالمندان آسيب برسانند.
3ادويه شفابخش براي پيشگيري ازسرطان وآلزايمر
رزماري
رزماري در تقويت حافظه و سطح هوشياري موثر است . اسيد رزماري و ساير تركيبات آنتي اكسيداني موجود در اين ادويه كه معمولا روي گوشت قرمز و مرغ استفاده ميشود براي مقابله با باكتري ها موثر است و حتي به طبخ سالم تر گوشت كمك ميكند .
زرد چوبه
در هند از اين ادويه براي تسريع بهبود و شفاي زخم ها استفاده ميشود همچنين چاي زرد چوبه در بهبود سرماخوردگي و مشكلات تنفسي موثر است. اين ماده داراي خواص آنتي اكسيداني و ضد التهابي است. كور كيومين ماده اي در زرد چوبه است كه ميتواند درد هاي ناشي از آرتريت و جراحات دنداني را كاهش دهد. همچنين در كنترل بيماريهاي قلبي ، ديابت و آلزايمر كاربرد دارد.
فلفل تند
خوردن فلفل تند در هواي گرم ميتواند سيستم خنك كننده بدن را به طور طبيعي مورد هدف قرار دهد و در نتيجه بدن را خنك كند .
كاپسايسسين در فلفل تند سوخت و ساز بدن و سوختن چربي را تشديد ميكند و در طولاني مدت موجب كاهش وزن مي شود همچنين با تقويت توان سلول هاي معده خطر بروز زخم معده را كاهش ميدهد و اين عضو را در برابر عفونت ها و باكتريها ي توليد كننده زخم مقاوم مي سازد . فلفل تند با كاهش كلسترول بد از قلب محافظت ميكند .
سياهي دور چشم
دور چشم برخي از افراد تيره است و معمولا اين مساله باعث رنجش آنها ميشود كه بايد نسبت به علت آن آگاه باشند تا بتوانند در صورت امكان به درمان بپردازند.
تيرگي دور چشم به رنگهاي مختلف ديده ميشود كه گاهي كبود و گاه خاكستري تيره يا قرمز مايل به قهوهاي است. زماني هم تيرگي اطراف چشم به صورت حلقهاي بسيار محو خودنمايي ميكند. اين تيرگي به هر شكل و رنگي ظاهر شود ناخوشايند است و از زيبايي چشم ميكاهد. وقتي بد ميخوابيم، تيرگي اطراف چشم واضحتر است و ديرتر از بين ميرود.
براساس پژوهشهاي انجام شده علت بروز تيرگي اطراف چشم به پوست مرتبط نيست، بلكه بايد علت را در رگهاي خوني و لنفاوي زير چشم جستجو كرد.
پوست زير چشم بسيار ظ%D(�يف است و به همين خاطر، كاهش سرعت جريان خون، لنف و ورم رگهاي زير پوست به هنگام خواب باعث ميشود كه اطراف چشم بعد از بيدار شدن تيره به نظر بيايد. اما پس از مدتي كه دوباره جريان خون و لنف افزايش يافت، ورم اطراف چشم و تيرگي آن به آرامي كاهش مييابد. اما به گفته محققان، علت اين مساله را بايد در ميزان اكسيژن رگها جستجو كرد. رگهاي خوني در صورتي كه اكسيژن كمتري دريافت كنند، تيره تر به نظر ميآيند و اين تيرگي به نوبه خود موجب تيرگي پوست ميشود، وقتي خواب نا آرامي داريم يا به اندازه كافي نخوابيدهايم، جريان خون بدتر از حالت طبيعي است.
براي رفع تيرگي اطراف چشم ميتوان آهن مصرف كرد؛ چون باعث تأمين بيشتر اكسيژن در ارگانيسمهاي مختلف ميشود. اما صحت اين موضوع را بايد هر فردي روي خود امتحان كند.
به گزارش ايرنا، راههاي سادهتري نيز براي خلاص شدن و كاهش تيرگي دور چشم يا حتي پيشگيري از بروز آن وجود دارد. نخستين راه نوشيدن آب به اندازه كافي است. اگر سلولهاي پوست از آب كافي برخوردار شوند، تيرگي رگهاي زير آن كمتر نمايان ميشود. براي رهايي از تيرگي اطراف چشم بايد روزانه 2 تا 3 ليتر آب نوشيد.
دومين راهي كه باعث كمتر شدن تيرگي اطراف چشم در دراز مدت ميشود، خواب كافي است.
نه تنها مدت خواب بلكه كيفيت آن نيز تعيين كننده است. كسي كه خواب طولاني دارد، اما بارها در طول خواب بيدار ميشود، به اندازه كافي استراحت نكرده است. اين فرد، نتيجه خواب نا آرام خود را روز بعد هنگام نگاه كردن به چهره خود درآينه خواهد ديد.
سومين راه، بهره بردن از هواي آزاد است. قدم زدن در هواي آزاد حتي اگر كوتاه مدت باشد، براي رفع تيرگي دور چشم مفيد خواهد بود.
راه ديگر رعايت فاصله با صفحات تلويزيون و رايانه است. زندگي سالم روي گردش خون تأثير مثبت ميگذارد و گردش سالم خون در چهره نمايان ميشود.
گاهي با هيچ يك از اين راهها نميتوان تيرگي اطراف چشم را درمان كرد. در اين صورت بايد نزد پزشك رفت، چرا كه برخي از بيماريها مانند آلرژي ميتوانند سبب تيرگي اطراف چشم شوند. اگر تيرگي چشم به مشكلي دراز مدت تبديل شود، انجام برخي معاينات توسط پزشك ميتواند كمك كننده باشد.
درمان بي درمان
به گفته پزشكان درمان تيرگي دور چشم كاملاً نسبي است و درمان قطعي ندارد و ميتوان از ليزر و داروها براي درمان تيرگي دور چشم استفاده كرد.
متخصصان پوست و مو معتقدند كه عواملي مانند خستگي، استرس، بيماريهايي مانند تيروئيد، تغذيه بد و كمخوني موجب بروز تيرگي دور چشم ميشود اما بيش از ۹۰ درصد تيرگيهاي دور چشم منشأ ژنتيكي دارد.
اگزماهاي دور چشم و حساسيتها كه موجب خارش چشم ميشود نيز ميتواند تيرگي دور چشم را به همراه داشته باشد.
چند توصيه ساده
سياهي دور چشم گاهي به سبب سوءتغذيه يا خوردن غذاها و خوراكيهايي كه ويتامين و مواد معدني مورد نياز بدن را تأمين نميكنند يا خستگي مستمر، بوجود ميآيد.
براي درمان سياهي دور چشم بهتر است كه علت اصلي آن شناخته شود اما به هر حال كارشناسان براي از بين بردن سياهي دور چشم توصيههاي مفيدي را ارائه كردهاند كه از جمله ميتوان به شستوشوي دورچشم با آب گرم و سرد، كمپرس كردن دور چشم با آب نعناي تازه، گذاشتن خيار و سيبزميني دور تا دور سياهي چشم اشاره نمود.
علاوه بر اين، چرب كردن دور تا دور سياهي چشم با مخلوطي از نصف قاشق روغن بادام و يك چهارم قاشق آب ليموترش نيز بسيار مفيد است.نوشيدن زياد آب نيز راهي براي نجات يافتن از سياهي دور چشم است.
راهنماي انواع درماتيت و روشهاي درماني آنها
التهاب پوستي؛ از نيش دراكولا تا كهنه بچه
چگونه بايد نوع اگزما يا درماتيت را شناخت؟
همه التهابهايي كه در پوست به وجود ميآيد، درماتيت نيست و اين بيماري بيشتر با علائمي مانند بثورات، قرمزي، خارش، تاولهاي ريز و ترشح همراه است و بعد از چند روز نيز سطح آنها (تاولها) كبره ميبندد. هر چند واكنش افراد نسبت به مواد حساسيتزا يكسان نيست و امكان دارد فردي در تماس با آن مواد واكنش شديدي نشان دهد اما روي شخص ديگري هيچ تاثيري نداشته باشد؛ بنابراين در مورد مواد حساسيتزا و تاثيرشان نميتوان نسخه يكساني براي همه پيچيد. در اين گزارش، دو كلمه درماتيت و اگزما به طور همزمان استفاده شده است و شايد اين سوال برايتان مطرح شود كه آيا اگزما و درماتيت با هم متفاوتند؟ متخصصان پوست و مو ميگويند اگر كتابهاي پوست را در منابع انگليسي و فرانسوي مرور كنيد، در مقدمه و قبل از شروع بحث بيماريها، در مورد مترادف بودن كلمه اگزما و درماتيت توضيح داده شده است تا ذهن خواننده هنگام مطالعه بيماري و برخورد با كلمههاي اگزما و درماتيت در كنار يكديگر با ابهام مواجه نشود.
درماتيت و اگزما مترادف هم هستند؛ هرچند درماتيت بيشتر براي آن دسته از التهابهاي پوستي به كار برده ميشود كه دليل بيروني دارند؛ مانند درماتيت تماسي. اگزما نيز به آن دسته از التهابهاي پوستي گفته ميشود كه دليل دروني دارند؛ مانند اگزماي آتوپيك، ولي در كل به كارگيري درماتيت و اگزما در انواع حساسيتهاي پوستي به طور مترادف امكانپذير است.
طبقهبندي درماتيت برحسب نوع: بسياري با همه انواع درماتيتها و حساسيتها آشنا نيستند و بروز هر گونه عارضهاي را اگزما ميدانند. در حالي كه متخصصان پوست برحسب واكنشهاي پوستي كه در افراد ميبينند، درماتيت را به چند گروه طبقهبندي ميكنند.
درماتيت فيتو فوتو
گاهي اوقات براي ايجاد يك درماتيت يك عامل كفايت نميكند و دو عامل بايد دست به دست هم دهند تا يك نوع درماتيت خاص در آنها بروز كند؛ مانند درماتيت فيتو فوتو. فيتو به معني گياه و فوتو به معناي نور خورشيد است. گاهي اوقات تماس پوست با بعضي گياهان خاص، سبب بروز درماتيت و حساسيت نميشود؛ اما وقتي ترشح اين گياه (كه روي پوست مانده است) زير نور خورشيد قرار گيرد، باعث بروز تغييراتي در ترشحات گياه و در نتيجه بروز درماتيت فيتو فوتو ميشود. علائم اين بيماري نيز در دست و صورت با خطوط غيرمشخص است.
درماتيت كهنه بچه
خانمهايي كه بتازگي مادر شدهاند بخوبي با درماتيت كهنه بچه آشنا هستند. بدن بچههايي كه پوشك ميشوند، ميتواند به دليل تماس با لاتكس پوشك يا مواد شويندهاي كه كهنه بچه با آنها شسته شده اما بخوبي آبكشي نشده است، دچار حساسيت شود. ادرار و مدفوع بچه نيز در بروز حساسيت بيتاثير نيست؛ زيرا ادرار حاوي اوره است و زماني كه در مجاورت پوست بچه قرار ميگيرد، تبديل به آمونياك شده و باعث بروز حساسيت ميشود. براي جلوگيري از بروز اين درماتيت، بهتر است مادران كهنه بچه را زود به زود عوض كرده، آنها را بخوبي آبكشي كنند، از كرمهاي ضدالتهاب، چربكننده و تركيباتي مانند زينك كه باعث ترميم سريعتر زخمها ميشود استفاده كنند. فراموش نكنيد استفاده بيش از حد از كورتونها باعث بروز زخمهاي بيشتري در كودك ميشود.
سبوريك درماتيت
دو گروه از لحاظ سني درگير درماتيت سبوره ميشوند كه هيچ ارتباطي با هم ندارند. اولين گروه بچههاي يكساله هستند. وسط سر بعضي بچهها دلمههايي به صورت شورههاي به هم چسبيده ديده ميشود و والدين با ديدن آنها تصور ميكنند سر بچه بخوبي شسته نشده است.
در دوران بارداري جنين تحت تاثير هورمونهاي مادر قرار دارد و اين روال تا مدتي بعد از بهدنيا آمدن نيز ادامه پيدا ميكند. غدد سباسه يا چربي كه در سر بچهها وجود دارد، هنوز تحت تاثير هورمونهاي مادر است؛ بنابراين غدد هورموني خود بچه فعاليتي ندارد كه در سرشان چنين دلمههايي شكل بگيرد، اما اين مساله گذراست و مشكلي ايجاد نميكند.
مرحله دوم سبوريك از چهارده تا چهلوپنج سالگي بروز ميكند. در چهارده يا پانزده سالگي كه اوج فعاليت هورموني فرد است، علائم به شكل قرمزي همراه با پوسته در ناحيه سر، ابرو، كنارههاي بيني، پشت گوش و در آقايان در وسط سينه و در مراحل پيشرفتهتر در ناحيه زير بغل و كشاله ران بروز ميكند. حال ممكن است اين علائم در يك يا چند ناحيه ديگر هم ديده شود. اما چرا اين نشانهها بروز ميكند؟ ابتدا اين تصور وجود داشت كه در سنين چهارده تا چهلوپنج سالگي، هورمونهاي جنسي فعال است و روي غدد سباسه (چربي) تاثير گذاشته و باعث ترشح بيشتر آنها ميشود؛ اما در پژوهشهاي بعدي مشخص شد ميزان ترشح غدد چربي زياد نميشود و تنها كيفيت سبوم تغيير ميكند. اين سبوم كه سباسه ترشح ميكند از موس، وكس و كلسترول تشكيل شده است و وقتي نسبت ميان اين مواد بههم ميخورد، روي كيفيت سبوم نيز تاثير ميگذارد. ممكن است نوعي قارچ يا مخمر روي پوست همه انسانها وجود داشته باشد كه مشكلي برايشان ايجاد نميكند، اما در سبوريكها موضوع فرق ميكند و اين مخمرها فعالتر ميشود. به همين دليل متخصصان پوست براي درمان آنها يك درمان ضدقارچ نيز انجام ميدهند و اين درمان به كاهش علائم سبوريك كمك ميكند. هرچند اين قارچ در بدن سبوريكها فعال شده و باعث بروز مشكلاتي ميشود، ولي اين بيماري جزو بيماريهاي قارچي نيست.
موجي بودن علائم درماتيت سبوره زماني به اوج خود ميرسد كه استرس و فشار روحي بيشتري به فرد وارد شود. نمونه واضح آن دانشآموزان كنكوري يا آنهايي هستند كه دغدغه امتحان دارند. در فصل امتحان، پوست سر اين افراد چرب و شورهدار است؛ اما مواقعي كه استرس ندارند اين علائم ديده نميشوند.
درماتيت تماسي
همان گونه كه از نام اين نوع درماتيت پيداست؛ پوست بعضي افراد بر اثر تماس با عوامل حساسيتزا واكنش نشان ميدهد اما تا قبل از بروز اگزما، پوست در مقابل عوامل حساستزا بهدفاع برميخيزد. در درم يا پوست مياني، سلولهاي دفاعي به نام لانگرهانس وجود دارد كه مانع ورود عوامل حساسيتزا به بدن ميشود. با ورود اين مواد و تضعيف درم، پوست خشك و شكننده شده و زمينه براي ايجاد درماتيت فراهم ميشود. با ذكر يك مثال وظيفه سلولهاي لانگرهانس را توضيح ميدهيم؛ خانمهاي آرايشگر مثال روشني براي تشريح كار سلولهاي دفاعي هستند. آرايشگران به دليل نوع خاص شغلشان، به طور دائم با موادي مانند اكسيدان و مواد آرايشي سر و كار دارند. دست كساني كه از دستكشهاي پلاستيكي با لايه لاتكس استفاده ميكنند نيز ممكن است بر اثر تماس با اين لايه دچار حساسيت شود. البته ممكن است با يك يا دو بار استفاده از دستكشها يا كار كردن با مواد آرايشي و رنگي، حساسيتي در پوست ايجاد نشود؛ اما بعد از گذشت مدت كوتاه (اگر پوست نسبت به آن ماده حساسيت نشان دهد) سلولهاي لانگرهانس عامل حساسيت را شناسايي كرده و سيستم ايمني بدن را وادار به دفاع و واكنش ميكند؛ اين واكنش نيز به صورت التهاب و قرمزي بروز ميكند.
درماتيت اطراف دهان
درگذشته پزشكان بر اين باور بودند كه تماس اطراف دهان بعضي از افراد با موادي مانند مركبات، غذاها و حتي خمير دندان سبب بروز حساسيت ميشود. علت بروز اين درماتيت در هاله دور دهان مشخص نيست، اما اين نكته ثابت شده است كه استفاده بيرويه از بعضي كورتونها به بروز درماتيت در اطراف دهان منجر ميشود. متخصصان پوست در مواجهه با اين گونه درماتيتها، گاهي اوقات كرمهاي مرطوبكننده يا ترميمكننده تجويز ميكنند تا پوست نواحي آسيب ديده ترميم شود.
درماتيت ناشي از استاز
افرادي كه بنا به شغلشان، پاهايشان هميشه حالت آويزان دارد، اين قسمت را با دقت بيشتري مطالعه كنند: گردش خون در پاهاي كساني كه بهدليل شغلشان بايد به طور دائم بايستند، كم است، به همين دليل خون در محل باقي مانده و پوست اين ناحيه (كمي از مچ پا بالاتر) تحت تاثير قرار ميگيرد. در اين حالت پوست آن ناحيه قرمز و خشك و خارشدار است. مشاهده اين علائم براي پزشك، فقط يك علامت است، زيرا روندي ادامهدار است و بيمار بايد به پزشك عروق نيز مراجعه كند. بنابراين ممكن است عامل ايجاد استاز، عروق باشد. اگر كار اين افراد طولاني است و مجبورند بايستند، توصيه ميشود در منزل دراز بكشند و پاهايشان را به حالت زاويه 30 تا 45 درجه نگه دارند تا خون به پاهايشان برگردد. ماساژ دادن پاها نيز بسيار موثر است، اما متاسفانه افراد اين نكتهها را چندان جدي نميگيرند و زماني مراجعه ميكنند كه پوست كيفيت خودش را از دست داده و حالت چرمي پيدا كرده است.
درماتيت پوم فوليكس
مهمترين علامت اين نوع درماتيت، وجود تاولهاي آبدار بين انگشتان دست است؛ يعني جايي كه دو انگشت با هم در تماسند. در اين نوع درماتيت، ممكن است گاهي كف يا ميان انگشتان دست نيز مبتلا شود. گاهي بروز اين نوع درماتيت فصلي است و هر سال تكرار ميشود. البته نگران نشويد؛ با درمان بموقع، اين تاولها از بين ميرود، اما گاهي اوقات بعد از خشك شدن تاولها، ممكن است پوست دور آنها به صورت دايرههاي خشك دربيايد.
برلاك درماتيت
ماده برگاموت يكي از مواد اساسي و مهم در تهيه بسياري از عطرهاست. بعضيها نسبت به اين ماده واكنشي ندارند، بعضي ديگر نيز وقتي از عطر حاوي برگاموت استفاده ميكنند تا زماني كه در برابر آفتاب قرار نگرفتهاند برايشان دردسري درست نميشود، اما به محض اينكه در برابر تشعشع نور آفتاب قرار ميگيرند، پوستشان علائم ابتلا به درماتيت را نشان ميدهد. همه متخصصان پوست توصيه ميكنند از عطر روي پوست استفاده نكنيد و براي جلوگيري از بروز درماتيت، آن را روي لباس يا زير يقه استفاده كنيد.
درماتيت شغلي
كساني كه سر و كارشان با گريس، روغن يا سيمان است، اين قسمت را با دقت بيشتري بخوانند: درماتيت شغلي در واقع يك نوع درماتيت تماسي است و بستگي به شغل فرد دارد كه با چه مواد خاصي در تماس است. يكي از عواملي كه سبب بروز حساسيت در بعضي افراد ميشود، سيمان است. دست كارگراني كه با سيمان كار ميكنند، اغلب خشك است و علائم اگزماي حاد يا تحت حاد را نشان ميدهد. كساني كه با گريس و روغن كار ميكنند نيز ممكن است علائم حاد و تحت حاد را نشان دهند.
درماتيت ناشي از آفتاب
پوست همه افراد در مقابل آفتاب واكنش نشان ميدهد، اما پوست بعضيها در مواجهه با آفتاب واكنش بيشتري نشان ميدهد. افرادي كه پوستشان با اين نوع درماتيت درگير است، اگر به مدت طولاني در برابر نور خورشيد قرار ميگيرند، حتما بايد از ضدآفتاب استفاده كنند.
پتروس درماتيت
عامل ايجاد اين نوع درماتيت، دراكولاست. اشتباه نكنيد منظورمان دراكولاي خونآشام نيست؛ اين لقب دهان پركن را حشرهاي شبيه پشه به دوش ميكشد كه شماليها آن را كاملا ميشناسند. اگر كسي توسط اين حشره نيش زده شود، روي پوستش التهابي شبيه زخم بروز ميكند. اگرچه شدت تحريكپذيري با نيش دراكولا زياد است، ولي در بعضي افراد واكنش چنداني ايجاد نميكند. البته در بعضي ديگر نيز ممكن است به صورت واكنشهاي شديد پوستي بروز كند. اگر هدف نيش دراكولا قرار گرفتيد هرگز خود درماني نكنيد و حتما به پزشك متخصص مراجعه كنيد.
نورو درماتيت
اين بخش، مخصوص كساني است كه به شكل ناخودآگاه عادت كردهاند پشت گردن يا هر قسمت ديگر از بدنشان را بخارانند. بروز اين درماتيت به دليل خاراندن بيش از حد است و اين خارش بعد از مدتي باعث ضخيم و تيره شدن آن ناحيه ميشود. علائم اين درماتيت شبيه اگزماي مزمن است و شايعترين بخشي كه درگير ميشود، پشت گردن است. اگر اين بيماري حالت تكرارشونده داشته باشد، بايد حتما به پزشك اعصاب و روان نيز مراجعه كند.
توصيههاي پيشگيرانه
عامل حساسيت را شناسايي كنيد.
از عوامل ايجادكننده يا تسهيلكننده ماده حساسيتزا اجتناب كنيد تا مشكل تكرار نشود. براي مثال اگر فردي به زيورآلات، ساعت و فلز نيكل حساسيت دارد، نبايد از اين وسايل استفاده كند.
از ضدالتهاب و تركيبات كورتوني (به دفعهها و دزي كه پزشك متخصص تعيين ميكند) استفاده كنيد.
از كرمهاي نرمكننده استفاده كنيد تا پوست خودش را ترميم كند.
اخيرا كرمهايي وارد بازار شده است كه كورتوني نيست؛ ولي در درمان بسياري از اگزماها موثر است. با اين حال براي استفاده از آنها حتما بايد زير نظر پزشك متخصص باشد.
از شويندههايي استفاده كنيد كه پوست را خيلي خشك نكند.
وقتي نفس خون بند ميآيد
تالاسمي نوعي بيماري خوني ـ وراثتي است كه از بدو تولد با فرد همراه است و تا پايان عمر با او خواهد بود. اين بيماري در اصل يك نوع كمخوني به شمار ميرود كه صرفا عامل ژنتيكي دارد و فقط از والدين به فرزندان منتقل ميشود و به هيچ طريق ديگري امكان انتقال آن بين افراد وجود ندارد. علت اصلي اين كمخوني ناتواني در توليد پروتئينهاي هموگلوبين خون است و عامل اصلي اين ناتواني، نقص در كروموزوم شماره 11 است.
هموگلوبين
يكي از اجزاي اصلي تشكيلدهنده خون، گلبول قرمز است. وظيفه اصلي گلبول قرمز انتقال اكسيژن از كيسههاي هوايي ريه به تمام سلولهاي بدن براي انجام سوخت و ساز و بازگرداندن دياكسيدكربن حاصل از سوخت و ساز سلولهاي بدن به اين كيسههاي هوا براي دفع از بدن است.
اين وظيفه در گلبول قرمز در واقع به عهده مولكولي است كه هموگلوبين نام دارد. به عبارت ديگر اين هموگلوبين يا همان رنگدانههاي گلبول قرمز است كه نقل و انتقال اكسيژن و دياكسيدكربن را بين ريه و سلولهاي بدن انجام ميدهد. در ساختمان هر مولكول هموگلوبين دو نوع پروتئين متفاوت با نامهاي آلفا و بتا وجود دارد كه اگر بدن نتواند به ميزان كافي از اين پروتئينها توليد كند، دچار نوعي كمخوني خواهد شد كه نتيجهاش شكل ناهنجار گلبولهاي قرمز و ناتواني در اكسيژنرساني است.
انواع تالاسمي
بر اين اساس ميتوان تالاسمي را به طور كلي به دو نوع آلفا و بتا تقسيم كرد. اگر بدن در توليد پروتئين آلفا مشكل داشته باشد، فرد به تالاسمي نوع آلفا و اگر اين مشكل مربوط به توليد پروتئين بتا باشد، فرد به تالاسمي نوع بتا مبتلا ميشود. البته هر يك از اين انواع تالاسمي، خود شاخهها و مراحل گوناگوني دارد. به علاوه در كنار اين دو نوع، انواع ديگري از تالاسمي نيز وجود دارد.
مينور و ماژور
در ايران، هر فردي كه اندك اطلاعاتي درباره تالاسمي داشته باشد، مطمئنا اصطلاحات مينور و ماژور را شنيده است. اين اصطلاحات در اصل مربوط به تالاسمي نوع بتاست و درجه شدت ابتلا به اين نوع تالاسمي را مشخص ميكند. در تالاسمي مينور (خفيف) فرد به كمبود پروتئين بتا مبتلاست، اما اين كمبود به اندازهاي نيست كه سبب كمخوني شديد شود، به عبارت ديگر اين كمبود به حدي نيست كه بر عملكرد هموگلوبين تاثير نامطلوبي بگذارد. در بيشتر موارد، فرد با مشكل خاصي مواجه نخواهد شد، اما هميشه يك ناقل بالقوه محسوب شده و تحت شرايطي فرزندانش در دوران جنيني تالاسمي را البته به درجات گوناگون از او ارث خواهند برد، اما تالاسمي %D)�اژور (شديد) شرايط متفاوتي دارد و فرد مبتلا را در شرايط بحراني قرار ميدهد. اين تالاسمي پيشرفته حاصل نارساييهاي ژنتيكي خاصي است كه سبب ميشود يا بدن اصلا نتواند پروتئين بتا بسازد يا به ميزان بسيار كمي به توليد آن بپردازد. در برابر اين نقص، بدن دست به رفتاري جبراني ميزند و سعي ميكند با توليد بيشتر پروتئين آلفا جاي خالي پروتئين بتا را پر كند، اما متاسفانه پروتئين آلفاي اضافي سمي مهلك براي گلبولهاي قرمز به شمار ميرود زيرا سبب تخريب اين گلبول در مغز استخوان و درون خون ميشود و پس از اين تخريب، پروتئين آلفا در مغز استخوان رسوب ميكند.
به علاوه، در اثر اين نقص، مراكز خونساز بدن، يعني مغز استخوان، كبد و طحال، شروع به فعاليت براي خونسازي بيشتر ميكند و در اثر اين پركاري بزرگ ميشود. بزرگ شدن مغز استخوان بهخصوص در استخوانهاي پهن صورت و جمجمه در مبتلايان به تالاسمي ماژور كاملا مشهود است. البته اقدامات درماني به موقع به راحتي ميتواند مانع بروز چنين عوارضي شود.
علائم و عوارض تالاسمي ماژور
اين بيماري در شش ماه نخست زندگي كودك در شكل كمخوني شديد بروز ميكند و اگر در همان مرحله مورد تشخيص قرار گيرد، به راحتي قابل درمان است. به طور كلي مهمترين علائم ابتلا به اين بيماري كه در بسياري از موارد عوارض آن نيز به شمار ميرود، به طور خلاصه عبارت است از:
ـ*كمخوني شديد به حدي كه فرد مبتلا نيازمند تزريق مكرر خون خواهد بود.
ـ* رنگ پريدگي چهره، زردي صورت يا حتي رنگ مسي پوست.
ـ *ضعف استخوانها و در مراحل پيشرفته، شكنندگي بسيار بالاي آنها.
ـ* رشد بيرويه مغز استخوان كه بويژه در استخوانهاي ناحيه صورت و جمجمه نمود پيدا ميكند.
ـ *بروز اختلال رشد در كودكان با سن بالاتر.
ـ* رشد بيرويه كبد و طحال در سنين بالاتر.
ـ* تاخير در سن بلوغ.
ـ *بروز آسيب در برخي اعضاي داخلي مانند قلب، غدد جنسي، پانكراس و... و نيز بروز مشكلاتي از قبيل ديابت.
اقدامات درماني
رايجترين اقدام درماني براي تالاسمي ماژور، كه البته اقداميكنترلي است، تزريق خون سالم و داراي هموگلوبين تواناست. اگر اين شيوه به اجرا درنيايد يا به درستي اجرا نشود، متاسفانه باعث مرگ در سنين كودكي خواهد شد، اما تشخيص بهموقع و تزريق خون آن هم به دفعات موردنياز ميتواند كيفيت و طول عمر مبتلايان را به ميزان قابلتوجهي افزايش دهد. البته اين روش درمان خالي از عوارض و خطر نيست. هماكنون بسياري از افراد مبتلا در دورههاي زماني كوتاه مدت، حدود دو يا سه هفته يك بار، خون دريافت ميكنند. ورود اين ميزان خون به بدن فرد، به معناي ورود و انباشت مقدار زيادي آهن است. از آنجا كه آهن به طور طبيعي در بدن دفع و حذف نميشود، اين انباشت آهن ميتواند به اعضاي كليدي بدن مانند قلب و كبد آسيبهاي جدي برساند و در نهايت باعث مرگ زودهنگام شود.
دسفرال
براي مقابله با عارضه درماني ذكر شده، اقدام درماني ديگري انجام ميشود تا فرد مبتلا بتواند آهن اضافي را دفع كند. اين كار از طريق تزريق دارويي صورت ميگيرد كه دو ويژگي مهم دارد؛ نخست آن كه به آهن اضافي ميچسبد و ديگر آن كه به سرعت و از طريق ادرار از بدن دفع ميشود. نام علمي اين داروي تزريقي «دفروكسامين» است و با نام تجاري معروف «دسفرال» در بازار عرضه ميشود. به دليل سرعت بسيار بالاي دفع اين دارو از بدن، لازم است آن را توسط پمپ كوچك قابل حملي، به مدت 8 تا 12 ساعت، آن هم پنج تا هفت بار در هفته زير پوست ناحيه شكم يا پا تزريق كنند و به اين ترتيب عوارض انباشت آهن ناشي از تزريق خون از بين ميرود. همين خاصيت است كه دسفرال را به يك داروي حياتي براي مبتلايان به تالاسميماژور تبديل كرده است.
پيشگيري
سادهترين و كمهزينهترين راه پيشگيري از تالاسمي، جلوگيري از ازدواجهايي است كه در آن امكان ابتلاي فرزندان به تالاسمي بالاست. مرحله بعدي هم ممانعت از بارداري در چنين زوجهايي است، اما طبيعتا راه دوم چندان قابلتجويز نيست زيرا اساسا خانواده براي امتداد نسل شكل ميگيرد. در كنار اين روشها، راههاي ديگري نيز وجود دارد كه هزينه و دردسر بالايي دارد. يكي سقط جنين در ابتداي دوره بارداري، با حفظ موازيني است كه احكام شرعي در اين زمينه تجويز ميكند. اين راه هر چند پر دردسر است، اما از تولد كودك مبتلا جلوگيري ميكند. لازم به ذكر است كه ايران تنها كشور اسلامي است كه در آن ميتوان به مدد مجوزهاي فقهي و به طور كاملا قانوني اين راه را در پيش گرفت. راه ديگر كه بسيار پرهزينه و پيچيده است و همگان نيز به آن دسترسي ندارند، اقدامات ژنتيكي روي جنين داخل رحم است.
روش طبيعي براي مرطوب نگه داشتن پوست5
اگر از طرفداران درمانهاي طبيعي هستيد مطالعه اين مطلب را از دست ندهيد و از اين پنج مرطوبكننده طبيعي، موثر، سالم و بيخطر بيشتر استفاده كنيد تا پوستتان هميشه مرطوب و شاداب بماند.
روغن جوانه گندم، حافظ خاصيت ارتجاعي پوست
روغن جوانه گندم براي پوستهاي خيلي خشك و پيشگيري از پيري پوست فوقالعاده است. اين روغن يك مرطوب كننده طبيعي محسوب ميشود كه خاصيت ارتجاعي پوست را به بهترين نحو حفظ ميكند.
اگر دنبال دليل علمي ميگرديد بايد بدانيد كه اسيدهاي اشباع نشده موجود در روغن جوانه گندم با راديكالهاي آزادي كه بافتها را تخريب و باعث پيدايش چين و چروك ميشوند، مبارزه ميكنند.
روش استفاده: براي پوستهاي خيلي خشك، صبح و شب روغن را روي تمام بدن بماليد. همچنين ميتوانيد از روغن جوانه گندم براي دستها و لبهاي ترك خورده استفاده كنيد. براي پوستهاي معمولي بهتر است شبها از اين روغن استفاده شود زيرا بافت آن چرب است. البته فراموش نكنيد كه روغن جوانه گندم ميتواند حساسيتزا باشد.
روغن بادام شيرين براي رفع تركهاي پوستي
براي رفع تركهاي پوستي روغن بادام شيرين را دريابيد. از روغن بادام شيرين اغلب در ساخت محصولات آرايشي استفاده ميشود. اين روغن بويژه براي پوستهاي خشك و زبر موثر عمل ميكند. روغن بادام شيرين پوست را نرم ميكند و براي رفع تركهاي روي پوست نيز موثر است.
روش استفاده: شما ميتوانيد اين روغن را به تمام بدنتان بماليد. صبحها سه تا چهار قطره براي صورت كافي است. توجه داشته باشيد اين روغن چرب است و باعث براقي صورت ميشود.
خيار، درمان خشكي پوست
خيار سرشار از آب است؛ بنابراين زماني كه به عنوان ماسك استفاده ميشود به طور موقت پوست را مرطوب نگهميدارد. البته بايد بدانيد باعث تغذيه پوست نميشود. توصيه ميكنيم پس از اينكه مدتي در معرض نور خورشيد بودهايد يا زماني كه احساس ميكنيد پوستتان خشكتر از معمول شده است اين ميوه مفيد را از ياد نبريد. خيار براي تمام پوستها مناسب است.
روش استفاده: خيار را به صورت حلقههاي نازك ببريد و روي صورتتان قرار دهيد و 15 دقيقه صبر كنيد.
شير جوي دوسر عامل نرمي و لطافت پوست
شير جوي دو سر، مرطوبكننده طبيعي گياهي است كه باعث تسكين، نرمي و لطافت پوست ميشود. استفاده از اين مرطوبكننده طبيعي را به افرادي كه پوست خيلي خشك دارند و يا از اگزما رنج ميبرند توصيه ميكنيم.
روش استفاده: روش استفاده از شير جوي دوسر به اين صورت است كه آن را در آب وان رقيق ميكنند و بدن را با آن شستوشو ميدهند.
روغن كتان براي بهبود پوستهاي چرب
روغن گياه كتان، روغن ايدهآل و موثري براي پوستهاي چرب است. اين روغن سرشار از امگا 3 است كه به متعادل كردن سبوم پوست كمك ميكند.
روش استفاده: از روغن گياه كتان مانند مرطوبكنندههاي قديمي روي صورت و بدن استفاده ميشود. برخلاف ديدگاه نادرستي كه ميان مردم رواج يافته است پوستهاي چرب نيز به مرطوبكننده نياز دارند.
توجه داشته باشيد روغن گياه كتان به سرعت ترش ميشود و بوي ترشيدگي، آن را غيرقابل استفاده ميكند. بهتر است اين روغن را به مقدار كم و در ظروف تيره رنگ خريداري و در يخچال نگهداري كنيد.
درمان آرتروز با تزريق پلاسما
آرتروز (استئوآرتريت) زانو يك بيماري مزمن بسيار شايع است كه ميتواند عوارض ثانويه جدي بر سلامت افراد داشته و باعث اختلال عملكرد و محدوديت فعاليت در سالمندان شود و نهايتا هزينههاي قابل توجهي بر سيستم بهداشت و درمان جامعه تحميل كند.
با توجه به اينكه تاكنون درمان قطعي و دائمي براي آرتروز زانو شناخته نشده، روز به روز بر تنوع درمانهاي موقت و نگهدارنده كه درد بيمار را كاهش دهد و عملكرد مفاصل و كيفيت زندگي را بهبود بخشد، افزوده ميشود.
مطالعات گسترده درباره درمانهاي متعدد فيزيكي و دارويي تنها اثرات قطعي كاهش وزن و ورزش درماني را تائيد كرده و تاكنون اثرات هيچ كدام از درمانهاي دارويي تسكيني، تزريقات داخل مفصلي كورتون و هيالورونيك اسيد (موسوم به آمپولهاي تاجخروس يا ژلهاي) به عنوان عوامل پيشگيريكننده يا درمانكننده دراز مدت قطعي آرتروز تاييد نشده است.
در چند سال اخير، استفاده از درمانهاي موسوم به تزريقات سرم غني از پلاكت PRP (Platelet Rich Plasma) گسترش يافته است. اگرچه تبليغات وسيع و غيرواقعي در خصوص اثرات اغراقآميز اين روش جديد باعث شده معرفي اين رويكرد درماني در مجامع علمي و رسانهها با چالشهايي همراه باشد. نكته مهم اين است كه با توجه به شواهد علمي موجود، استفاده از اين روش در جايگاه مناسب و شرايط استاندارد علمي و به شرطي كه توسط متخصصان امر و به دور از منفعتطلبي صورت گيرد، ميتواند اثرات مفيد درماني اميدواركنندهاي را در برخي بيماريها از جمله بيماريهاي سيستم اسكلتي عضلاني در بر داشته باشد.
استفاده از پلاسماي غني از پلاكت بر اين پايه استوار است كه پلاكتها كه از سلولهاي موجود در خون انسان هستند، داراي دانههايي (گرانولهايي) هستند كه مواد موجود در آنها از جمله فاكتورهاي رشد مختلف ميتواند در روند ترميم بافتها و تسريع التيام نسوج موثر باشد. در پلاسماي غني از پلاكت، غلظت پلاكتهاي پلاسمايي كه از خون خود فرد (اتولوگ) تهيه شده است، حدود يك ميليون در ميكروليتر يعني به طور متوسط پنج برابر غلظت پلاكت در خون طبيعي است.
PRP درماني معمولا خط اول درمان بيماريهاي تاندوني و آرتروزي نيست، ضمن اينكه ساير درمانهاي فيزيكي و توانبخشي بايد بعد از درمان با PRP ادامه يابد
پزشكان اميدوارند، اين افزايش غلظت بتواند با افزايش غلظت فاكتورهاي رشد و احتمالا كاهش عواملي كه جلوي تكثير و بازسازي سلولهاي عضروفي را ميگيرند، سبب بهبود ترميم بافتها و از جمله بهبود آرتروز بيماران شود.
برخي مطالعات اوليه آزمايشگاهي و مطالعه بر روي حيوانات، قابليت فاكتورهاي رشد موجود در پلاكتها را در تكثير سلولها، غضروفسازي و ترميم بافتهاي آرتروزي نشان داده، اما هنوز شواهد كافي و دقيق درباره اثرات پيشگيريكننده يا درماني دراز مدت پلاسماي غني از پلاكت در آرتروز انسان وجود ندارد.
البته مطالعات باليني انجام شده طي سهچهار سال اخير، اثرات مثبت تزريق پلاسماي غني از پلاكت را در كاهش درد و خشكي مفصلي، بهبود عملكرد و افزايش كيفيت زندگي در مبتلايان آرتروز را اثبات كردهاند. ضمن اينكه مطالعات مذكور تاكنون عوارض جانبي قابل توجهي را نشان ندادهاند. در ايران نيز از حدود دو سال پيش درمان با PRP رو به فزوني گذاشته است. در اين مدت اگرچه مواردي از سواستفاده و عوارض ناشي از كاربرد اين روش توسط افراد غيرمتخصص و در مراكز غيرمجاز و شرايط غيراستاندارد و از جمله استفاده از كيتهاي تقلبي و نامعتبر و بخصوص در موارد تبليغاتي كه جنبه زيبايي داشتهاند، گزارش شده، اما نتايج تحقيقات مراكز دانشگاهي از جمله گروه طب فيزيكي و توانبخشي و روماتولوژي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي ـ كه در بيمارستانهاي شهيد مدرس (سعادتآباد) و شهداي تجريش انجام گرفته است ـ اثرات مثبت PRP را در مبتلايان آرتروز خفيف تا متوسط تاييد كرده است. آيا PRP غضروف مفصلي را بازسازي ميكند يا پيشرفت آرتروز را به تاخير مياندازد؟ تشخيص اثرات درازمدت درمان با پلاسماي غني از پلاكت، بهترين و مناسبترين غلظت پلاكتي موثر، فاصله زماني تزريقات و تكرار مناسب اين درمان در طول سال نياز به تحقيقات بيشتر و گذر زمان دارد اما در اين ميان ذكر چند نكته ضروري به نظر ميرسد:
1ـPRP درماني معمولا خط اول درمان بيماريهاي تاندوني و آرتروزي نيست، ضمن اينكه ساير درمانهاي فيزيكي و توانبخشي از جمله ورزش درماني صحيح و اصلاح الگوي مناسب زندگي بايد در پي درمان با PRPادامه يابد.
2ـ در حال حاضر اين روش بهعنوان يك درمان غير قطعي كه اثرات آن دستكم تا بيش از شش ماه موثر است، شناخته ميشود و اگر چه مطالعات اوليه نشانگر برتري نسبي اين روش بر درمانهاي موسوم به آمپولهاي ژلهاي است و عوارض استروئيدهاي تزريقي را ندارد، اما بايد در موارد استفاده از آن بهعوامل ديگري ازجمله هزينه اثر بخشي آن توجه شود.
3ـ نكته مهم ديگر اينكه پلاسماي غني از پلاكت جايگزين درمانهاي جراحي ارتوپدي از جمله تعويض مفصل در مبتلايان آرتروز شديد نيست.
4ـ سالمندان بيش از 75 سال، مبتلايان ديابت، بيماران داراي بيماريهاي نقص سيستم ايمني و سرطان، بيماران دچار كمخوني شديد يا اختلالات انعقادي و پلاكتي و بيماراني كه به دليل ساير امراض مجبور به استفاده از داروهاي ضدانعقاد هستند، گزينههاي مناسبي براي درمان با PRP نخواهند بود.
به طور متوسط هزينه سه تزريق آمپولهاي ژلهاي مجموعا حدودا 200 هزار تومان است. هزينه دو جلسه PRP در مراكز دولتي و دانشگاهي از 200 تا 500 هزار تومان و در مراكز خصوصي از 400 هزار تومان تا يك و نيم ميليون تومان متفاوت است. در اين خصوص، آنچه بيش از همه بر اين تنوع و كثرت قيمتها دامن ميزند، يكي نبود امكان نظارت دقيق مراجع مسوول است كه با توجه به پراكندگي و وسعت ارائه اين خدمات آن هم در مراكز بدون پروانه كار، بسيار دشوار و نشدني به نظر ميرسد و دوم، ناآگاهي مردم نسبت به اين مقوله است كه چه كساني و آن هم در چه مراكزي، مجازند اين روشها را به كار گيرند. در حوزه بيماريهاي اسكلتي عضلاني، بيشترين افرادي كه قابليت انتخاب صحيح و انجام درمان با اين روش را دارند، پزشكان متخصص دوره ديده در رشتههاي طب فيزيكي و توانبخشي، روماتولوژي، طب ورزشي و ارتوپدي هستند. با توجه به اينكه درمان با PRP هنوز به عنوان درمان استاندارد معمول شناخته شده نيست، توصيه ميشود بيماران در صورت تمايل به استفاده از اين روش، حتما به مراكز ذيصلاح دانشگاهي مراجعه كنند. پيش از استفاده از روش PRP بيمار بايد به طور كامل توسط پزشك ويزيت شود و شرححال، سوابق بيماري، وضعيت داروهاي مورد مصرف و درمانهاي اخير مورد بررسي قرار گيرد، ضمنا طي اين بررسيها علاوه بر اخذ شرححال و معاينه سيستم اسكلتي عضلاني ممكن است انجام آزمايشهاي كلي و تصويربرداري ضروري باشد. يك هفته قبل از درمان و طي چند هفته پس از درمان با PRP بايد از مصرف داروهايي كه فعاليتهاي پلاكتها را مختل ميكنند؛ از جمله كورتون و داروهاي ضدالتهابي غيركورتوني (شامل آسپرين، بروفن، ناپروكسن، ديكلوفناك، پيروكسيكام، ژلوفن و...) اجتناب شود، اما استفاده از داروهاي ضددرد موضعي و استامينوفن خوراكي ممنوعيتي ندارد. تزريق PRP در آرتروز زانو معمولا دو تا سه تزريق به فاصله دو هفته تا يك ماه است، اما برخلاف تزريقات كورتون داخل مفصلي، تعداد دفعات استفاده از PRPمحدوديتي ندارد.
برحسب نوع تكنيك و كيت آزمايشگاهي كه جهت تهيه پلاسماي غني از پلاكت استفاده ميشود، 20 تا50 سي سي از خون بيمار گرفته ميشود. سپس طي مراحل سانتريفوژ سه تا شش سي سي پلاسماي غني از پلاكت ـ كه غلظت پلاكت در آن چهار تا شش برابر خون فرد است ـ بهدست ميآيد. به طور معمول براي درمان آرتروز زانو پنج سيسي و براي درمان آرنج تنيس بازان سه سيسي از محصول بدست آمده به بيمار تزريق ميشود. انجام اين تزريقات معمولا دردناك است اما براي اينكه تزريق ماده بيحسي از اثرات درماني اين روش درماني ميكاهد، سعي ميشود تزريقات بدون افزودن ماده بيحسي و ضددرد انجام شود.
بيمار بايد تا يك روز بعد از تزريق، از فعاليت فيزيكي و فشار روي ناحيه تزريق خودداري كرده و استراحت كند.
افزايش درد (بخصوص طي دوسه روز اول پس از تزريق)، احساس سنگيني و اندكي تورم و گرمي در ناحيه تزريق، از واكنشهاي طبيعي است كه ممكن است به دنبال درمان PRP ايجاد شود، اما اين واكنشها معمولا شديد نيست و اكثرا طي يكيدو هفته از بين ميرود. براي كاهش اين عوارض ميتوان از كيسه آب و يخ ( به مدت 10 دقيقه، سه بار در روز) و قرص استامينوفن و گاه استامينوفن همراه با كدئين (تا چهار بار در روز) استفاده كرد. ورزش درماني و برنامههاي توانبخشي معمولا از يك هفته پس از PRP شروع ميشود. از تزريق پلاسماي غني از پلاكت در درمان آرنج تنيسبازان، التهاب بورسها و تاندونها، فاشئيت كف پا (كه عوام به آن خار پاشنه ميگويند) نيز استفاده ميشود.
كیست درموئید
به طور كلی كیست فضای غیرعادی كیسه مانندی است كه در نواحی مختلف بدن تشكیل میشود. كیستهای پوستی میتواند در هر بخشی از بدن ایجاد شود. این كیستها معمولا در صورت (ناحیه ابرو، پلك و بالای بینی)، داخل مغز، گردن، ناحیه كمر و... مشاهده میشود. آنها بیشتر مواقع مانند غده سفت بوده و قطر آنها از 0/5 تا 10 سانتیمتر متغیر است. این كیستها معمولا از راه یك حفره یا مجرای سینوسمانند با بافتهای عمیقتر در ارتباط است. كیستهای درموئید در تخمدانها و بر اثر بقایای مواد ژنتیك یا همان سلولهای بنیادی ایجاد میشود كه منشأ آن به دوران جنینی برمیگردد. گاهی اوقات در داخل این كیستها، مواد استخوانی مانند دندان و ناخن و همچنین مو، عصب یا چربی تشكیل میشوند. به این ترتیب تودههایی ایجاد میشود كه حدود 40 درصد موارد در زمان تولد وجود داشته و قابل مشاهده است، اما گاهی تا سنین كودكی و در بیشتر موارد تا بزرگسالی مخفی میماند. این كیستها به دنبال نقصی هنگام تكامل بافت پوست در مرحله جنینی به وجود میآید.
چه زمانی كیست به وجود میآید؟
كیستهای درموئید معمولا وقتی به وجود میآید كه لایههای پوست به طور هماهنگ رشد نمیكند و در لایه اپیتلیوم فضایی كیسهمانند به وجود میآید و ساختارهای پوستی در این محفظه به دام میافتند. دیواره سلولی این كیستها مشابه ساختارهای خارجی پوست مانند فولیكولهای مو، غدد عرق و گاهی مو، دندان یا عصب است. این بیماری شكل اكتسابی ندارد و هرچند ظاهری عفونی و كدر دارد، اما عفونی نیست. این بیماری در میان زنان با رده سنی20 تا 30 سال بیشتر مشاهده میشود. در صورت تشكیل این كیست، خطرهای دیگری مانند پیچیده شدن تخمدان به دور خود، بیمار را تهدید میكند كه بسیار هم دردناك است. این كیستها در دو نوع خوشخیم و بدخیم بوده، اما عمدتا از نوع خوشخیم هستند.
تفاوت كیست درموئید با بقیه كیستها
تفاوت كیست درموئید با سایر كیستها این است كه كیست درموئید معمولا ریشه در دوران جنینی دارد و بسیار آرام رشد میكند و ممكن است فرد تا سنین بلوغ و جوانی متوجه آن نشود و تا وقتی پاره نشود، بدون درد است. كیست درموئید به آرامی رشد میكند و معمولا تا موقعی كه پاره نشده است، خیلی محسوس نیست. كیستهای سطحی روی صورت معمولا بدون هیچ مشكل خاصی برداشته میشود. برداشتن سایر موارد كه معمولا نادر است، به روش خاصی نیاز دارد.
كیست درموئید تخمدان از سلول جنین اولیه در تخمدان منشأ میگیرد. سلولهایی كه توانایی رشد در هر نوع بافت بالغی را داشته و به همین دلیل تركیبی از بافتهای مختلف مانند دندان، استخوان، غضروف، عصب، چربی و مو در آن یافت میشود. كیست درموئید میتواند در یك تخمدان یا در هر دو طرف دیده شود. اندازه آن از حفرهای كوچك در حد یك تا دو سانتیمتر تا تومور بسیار بزرگ كه كل شكم را پر میكند، متفاوت است. كیستهای درموئید تخمدان معمولا در سنین باروری خانمها رشد میكند و میتواند به پیچخوردگی، عفونت، پارگی و سرطان منجر شود. این كیستها از راه جراحی روتین یا از راه لاپاراسكوپی ـ جراحی به وسیله ابزار مخصوصی كه از راه برش كوچكی وارد شكم یا لگن میشود- خارج میشود.
علائم كیست درموئید
بسیاری از كیستهای درموئید تخمدان هیچ علائمی نداشته و به این دلیل در صورت بزرگ شدن كیست، برداشتن آن ممكن است با مشكلاتی همراه باشد. گاهی خانمهایی كه كیست درموئید دارند، علائمی مانند درد شكم، خونریزی غیرطبیعی، مشكل در دفع ادرار یا درد مبهمی در ناحیه كمر یا ران را بیان میكنند. در بعضی موارد كیست تا حدی بزرگ میشود كه به تخمدان فشار آورده و موجب خونریزی میشود كه در این حالت نیاز به عمل جراحی اورژانسی است.
اگرچه احتمال بروز كیستهای درموئید و اپیدرموئید در سر بسیار نادر است، اما این وضع وقتی ایجاد میشود كه این كیست در قسمتی از پوست لایه اپیدرم (لایه فوقانی پوست) یا درم (لایه عمیقتر) به اشتباه قرار میگیرد. در این صورت كیست كوچكی شامل تمامی اجزای پوست تشكیل میشود. كیستهای اپیدرموئید شامل تنها بافتهای اپیدرمی و كراتین است. تشكیل این كیستها در هر جایی از سر امكان دارد، ولی احتمال بروز آنها در ناحیه پیشانی، نقاط نرم و پشت گوش بیشتر است. این كیستها در صورت پاره شدن به فضای تحت عنكبوتیه و بطنها نفوذ كرده و خطرناك میشوند. آنها تا قبل از پاره شدن معمولا علائمی ندارند. اگر این كیستها مشكلساز باشند، باید توسط یك جراح اعصاب برداشته شود كه معمولا عمل پیچیدهای است.
ایجاد كیستهای درموئید داخل سینوسهای بینی نیز هرچند نادر، اما به وجود میآید و برداشتن این كیستها معمولا بسیار حساس است. كیست درموئید مجرای ستون فقرات معمولا از راه سینوسی با سطح پوست ارتباط دارد. احتمال عفونی شدن این نوع كیست وجود دارد. برداشتن این كیست معمولا به طور كامل انجام نمیشود، ولی نتیجه كار رضایتبخش است.
كی این كیستها را برداریم؟
در موارد زیر، نیاز به برداشتن كیست توسط پزشك احساس میشود:
ـ وقتی كیست متورم یا دردناك شود. ـ وقتی كیست رشد كند یا تغییر رنگ دهد. ـ بنا به دلایل زیبایی، برداشتن كیست ضروری باشد. برداشتن كیست درموئید معمولا به صورت اورژانسی انجام نمیشود، مگر در موارد پارگی، تورم، درد و تب كه بنابر صلاحدید پزشك، كیست به طور اورژانس خارج میشود؛ زیرا ممكن است محتویاتش داخل شكم ریخته و باعث بسته شدن لولههای رحمی شود، بنابراین باید با جراحی از بدن خارج شود.
در موارد نادری كیست درموئید به ساختارهای عمیقتر پوست مانند حفره صورت یا چشم دستاندازی میكند. در این موارد انجام سیتیاسكن یا سایر روشهای تصویربرداری توصیه میشود. پس از تشخیص، كیستهای پوستی معمولا به وسیله جراحی برداشته میشود. قبل از جراحی معمولا از راه سونوگرافی میزان گسترش به بافتهای زیرین پوستی بررسی میشود.
كیستهای درموئید در صورت خارج شدن از بدن، عود مجدد ندارد، مگر در صورتی كه كیستهای ریزی در تخمدان وجود داشته باشد كه حین عمل جراحی تشخیص داده نشدهاند. در این صورت امكان بروز مجدد این كیست در تخمدان وجود دارد.
چگونه پیشگیری كنیم؟ برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری بهتر است خانمهای بالای 20 سال، هر سال یك بار سونوگرافی شوند تا از وضع داخلی شكمی و لگنی خودشان به طور كامل مطلع شوند. كیستهای درموئید تاثیری روی قاعدگی خانمها ندارد و باعث تاخیر یا نامرتب شدن آن نمیشود.
خنده بر هر درد بيدرمان دواست
همه ما از موهبت خنديدن برخورداريم؛ ولي شايد ندانيم خنديدن داروي شفابخش طبيعي است، روح ما را جلا ميبخشد و باعث شادشدنمان ميشود. جالب اينكه خنديدن مسري است و باعث ميشود چند نفري كه دور هم هستند احساس سرزندگي و جواني كنند.
خندهدرماني يا شوخيدرماني استفاده از جملات يا كارهاي خندهداري است كه سلامت كلي را ارتقا ميبخشد. خنديدن بهكارگيري روند طبيعي رواني است كه ناراحتيها و استرسهاي بدني و فكري را از بين ميبرد.
البته از خنديدن و خنداندن سالهاست كه توسط پزشكان براي درمان استفاده ميشود. براي مثال برخي جراحان براي منحرفكردن فكر بيماري كه در حال دردكشيدن است، در زمان معالجه با جملات خندهدار ممكن است به كار خود سرعت بخشند اما در حال حاضر با پيشرفت علم و بر اساس مطالعات دانشمندان تاثير شگرف خنديدن بر سلامت بدني اثبات شده است.
يكي از كساني كه ادعا ميكند با خنديدن خودش را معالجه كرده است، نورمن كازين است. كازين در كتاب آناتومي يك بيماري در سال 1979 توضيح ميدهد چگونه تماشاكردن فيلمهاي كمدي در درمان او موثر بوده است.
در سالهاي اخير، دانشمندان مطالعات زيادي روي خندهدرماني انجام دادهاند. پس از ثبت حالات بيماران قبل و بعد از انجام خندهدرماني، دانشمندان متوجه شدند خنديدن به ميزان زيادي درد را كاهش داده است. ترشح هورمونهاي استرسزا بسيار پايين آمده و سيستم ايمني بدن آنها بالا رفته است.
امروزه مردم از خندهدرماني استقبال زيادي ميكنند. مجلههاي معتبر پزشكي، اطلاعيههاي مهمي در اين باره چاپ ميكنند و مردم را از تأثيرات معجزهآساي خنديدن آگاه ميكنند. در بسياري از بيمارستانها خندهدرماني را در كنار ساير درمانهاي رايج ارائه ميكنند.
يكي از بيماريهايي كه خندهدرماني اثر بيشتري در آن دارد، سرطان است. جالب است بدانيد خندهدرماني در بيماريهاي وخيم بهتر جواب ميدهد. خنديدن به بيمار كمك ميكند به طور طبيعي احساس بهتري راجع به خود و جهان اطراف داشته باشد. در زمان خنده هيچ فكر ديگري به مغزتان نميآيد. چند دقيقه در روز بخنديد و ببينيد چه حسي داريد. بيماراني كه روند درمان سرطان را پشت سر ميگذارند با خندهدرماني سريعتر درمان ميشوند. بر اساس تحقيقات انجامشده فوايد خندهدرماني به شرح زير است:
افزايش سيستم ايمني بدن، بهبود گردش خون، افزايش ورود اكسيژن به بدن، سرحال آوردن قلب و ششها، آرامشبخشيدن به تمام عضلات بدن، ترشح بيشتر اندورپين كه درواقع مسكن طبيعي بدن است، كمك به هضم غذا و از بين بردن دردهاي معده، كمكردن درد، متعادلكردن فشار خون، بهبود عملكرد حافظه و خلاقيت مغز.
علاوه بر فوايد فيزيكي، خنده بر روح و روان هم تأثير ميگذارد، ديدگاه منفي را از بين ميبرد، استرس و تنش را كاهش ميدهد، آرامش را افزايش ميدهد، كمك ميكند خواب بهتري داشته باشيم، كيفيت زندگي را بالا ميبرد و روابط اجتماعي را محكمتر ميكند.
بررسي راههاي پيشگيري و درمان سرطان سينه
وقتي خرچنگها به بافت سينه چنگ مياندازند
سرطان سينه ماهيتي مشابه سرطانهاي ديگر دارد. رشد بيرويه و غيرطبيعي و در عين حال مهارنشدني سلولهاي بدن در بافتها و اعضاي مختلف به تشكيل توده سرطاني منجر خواهد شد. در مورد سينه هم همين اتفاق در سلولهاي تشكيلدهنده بافت اين عضو، در نهايت راه به ايجاد تودهاي بدخيم ميبرد كه سرطان سينه نام دارد. البته به اين معنا نيست كه ايجاد هر تودهاي در بافت سينه، باعث سرطان ميشود.
در بسياري از موارد توده ايجاد شده خوشخيم است و براحتي تحت نظر پزشك متخصص ميتوان آن را درمان كرد. فقط توجه داشته باشيد تشخيص خوشخيم يا بدخيمبودن توده مذكور، تنها به عهده پزشك معالج است. اين نكته از آن نظر حائز اهميت است كه بسياري از زنان ممكن است صرفا به دليل بروز توده خوشخيم در اطرافيان نزديكشان، مثلا مادر يا خواهرشان، توده خود را نيز خوشخيم بهحساب ميآورند در حالي كه ممكن است چنين نباشد.
مراحل و طبقهبندي
پيشروي سرطان سينه را ميتوان به پنج مرحله مختلف تقسيم كرد. اين مراحل بر اساس اندازه توده، ميزان و محل بافتهاي درگير ناحيه سينه و اعضاي اطراف آن و نيز بر اساس احتمال موفقيت اقدامات درماني براي بهبود بيماري است.
مرحله صفر: در اين مرحله كه به مرحله سرطان غيرتهاجمي نيز معروف است، سلولهاي سرطاني تنها در مجاري انتقال شير مشاهده ميشود.
مرحله 1: در اين مرحله سرطان كاملا قابل درمان است و اندازه توده سرطاني حدود 2 سانتيمتر يا كوچكتر از آن است. سلولهاي سرطاني بافتهاي اطراف را مورد حمله قرار داده ولي هنوز نتوانستهاند تا غدد لنفاوي زير بغل گسترش يابند.
مرحله 2: در اين مرحله، توده سرطاني كمي پا را از مرحله اول فراتر گذاشته و غدد لنفاوي را نيز مورد هجوم قرار داده است. اندازه توده در اين مرحله بزرگتر از 2 سانتيمتر است.
مرحله 3: مرحلهاي كه در آن توده بدخيم به پوست يا ديواره سينه رسيده و اندازه آن بيش از 5 سانتيمتر است.
مرحله 4: در اين مرحله وضع بيمار بسيار وخيم است و توده سرطاني ديگر نواحي دوردست مانند استخوانها، ريهها يا غدههاي لنفاوي را نيز درگير كرده است.
از نظر موفقيت اقدامات درماني، مراحل صفر و يك، مراحلي كاملا درمان پذيرند. طبيعتا اگر بيماري در اين مراحل مورد تشخيص قرار گيرد هم بخت بلندي براي رهايي از بيماري خواهد داشت و هم رنج كمتر و هزينه پايينتري را براي درمان متحمل خواهد شد. مرحله 2 و 3 نيز از احتمال درماني بالايي برخوردار است، اما نيازمند دورههاي درماني خاص و گاه طولاني نظير جراحي و شيميدرماني است؛ شيوههايي كه متاسفانه بسياري از افراد از آن گريزانند. مرحله 4 در واقع همان مرحله رسيدن كارد به استخوان است. در اين مرحله، بيماري چنان پيشرفت كرده و فربه شده است كه كار چنداني از دانش و فناوري پزشكي برنميآيد.
اين مرحلهبندي بخوبي گوياي اهميت تشخيص زودهنگام بيماري و اقدام موثر در مقابله با آن است. به همين دليل است كه بانوان محترم بايد علائم اين بيماري و شيوههاي معاينه فردي را بشناسند و مدام خود را معاينه كرده و مراقب بروز علائم باشند. تنها در اين صورت است كه ميتوان قدرتمندانه مقابل آن ايستاد.
علائم
اين بيماري علائمي دارد كه اگر با معاينات دقيق و منظم شناخته شود، بسادگي ميتوان از پيشرفت آن جلوگيري كرد.
ـ مشاهده گره جديد يا غيرمعمول در پوست سينه يا در ناحيه زير بغل
ـ ايجاد چروك در پوست اين ناحيه
ـ ترشحات يا خونريزي از نوك سينه بخصوص اگر خود به خود باشد
ـ بروز تغييراتي در ابعاد يكي از سينهها نسبت به ديگري و نيز تغيير در شكل ظاهري آن
ـ تغيير رنگ در هر يك از نقاط اين عضو
ـ مشاهده فرورفتگي نوك سينه
ـ مشاهده التهاب، قرمزي يا تورم در اين عضو
ـ مشاهده حالتي در پوست شبيه پوست پرتقال
با مشاهده اين علائم، وقت را تلف نكرده و بلافاصله به پزشك متخصص مراجعه كنيد. به ياد داشته باشيد يكي از علائم شايع ابتلا به اين سرطان احساس وجود گره يا توده كوچك بيدرد در سينه است هرچند اين سرطان ممكن است تودههاي دردناك نيز در پي داشته باشد. به علاوه، هر ترشح يا احساس برجستگي را نميتوان نشانه اين سرطان دانست، اما اينكه اينها و�%Aقعا علائم سرطان هستند يا نه بايد تحت نظر پزشك متخصص مورد بررسي و تائيد قرار گيرد. تشخيص و درمان موثر اين بيماري ـ يك ماه يا حتي يك هفته تاخير ـ زمان سرنوشتسازي است.
پيشگيري
براساس موارد فوق، رعايت نكاتي ميتواند به كاهش احتمال خطر ابتلا به اين بيماري كمك كند، اما هنوز شواهد قطعي در اين زمينهها در دست نيست. با اين وصف، زنان داراي پيشينه ابتلا به سرطان در نزديكان خود با هيچ اقدامي نميتوانند عامل وراثتي سرطان را تغيير دهند. به علاوه، خانمهايي كه زودهنگام قاعده شده يا ديرهنگام پا به دوران يائسگي گذاشتهاند نيز توان تغيير اين عامل را ندارند، اما همه افراد، با در پيش گرفتن شيوه سالم زندگي، بخصوص تحرك كافي، تغذيه مناسب و وزن متناسب در كنار پرهيز از مصرف هورمون در دوران يائسگي احتمالا ميتوانند جنبههاي ديگر خطر را كاهش دهند.
البته يك ابزار بسيار كارآمد ديگر در اختيار بانوان است و آن معاينه و توجه دقيق به وضع سلامتشان در اين ناحيه از بدن است. هر چه بيشتر و دقيقتر در اين امر كوشا باشند، در صورت بروز، سريعتر به تشخيص خواهند رسيد و در نتيجه با بيشترين قدرت و اطمينان به نبرد با بيماري خواهند پرداخت.
عوامل ابتلا
علت اصلي ابتلا به سرطان سينه به طور دقيق معلوم نيست، اما مبتلايان به اين بيماري در چند عامل مشترك هستند:
* سابقه ابتلا در ميان افراد درجه يك خانواده؛ مادر، خواهر يا دختر. اگر در افراد نزديك خانواده خود مردي مبتلا به اين بيماري داشتهايد، استعداد ژنتيكي شما براي ابتلا به اين بيماري بيش از ديگران است. البته مردان بسيار بندرت به اين بيماري مبتلا ميشوند.
* وجود سابقه ابتلا به اين بيماري در فرد. در واقع بهبود سرطان سينه به منزله رفع ابتلاي مجدد به آن نيست.
* ترشح بيش از حد معمول هورمون استروژن در زنان كه ممكن است به دليل قاعدگي زودهنگام (پيش از 13 سالگي)، بروز يائسگي پس از 51 سالگي و نيز هورمون درماني بخصوص پس از يائسگي
* بارداري ديرهنگام (پس از 30 سالگي) يا عدم بارداري
* كمتحركي و نداشتن فعاليت جسماني
* اضافه وزن و ابتلا به چاقي. اين عامل بويژه پس از دوران يائسگي موثرتر است.
افسردگي از نوع مردانه
پناه بردن به كار تمام وقت، روي آوردن به مواد مخدر و استراتژيهاي مقابلهاي ناسالم شايد از جمله علائمي باشد كه شما هم در مبتلا يمان به افسردگي و بخصوص مردان ديده باشيد. چون به گفته كارشناسان اينها همگي سرنخهايي از ابتلاي مردان به افسردگي است. افسردگي ميتواند به شكل متفاوتتري نسبت به زنان روي مردان تاثير بگذارد. اين افسردگي گاه ميتواند شديدتر باشد و حتي گاهي اوقات هم اصلا تشخيص داده نشود. البته فراموش نكنيد كه به عقيده كارشناسان، افسردگي در مردان درمانپذير است، ولي گاهي اوقات نيز ميتواند عواقب ويرانگري داشته باشد.
دكتر افشين يداللهي، روانشناس و روانكاو در گفتوگو با جامجم ميگويد: علائم و نشانههاي افسردگي برخي اوقات در مردان نسبت به زنان كاملا متفاوت است. اصولا مردان هنگام ابتلا به افسردگي تمايل به استفاده از مهارتهاي مقابلهاي مختلف چه سالم و چه ناسالم دارند. تفاوت نشانههاي افسردگي در مردان نسبت به زنان به اثرات مواد شيميايي مغز، هورمونها و تجربههاي متفاوت زندگي در اين دو جنس بازميگردد.
مانند بسياري از زنان، مردان نيز هنگام افسردگي احساس لذتنبردن از فعاليتها و امور روزمره را دارند، ولي برخي از رفتارهاي آنها كاملا از زنان متمايز است؛ از جمله رفتارهاي واقعگريزي مثل صرف زمان طولاني در محل كار يا ورزشهاي طولاني، پناهبردن به مواد مخدر، كنترلنكردن رفتارهاي خشونتآميز، رفتارهاي مخاطرهآميز مثل رانندگي بيپروا، خيانت يا روابط جنسي ناسالم.
به گفته دكتر يداللهي، افسردگي در مردان به چند دليل اغلب تشخيص داده نميشود. يعني به رسميتنشناختن افسردگي به عنوان بيماري يكي از اين دلايل است. براي مثال، احساس غم از نشانههاي اصلي علائم افسردگي است، ولي خيلي از مردان اين علامت را جدي نميگيرند. همچنين سردرد، مشكلات گوارشي، خستگي، تحريكپذيري و گاهي اوقات دردهاي مزمن ميتواند نشانههاي بروز افسردگي باشد.
كمرنگ جلوهدادن علائم و نشانهها
هيچكس نميتواند تشخيص دهد كه علائم افسردگي چقدر ميتواند در او تاثيرگذار باشد، اما ناديدهگرفتن اين علائم، سركوب کردن يا پوششدادن آنها با رفتارهاي نامناسب اين علائم را به هيچوجه از بين نخواهد برد.
با اين حال، خيلي از مردان ممكن است از صحبتكردن در مورد احساساتشان خودداري كنند، چون برايشان اينطور جا افتاده كه اين يك عمل مردانه نيست. براي همين است احساسات و عواطف در خيلي از مردان به جاي بيانشدن، سركوب ميشود.
در اين ميان البته خيلي از مردان، درمان اختلالات رواني از جمله افسردگي را جدي نميگيرند و معتقدند اين كار ننگ بيماري را در آنها پايدار ميكند يا حتي ممكن است تصورشان اين باشد كه با ادامه روند درمان شغل، خانواده، دوستان و احترام اجتماعي خود را از دست ميدهند.
علائم مشترك در افسردگي زنان و مردان
دكتر يداللهي ميگويد: برخي از علائم در بيماري افسردگي ميان زنان و مردان و حتي كودكان كاملا مشترك است. به طور مثال اختلالات خواب، خلق پايين (بدخلقي و بيحوصلگي) و افسردگي كه بيش از دو هفته طول ميكشد، كمشدن علاقه، كمشدن توانايي لذتبردن، سطحيشدن عواطف، كاهش انرژي، بيانگيزگي، نااميدي و فكركردن به مرگ، گريهكردن و كاهش ميل جنسي، بيتفاوتي و در برخي از افراد پرخوري و پرخوابي يا كماشتهايي و كمخوابي، گوشهگيري و كاهش ارتباطات از جمله اين علائم است.
اما دكتر يداللهي به نكته مهم ديگري نيز اشاره ميكند و ميگويد: هميشه مقاومت نسبت به رفتن نزد روانشناس و روانپزشک وجود دارد؛ البته چنين مقاومتی قبلا بيشتر بود، ولي الان كمتر شده است. البته اينطور نيست كه فقط مردان به دليل افت شان اجتماعي به روانپزشك مراجعه كنند؛ بلكه اين مقاومت در زنان هم ديده ميشود.
مردان خسته
به گفته دكتر يداللهي، در افراد افسرده تغييرات جسمي ايجاد ميشود به طوري كه آنها احساس خستگي ميكنند و حركت، تكلم و روند تفكرشان كند ميشود. همچنين مردان بهمراتب بيش از زنان دچار احساس خستگي به عنوان مهمترين نشانه افسردگي ميشوند. البته اختلالات خواب نيز از نشانههاي رايج افسردگي است. بطوري كه برخي مردان بيش از 12 ساعت در روز ميخوابند، ولي باز هم ميگويند كه خستهاند.
مردان زودرنج
اما به گفته دكتر يداللهي، يكي از علائم افسردگي در مردان، خلق پايين و زودرنجي است. در اين ميان، البته به مراتب گريستن و فكركردن به مرگ و البته هراس از آن هم ديده ميشود.
دردهاي جسمي به دنبال افسردگي
اما افسردگي بظاهر فقط روان را مورد هدف قرار نميدهد، بهطوري كه به عقيده روانپزشكان مبتلايان با انواع مشكلات جسمي هم دست به گريبان خواهند شد. مشكلاتي مثل دردهاي گوارشي و دردهاي مزمن كه البته گاه به اشتباه و بدون تشخيصدادن افسردگي مورد مداوا قرار ميگيرد.
ناتواني جنسي، بارزترين علامت
به گفته دكتر يداللهي، يكي از بارزترين علائم در مردان افسرده كه معمولا هم از بيان آن و حتي درمانش اجتناب ميكنند، كاهش ميل جنسي است. اين مشكلات ميتواند از افسردگي ناشي شده و حتي آن را تشديد كند. با اين حال، اين مشكلات ميتواند نتيجه ساير شرايط بهداشتي مانند داروهاي ضدافسردگي نيز باشد.همچنين پرخاشگري از خصوصيات ديگر مردان افسرده است و اين احساس در آنها بسيار شديد بروز ميكند. البته خيلي از مردان هم براي جبران كاهش تواناييهاي اجتماعي خود در اثر افسردگي بيشتر پرخاشگر ميشوند.
سوء استفاده از مواد
اما فرار از احساسات مطلوب به گفته كارشناسان، اغلب مردان افسرده را به سوي استفاده يا سوءاستفاده از مواد مخدر و الكل ميكشاند. البته اين اتفاق گاهي زنان را نيز گرفتار ميكند.
با مردان افسرده چه كنيم؟
اما راه مقابله با افسردگي در مردان به عقيده دكتر يداللهي به نوع افسردگي آنها بستگي دارد. يعني در موارد خفيف و متوسط، درمانهاي شناختي رفتاري و بين فردي را ميتوان انجام داد، ولي در افسردگيهاي متوسط به بالا درمانهاي دارويي و غيردارويي حتما بايد شروع شود.
90 درصدي جراحي فيبروم رحم جايگزين دارد
آمبوليزاسيون؛ بستن شريان رحمي
آمبوليزاسيون شريان رحمي يكي از روشهاي درمان فيبرومهاي رحمي است كه در سالهاي اخير مورد توجه بيشتري قرار گرفته است. در اين روش از تركيبهاي دانهايشكلي استفاده ميشود كه از راه لوله قابل انعطاف و باريكي به نام كاتتر به داخل شريانهاي تغذيهكننده فيبروم تزريق ميشود. اين ذرات عروق پشتيبانيكننده فيبروم را مسدود ميكند، بنابراين تومورها از نظر خون و اكسيژنرساني در تنگنا قرار ميگيرد. افرادي كه تحت اين عمل قرار ميگيرند، مدت زمان كمتري در حد چند ساعت در بيمارستان بستري شده سپس مرخص ميشوند. حدود 90درصد خانمهايي كه تحت درمان آمبوليزاسيون قرار گرفتهاند، بهبود قابل توجهي در علائم خود مشاهده ميكنند.
روش تصويربرداري امآرآي شانس انتخاب بيماران مناسب براي دريافت درمان آمبوليزاسيون شريان رحمي را افزايش ميدهد. متخصصان راديولوژي براي مشخص كردن اينكه آيا تومور ميتواند آمبوليزه شود، پيدا كردن منشا علامتهاي بيمار، پيدا كردن مواردي كه مانع انجام آمبوليزاسيون ميشود، انجام امآرآي را توصيه ميكنند. امآرآي با مشخص كردن عروق تغديهكننده فيبروم امكان تشخيص، درمان و نتيجه مطلوبتر را فراهم ميكند. در موارد زير انجام آمبوليزاسيون توصيه ميشود:
* داشتن فيبرومهايي كه خونريزي زياد ايجاد كردهاند* داشتن فيبرومهايي كه درد و فشار روي مثانه و ركتوم ايجاد كردهاند
* عدم تمايل به خارج كردن رحم* عدم تمايل به بارداري در آينده
به طور متوسط 85 تا90 درصد خانمهايي كه اين عمل را انجام دادهاند بسيار راضي هستند يا بهبود كامل داشتهاند و علائمي مانند خونريزي زياد، درد و احساس سنگيني را ندارند. اين روش در مورد فيبرومهاي بسيار بزرگ و متعدد بسيار اثربخش است و نياز به درمان مجدد فيبروم بسيار نادر است.
روش انجام آزمون
بيمار به صورت ناشتا به بخش آنژيوگرافي مراجعه ميكند و نتيجه آزمايشهايي را كه روز قبل انجام داده است، همراه با نوار قلب و عكس ريه- كه وجودشان براي انجام عمل لازم است- به منشي بخش آنژيوگرافي تحويل ميدهد. پس از تائيد مدارك، يك پرستار از بيمار رگ گرفته و متخصص بيهوشي به ميزان لازم داروي آرامبخش به بيمار تزريق ميكند. ناحيهاي از بدن كه قرار است كاتتر وارد شود، اصلاح و
ضدعفوني شده و با گان جراحي پوشانده ميشود. در مرحله بعد محل ورود كاتتر ـ كه معمولا كشاله ران است ـ بيحس ميشود. سپس تحت هدايت اشعه ايكس كاتتر وارد شريان ميشود و در محل كشاله ران قرار ميگيرد. سپس يك ماده كنتراست به همراه ماده مخصوصي كه به صورت ذرات ريز است، داخل شريان رحمي تزريق ميشود. ماده مسدودكننده به نوبت در شريانهاي رحمي راست و چپ رها ميشود و در خاتمه، تنها يكسوراخ كوچك روي پوست باقي ميماند.
در انتها كاتتر از محل شريان خارج شده و با فشار جلوي خونريزي ناحيه سوراخ شده گرفته ميشود. در اين روش هيچ نيازي به بخيه وجود ندارد و بيمار بعد از چند ساعت از بخش مرخص ميشود. پزشك براي بيمار آنتيبيوتيك و مسكن تجويز ميكند. در اولين دوره بعد از عمل، ميزان خونريزي عادت ماهانه بسيار كم يا ممكن است اصلا اتفاق نيفتد، ولي بتدريج پس از دو يا سه ماه ميزان خونريزي به سطح طبيعي ميرسد
مزاياي انجام آمبوليزاسيون رحمي
* آمبوليزاسيون شريان رحمي تحت بيهوشي موضعي انجام ميشود و ميزان تداخل بسيار كمتر از جراحي باز است.
* هيچ برش جراحي روي پوست باقي نميگذارد و تنها يك روزنه كوچك ايجاد ميشود كه خودبهخود جوش ميخورد.
* بيمار تمام كارهاي روزمره خود را ميتواند خيلي زود بعد از عمل انجام دهد.
* ميزان از دست دادن خون طي آمبوليزاسيون شريان رحمي بسيار كمتر از جراحي است.
* رشد مجدد فيبروم بعد از آمبوليزاسيون يا ايجاد فيبروم جديد بسيار نادر است، زيرا تمام فيبرومهاي موجود در رحم، حتي كوچكترين آنها كه در تصوير سونوگرافي يا ام آر آي ديده شده است، با اين روش درمان ميشود.
عوارض آمبوليزاسيون فيبروم رحمي
اگرچه آمبوليزاسيون فيبروم رحمي روشي بسيار امن و كمتهاجمي است كه نتايج بسيار رضايتبخشي دارد، ولي اين روش نيز خطرهاي مربوط به خود را دارد. • تعداد كمي از بيماران دچار عفونت ميشوند كه با آنتيبيوتيك قابل كنترل است.
• كمتر از يك درصد احتمال آسيب به رحم وجود دارد كه ممكن است نياز به جراحي و خارج كردن رحم باشد. اين خطرها در مقايسه با هيستركتومي و ميومكتومي بسيار نادر است.
• از عوارض آمبوليزاسيون شريان رحمي ميتوان به يائسگي زودرس اشاره كرد. كمتر از 2 درصد بيماران پس از انجام آمبوليزاسيون دچار يائسگي زودرس ميشوند، ولي اثر سوء اين روش روي باروري خانمها هنوز مشخص نشده و در مطالعهاي ميزان ناباروري خانمها پساز عمل ميومكتومي و آمبوليزاسيون يكسان گزارش شده است
. ناگفتههاي آمبوليزاسيون
• از حدود 20 سال پيش از اين روش براي كنترل خونريزيهاي پس از زايمان استفاده ميشود.
• آمبوليزاسيون از سال 1966 در دنيا براي درمان تومورها مورد استفاده قرار گرفته و از سال 1995 براي درمان فيبرومهاي رحمي بهكار گرفته شده است. به مرور ماده مورد استفاده براي مسدود كردن عروق تغذيهكننده فيبروم، بهبود داده شد تا كمترين مشكلات و عوارض را در مقايسه با عمل جراحي ايجاد كند. • در ابتدا اين روش براي كاهش خونريزي هنگام ميومكتومي مورد استفاده قرار گرفت و به طور اتفاقي بهبود در علائم بيماران مشاهده شد
|